گروه حماسه و جهاد دفاعپرس - سید جواد هاشمی فشارکی؛ واژه «مقاومت» تأکید دین مبین اسلام در برابر کفار، مشرکین و منافقین و همچنین رمز موفقیت مسلمانان از صدر اسلام تاکنون در برابر دشمنان بوده است. راهبرد «مقاومت» در اندیشه سیاسی اسلام، ضروریترین نیاز امروز منطقه کشورهای اسلامی در برابر تهدیدات مستمر دشمنان است؛ زیرا استکبار غرب و در رأس آن آمریکا، بهصورت مستقیم و علنی عزم جدی خود را برای نابودی اسلام ناب و جایگزینی اسلام آمریکایی در پیش گرفتهاند؛ بنابراین با استفاده از همه ابزارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی خود و متحدینش و همچنین عمال وابسته خود مانند عربستان، علیه ملل جهان، بهویژه ملتهای مسلمان اقدام میکنند.
«مقاومت اسلامی» مقاومترین سد در برابر توطئههای دشمنان اسلام و خنثیکننده اقدامات آنهاست؛ بنابراین حمایت و تقویت جبهه مقاومت یک تکلیف دینی در عصر حاضر است و کوچکترین تلاش در جهت تضعیف آن از سوی هر جریانی، خیانت به اسلام تلقی میشود و مستوجب عقوبت الهی است.
مفهوم «مقاومت»
«مقاومت»، ایستادگی و پایداری در برابر چیزی است که توازن را چه از بُعد داخلی و چه از بُعد خارجی برهم زده باشد و محدود به رویارویی در میدان جنگ نیست و هر نوع مقاومت و پایداری در برابر عوامل برهم زننده تعادل و توازن را شامل میشود؛ با این حال «مقاومت» شامل پایداری در برابر هرگونه عامل درونی و بیرونی میشود. (میرقادری، کیانی، ۱۳۸۸: ۴۸)
بنابراین «مقاومت» یک وجه قتال نیست؛ بلکه یک رویارویی فرهنگی، تبلیغاتی، تربیتی و اخلاقی و سلوکی و اقتصادی و سیاسی و نظامی است. (عمر، ۱۳۹۰: ۶۰)
«مقاومت» بر کلیه عکسالعملهایی اطلاق میشود که ممکن است به شکل و تدابیر اجرایی و بازدارنده باشند و گروه، سازمان یا فردی در رویارویی با تهدیدها و خطرها و تجاوزهای خارجی یا داخلی با آن روبهرو میشود. (مطلق شقور، ۱۳۸۸: ۲۰)
از اشارات فوق میتوان به این نتیجه رسید که «مقاومت»، کوشش و تلاشی است برای رجوع و بازگشت هر چیز به جایگاه و حالت طبیعی خود و زمانی بهوجود میآید که کسی بخواهد بر دیگری تسلط یابد. در این حالت، روحیه مقاومت در فرد ایحاد شده تا تعادل را بین دو طرف برقرار نماید.
مفهوم «مقاومت» در قرآن کریم
مفهوم استقامت مدنظر قرآن کریم، دوام، ثبات و انجام درست فعل مدنظر است. «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ»؛ یعنی در باب آنچه به تو امرشده باید مقاومت کنی و این مقاومت باید مبتنی بر انجام درست فعل باشد؛ یعنی انسان کار را طوری انجام دهد که هیچگونه خللی در فعل او راه پیدا نکند؛ یعنی حق توحید را به درستی ادا کردن. و این اصطلاح به مفهوم نیرومندی و پایداری در برابر دشمن در قرآن مطرح شده است. اول آنکه بهعنوان یک اصل استوار در میان گروه مومن به خدا در طول روزگاران، در سوره آل عمران از زبان قرآن اینگونه بیان شده که: «وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ». در جای دیگری خداوند خطاب به مومنان فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا...» ای اهل ایمان! هنگامی که در میدان نبرد با گروهی از مشرکان و کافران برخورد کردید، ایستادگی نمایید (سوره انفال، آیه ۴۵).
آیه مبارکه ۴۵ سوره انفال خطاب به همه مومنین است، آنجا که خداوند متعال امر میکند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا...» یعنی: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! هرگاه با گروهی از دشمن روبهرو شدید، پایداری کنید»؛ خداوند نفرموده با دشمن قداره بند مدارا و مذاکره کنید؛ بلکه بهعبارتی متناسب با شرایط امروزه فرموده است که در برابر تهدیدات همه جانبه و تحریمهای به اصطلاح فلجکننده دشمن، استقامت و پایداری کنید و ثابت قدم باشید.
حضرت علی (ع) نیز در جنگ جمل به فرزندش فرمودند: «اگر کوهها از جا کنده شوند؛ تو از جای خود حرکت مکن»؛ یعنی محکمتر از کوه باش (تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ).
در هنگامه جنگ و نبرد صف مبارزان و صبرپیشگان از لفاظان و سخنسرایان بیدرد جدا میشود و صحنه جهاد و مقاومت، بهترین بوته آزمون افراد است؛ چنانکه قران کریم میفرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ» معنی آیه مبارکه ۳۱ سوره محمد چنین است: «و البته شما را میآزماییم؛ تا آنکه را که در راه خدا جهاد و کوشش دارد و بر رنج آن صبر میکند، معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما را هم بیازماییم» تا سره از ناسره مشخص شود.
مقاومت در آموزههای اسلامی
واژه «مقاومت» در قرآن نیامده است؛ اما این موضوع به این معنی نیست که قرآن مجید که کم و کاستی در آن راه ندارد، در اینباره سخنی به میان نیاورده است؛ بنابراین اساس مقاومت که در ویژگیها، ارکان و جلوههای مقاومت و مانند آن تجلی کرده است، در این کتاب آسمانی بهوضوح دیده میشود.
قرآن کریم همچنین مقاومت را واجب شرعی و ضروری بشر میداند که نبود آن در زمین منجر به فساد خواهد شد و خداوند متعال، یکتاپرستان پایدار بر توحید را بشارت به بهشتی میدهد که در روز واپسین استقامتورزان در مسیر حق، از نعمتهای آن بهرهمند خواهند شد:
«إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ» (فصلت، آیه ۳۰)؛ همانا کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و استقامت کردند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند که نترسید و اندوهگین نشوید و ایشان را به بهشتی که به آنها وعده داده شده بود، بشارت میدهند. (رجایی فر، ۱۳۹۲: ۷)
خداوند متعال در قرآن کریم دین اسلام را دینی «استوار» معرّفی میکند. فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ؛ پس به سوی این دین درست و استوار روی آور (روم، آیه ۴۳). این استواری حاصل ریشهداری اسلام در حقایق هستی است؛ و بر این اساس حرکت در راه دین، استواری و تکامل هرچه بیشتر را بههمراه دارد. در تعداد قابل توجهی از آیات قرآن کریم مشتقاتی از این ریشه وجود دارد. مشتقاتی مانند: مُستَقیم، أقیموا، قوموا، أقِم، إسْتَقِمْ، إسْتَقِیمُوا، إسْتَقَامُوا.
در قرآن گرچه لفظ مقاومت صراحتاً نیامده است؛ اما با مطالعه آیات جهاد و صبر و... میتوان مفهوم آن را در سراسر قرآن جاری و ساری دید که به دو نمونه از آنکه فرق بین نوع مقاومت را در برابر تجاوز و اشغال بیان میکند و عمده منظور این یادداشت هم همین نوع مقاومت است، میشود.
الف) مقاومت در برابر تجاوز
«وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» (بقره، آیه ۱۹۰)؛ و در راه خدا با کسانى که با شما میجنگند، بجنگید، [ولى] از اندازه درنگذرید؛ زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد.
به روشنی میتوان دریافت که در آیه شریفه، منظور جنگ، دفاعی است؛ همانگونه که در تفسیر این آیه مینویسد: قتال در اسلام جنبه دفاع دارد، اسلام مىخواهد به وسیله قتال با کفار، از حق قانونى انسانها دفاع کند، حقى که فطرت سلیم هر انسانى، آن را براى انسانیت قائل است. آرى؛ از آنجایى قتال در اسلام دفاع است، و دفاع بالذّات محدود به زمانى است که حوزه اسلام مورد هجوم کفار قرار گیرد، به خلاف جنگ که معناى واقعیش تجاوز و خروج از حد و مرز است؛ لذا قرآن کریم دنبال فرمان قتال، فرمود: «... وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»، تجاوز مکنید که خدا تجاوزکاران را دوست نمىدارد. (علامه طباطبایی، ج ۲: ۸۸)
ب) مقاومت در برابر اشغال
«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ...» (حج، آیات ۴۰-۳۹)؛ به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است؛ چراکه مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست * همان کسانى که بهناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند... (علامه طباطبایی، ج ۲: ۹۳)
در بعضی روایات میخوانیم هنگامی که مسلمانان در مکه بودند، مشرکان پیوسته آنها را آزار میدادند و مرتباً مسلمانان کتک خورده و با سرهای شکسته خدمت پیامبر (ص) میرسیدند و شکایت میکردند (و تقاضای اذن جهاد داشتند)؛ اما پیامبر (ص) به آنها میفرمود که صبر کنید، هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. تا اینکه هجرت شروع شد و مسلمین از مکه به مدینه آمدند. خداوند آیه فوق را که متضمن اذن جهاد است، نازل کرد و این نخستین آیهای است که درباره جهاد نازل شده است. (مکارم شیرازی، ج ۱۴: ۱۱۴)
پیداست که در آیات قرآنی و آموزههای اسلامی مقاومت گستره وسیعی را در بر میگیرد که شامل مقاومت در برابر امیال نفسانی و وساوس شیطانی، خرافهپرستیها، تجاوزها و اشغالگریها و... میشود؛ بنابراین میتوان گفت که آیات جنگ و جهاد نیز در همین راستاست؛ زیرا همه آنها برای برقراری تعادل و توازن در جوامع بشری است.
روایات بسیاری مسلمانان را به ایستادگی و پایداری در برابر دشمن درونی و بیرونی توصیه میکند که به دو مورد از آنها که به منظور ما نزدیکتر است، اشاره میشود. امام على علیه السّلام فرمودند: «الجِهادِ على أرْبَعِ شُعَبٍ: على الأمرِ بالمَعروفِ والنَّهی عنِ المُنکَرِ والصِّدْقِ فی المَواطِنِ وشَنَآنِ الفاسقِینَ»؛ جهاد چهار شاخه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، پایدارى در جبهههاى جنگ و دشمنى با تبهکاران. (شیخ صدوق، ۱۳۵۴، ج ۷۴: ۲۳۲؛ محمدی ری شهری، ۱۳۷۹: ۱۱۴)
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُبغِضُ رجُلاً يُدخَلُ علَيهِ في بَيتِهِ و لا يُقاتِلُ؛ خداوند عزّ و جلّ نفرت دارد از مردى كه در خانهاش بر او حمله كنند و او نجنگد. (شیخ صدوق، ۱۳۷۲، ج ۲: ۲۴؛ محمدی ری شهری، ۱۳۷۹: ۵۹۸)
راهبرد «مقاومت» از دیدگاه اندیشمندان اسلامی معاصر
برای اینکه بتوانیم ارزیابی دقیقی در موضوع مقاومت در اندیشه اسلام داشته باشیم، لازم است به پرچمداران مقاومت در برابر استکبار نیز اشارهای شود؛ در این زمینه میتوان از دو شخصیت تاثیرگذار معاصر در جهان اسلام قبل از امام خمینی (ره) نام برد:
آیتالله حاج محمد حسن شیرازی معروف به «میرزای بزرگ» و «میرزای مجدد» نامی است که در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ بر تارک تاریخ ایران و عالمان تشیع درخشید. نام مبارک این مرجع عالم اسلام با فتوای تاریخی و اثرگذار جنبش تحریم تنباکو و پس از آن آغاز نهضت مشروطه، عجین شده است. (مطهری، ۱۳۶۸: ۴۵)
بدون تردید سلسلهجنبان نهضتهای اصلاحی صد ساله اخیر، سید جمالالدین اسدآبادی معروف به افغانی است. او بود که بیدارسازی را در کشورهای اسلامی آغاز و دردهای اجتماعی مسلمین را با واقعبینی خاصی بازگو کرد، راه اصلاح و چارهجویی را نشان داد. (مطهری، ۱۳۶۸: ۱۳)
«استکبارستیزی» مهمترین راهبرد «مقاومت» در اندیشه امام خمینی (ره)
جوامع بشری متناسب با عقیده، مسلک و آرمانهای خود، اقدام به طبقهبندی همنوعان خود براساس سطح و میزان روابط میکنند. تقسیم سایر گروههای انسانی به دشمن، دوست و... از این نوع طبقهبندیهاست. معمولاً حکومتها در چگونگی این تقسیمبندیها نقش مؤثری دارند و به میزان تعاملی که با مردم سرزمین خود دارند، معیار و ملاک روابط بینالملل آنها نیز متفاوت خواهد شد؛ بنابراین اصول کلی روابط بینالملل برای هر جامعه و حکومتی مطابق طبقهبندی مذکور شکل میگیرد که با بررسی دقیق آن برای هر ملت، میتوان سیاستهای کلی آنها را در عرصه جهانی بهتر و دقیقتر مورد شناسایی قرار داد. در مدلهای غربی روابط بینالملل، غالباً منافع یک کشور بهعنوان ملاک قرار میگیرد. این منافع و مضرات نیز به انواع گوناگون اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و... قابل تقسیمبندی است. (سعیدی، ۱۳۹۱: ۱)
در الگوی روابط بینالملل اسلامی، اولین و مهمترین ملاک، مساله اعتقادی حول محور توحید و پذیرش دین اسلام است؛ بدین ترتیب قومیت و نژاد، منافع مادی و... بهتنهایی هیچگونه اثری در این تقسیمبندی نخواهد داشت. واژه «استکبار» که در ادبیات سیاسی ما وارد شده است، از تعالیم قرآن کریم (سوره «بقره»، آیه ۳۴) مایه میگیرد. مبارزه با ظلم و نفی استکبار نیز از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی امام خمینی (ره) بوده و همواره مورد تاکید قرار گرفته است.
ظلمزدایی و مبارزه با استکبار بهعنوان یک مسؤلیت دینی – سیاسی (سوره «نساء»، آیه ۷۶)، جدیترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود به جای گذاشته است. از نگاه قرآن کریم، مستکبرین کسانی هستند که پس از شنیدن سخنان حق دعوت الهی، نهتنها آن را نمیپذیرند، بلکه معاندانه با آنها مبارزه میکنند و امکان پذیرش آن توسط دیگران را از میان میبرند.
اندیشه ظلمستیزی امام خمینی (ره) که برخاسته از تفکر دینی و باور ناب مذهبی ایشان بود، از یک سو با طرح پدیده «ظلمستیزی» بهعنوان تکلیف دینی (سوره «نساء»، ۵۷)، موجب شد که این تفکر با غیرت دینی امت اسلامی گره خورده و برای همیشه بهعنوان یکی از الزامات و تکالیف دینی نقشآفرین شود و از سوی دیگر، روحیه مبارزه با ظلم و قدرتهای استکباری را در عمق جان تودههای تحت ستم کاشته و بدینسان، زمینه خیزش و جنبشهای رهاییبخش و ضد استعماری را بیش از پیش فراهم سازد.
مواجهه و رویارویی جدی و همهجانبه امام خمینی (ره) با دنیای استکباری و بهویژه ابرقدرت آمریکا، در ابعاد نظری و عملی، تأثیرات خاص و عمیقی را در جهان و بهویژه جنبشهای اسلامی از خود به جای گذاشت. اگر تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، رویارویی با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر غرب و آمریکا، تنها یک آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقی میشد؛ با شکلگیری انقلاب اسلامی و پیروزی همهجانبه آن، جهان مستضعف به مبارزات ضد استعماری و رهاییبخش خویش امیدوار شد و نهضتهای اسلامی در عرصه جهانی جان تازهای یافت. (سعیدی، ۱۳۹۱: ۳)
امام خمینی (ره) این نکته را چنین بازگو مینمایند: «براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد «ظلم» است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد، آنجا خواهم بود...» (صحیفه نور، ج۳۰۱:۵)
اگر در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) مبارزه با ظلم و استکبار بهعنوان یک تکلیف دینی مطرح میشود، طبیعی است که این امر در تقویت و دلگرمی نهضتهای اسلامی نقش بارزی ایفا خواهد کرد: «خداى تبارک و تعالى ما را مکلف کرده که با اینطور اشخاص، با اینطور ظَلَمه، با اینهایى که اساس اسلام را دارند متزلزل میکنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد میدهند، ما مکلفیم که با اینها معارضه و مبارزه بکنیم. اگر یک وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ میبریم و معارضه میکنیم. خودمان تفنگ به دوشمان میزنیم و معارضه با آنها میکنیم.» (صحیفه نور، ج۲۱:۵)
امام خمینی (ره) در هر شرایط مناسبی به روشنگری پرداخته و اهداف شوم دشمنان را برملا میساخت. ایشان مسلمانان را به پاسداری از ارزشهای متعالی توصیه کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزشهای اسلامی گوشزد نموده و فرمود: «نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویتها و ارزشهاى معنوى و الهیمان نمیشناسند. بهگفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمیدارند، مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.» (صحیفه نور، ج۹۰:۲۱)
مهمترین شاخصههای «استکبارستیزی» از دیدگاه امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) در طول مبارزه و بالاخص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی بهطور تمامقد در برابر آن قرار گرفت و آن را بزرگترین تهدید قلمداد کرد، ایشان بهتبیین ابعاد و شاخصههای استکبارستیزی پرداختند که مهمترین آنها براساس بیانات ایشان که در «صحیفه نور» منعکس شده، عبارت است از:
· الهی بودن مسأله ظلمستیزی.
· سازشناپذیری همیشگی با جهانخواران.
· دائمی بودن مبارزه با استکبار جهانی.
· تلاش کردن و تهاجمی بودن برای مقابله با استکبار جهانی با «بسیج بزرگ سربازان اسلام».
· تکلیفگرایی مبارزه با ظلمها و شکستناپذیری بهعلت «خدا با ما بودن».
· بر دوش مستضعفین و تودههای ملتهای محروم و مستضعف بودن مبارزه.
· مبارزه با تمام قوا و خیزش و جهاد قهرآمیز با مستکبران زمین.
· راهی جز مبارزه و شکستن چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امریکا نمانده است.
· مبارزه تا نابودی کامل و اضمحلال و انقراض دشمنان.
مهمترین شاخصههای «مقاومت» در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، مهمترین شاخصههای مقاومت که در بیانات ایشان آماده و در صحیفه نور مستند شده است، بدین قرارند:
· مقاومت و تکلیفگرایی و انجام وظیفه الهی
· مقاومت و دشمنشناسی (شناخت دشمنهاى خود و دشمنهاى اسلام)
. مقاومت و وحدتگرایی (اتحاد مسلمانان در برابر دشمنان و پرهیز از اختلاف و فرقهگرایی)
· منابع دریافت راهبرد مقاومت براساس سه منبع اصیل: قرآن کریم، سنت حضرت محمد رسول الله (ص) و سیره ائمه اطهار (ع).
· بازخوانی رابطه دین و سیاست و عدم جدایی دین از سیاست.
· ضرورت و لزوم تشکیل حکومت در اسلام.
· احیای گفتمان و ادبیات دینی و پرهیز از ادبیات سیاسی مکاتب دیگر.
· تاکید بر دین اسلام مبتنی بر اسلام ناب محمدی (ص) در ابعاد نظری و عملی.
· فراتر از ملیگرایی بودن و قومیتگرایی و نژادپرستی و در مقابل برادر بودن مسلمین با یکدیگر.
· اصل صدور انقلاب، با پناهگاه مسلمانان بودن جمهوری اسلامی ایران.
· اصل «نه شرقی؛ نه غربی» و عدم وابستگی به ابرقدرتهای ظالم جهانی.
· قطع امید از سازمانها و نهادهای بینالمللی به لحاظ تامینکننده منافع مستکبران بودن این نهادها.
· وحدت و انسجام در جبهه مقاومت در امور مختلف.
· اخلاق مقاومت با مبارزه جوانمردانه و اخلاقمدار به آزادی، کرامت، رهایی و سعادت انسان.
· ضرورت تدارک «ساز و کار جنگ نرم» علیه مستکبران.
· ایستادگى و مقاومت قطعاً به نتیجه خواهد رسید.
سخن پایانی
تا پیش از انقلاب اسلامی ایران و طرح راهبرد «مقاومت اسلامی» از سوی امام خمینی (ره)، دین اسلام تنها یک ایدئولوژی مذهبی محسوب میشد؛ اما راهبرد مقاومت از سوی امام و رهبر معظم انقلاب اسلامی، جنبههای بالقوه سیاسی آن را به فعلیت درآورده و ارتقاء بخشیدند و با محوریت مقاومت و استکبارستیزی در ایران نشان داد که توانایی ایجاد حکومتی الهی، براساس ارزشهای ناب اسلام محمدی (ص) وجود دارد. این توانایی باعث شد که بسیاری از نهضتهای رهاییبخش، بهویژه در آسیا و آفریقا، توجه خود را به ایران و ایدئولوژی اسلام ناب معطوف کنند؛ بنابراین بر همه مسلمین حفظ و احیای آن فرض بوده و بایستی موارد زیر را در نظر گرفت:
. مهمترین تجربه و پندآموزی موفقیت فرهنگ مقاومت در جمهوری اسلامی ایران است که انقلاب اسلامی را وارد دهه پنجم نموده است. و الا بارها دشمنان میخواست یا آنرا اسقاط و یا به انحراف بکشانند که بهحمداالله موفق نشد. و همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در عید قربان سال ۱۳۹۹ فرمودند: «هدف جنبی آمریکا از تحریمها و تهدیدات؛ قطع رابطهی جمهوری اسلامی با نیروهای مقاومت بوده. البتّه باید گفت: «شتر در خواب بیند پنبهدانه»؛ که الحمدلله ناکام شده».
· با بسط اندیشه مقاومت، بصیرتافزایی و دوریگزیدن از اختلافهای مذهبی، فرقهای و قومی و اصل قرار دادن منافع عام امت اسلامی، میتوان از پدیداری بسیاری از مشکلات پیشگیری کرد. و اینکه کار فرهنگی، نزدیک ساختن قلوب مسلمین از هر قوم و مذهبی به یکدیگر است. این امر هم میسر نمیشود مگر با شناخت درست دشمن اصلی منافع جهان اسلام و معطوف ساختن تمام توان محور مقاومت در راستای مبارزه با این دشمن مشترک.
· «مقاومت» راهبرد اسلام و رهبران انقلاب اسلامی و تنها راهبرد جهان اسلام بوده و خواهد بود و در شرایطی که کشورهای زورگو بر نظامات جهانی حاکم هستند، تنها سلاح موثر است و سایر روشهای تعاملی با سلطهگران جهان نیز یا به شکست (مانند برجام) منجر و یا به سازش (مانند یاسر عرفات و...) منتهی شده و یا به پذیرش کامل برنامههای نظام سلطه با عنوان زیبای «نظم نوین جهانی» میشود.
· محور مقاومت در حال پیشرفت روزافزون است و جبهه سازش در بدترین شرایط خود به سر میبرد و ریختن شهدای مقاومت در کنار هم، و بهخصوص خون شهید سلیمانی، پیوند آنان را سخت کرده و چون جبلالراسخ شدهاند.
· قدرتیابی محور «مقاومت اسلامی» در عرصههای فرهنگی، امنیتی و نظامی، علمی و فنی و اقتصادی نیز همافزایی قدرت در آنها از طریق فعالیتهای شبکهای. همین که نظام سلطه و متحدانش با تمام توانمندیهای وسیع سیاسی، رسانهای، مالی، اطلاعاتی و امنیتی و نظامی، خود در برابر محور مقاومت قرار گرفته و از شکست دادن آن عاجز شدهاند، خود گویای میزان قدرت مقاومت است.
· انقلاب اسلامی ایران، با توجه به دارا بودن جاذبههای ایدئولوژیک و هویتبخشی، همچون حمایت از ملتهای محروم و مستضعف، حمایت از نهضتهای دینی و جنبشهای اسلامی و داشتن آموزه وحدتگرایی و اتحاد امت اسلامی و نیز با عنایت به تسری و گسترش ارزشهای اسلامی و انسانی به کشورهای تحت ستم و ملتهای مسلمان و تأسیس نهادهایی، همچون مرکز جهانی علوم اسلامی (جامعه المصطفی العالمیه) و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی جهت تربیت نیروهای متخصص اسلامی و نزدیک ساختن دیدگاههای نخبگان فکری و سیاسی جهان اسلام در مسئله همگرایی ملتهای مسلمان، توانسته است فرصت هاوظرفیتهای زیادی ایجاد کند.
· تشکیل اتحادیهای گردآمده از کشورهای محور مقاومت برای پیگیری و تسریع در بازسازی، توسعه و پیشرفت اقتصادی - رفاهی این کشورها، سبب افزایش مقبولیت اجتماعی همکاریهای گسترده با یکدیگر خواهد شد. علاوه بر این، وجود اشتراکات بسیار میان دولتها و مردم کشورهای محور مقاومت میتواند ریسمان پیوند این کشورها با یکدیگر را روز به روز مستحکمتر کند.
· کوچکترین کاهلی و یا تلاش در جهت تضعیف جبهه مقاومت از سوی هر جریانی و کشوری، خیانت به اسلام و همسویی با اهداف دشمنان اسلام تلقی شده و مستوجب عقوبت الهی است.
· «انتقام سخت» گروههای مقاومت، همگی اعلام آماده و منتظر اشاره امامالمسلمین برای انتقام بزرگ جنایات آمریکاییها هستند و انشاءالله شعله آن کل منطقه را فرا خواهد گرفت و بیرون راندن نظامیان متجاوز آمریکایی از منطقه و نیز آزادی قدس شریف از وجود این غده سرطانی در میانه کشورهای اسلامی و دفع شرارتآمیزی آنان، بهسرعت محقق گشته و منطقه جنوب غرب آسیا به سرزمین عدالت اسلامی تبدیل گشته و پرچم رهبری نجات جهان از شرک و ظلم را بهدست صاحبش خواهند سپرد.
انتهای پیام/ 113