اشاره: عملیات والفجر ۸ عملیاتی آبی خاکی بود که در آن نیروهای سپاه پاسداران با غافلگیری نیروهای عراقی با عبور از اروند رود، شبه جزیر فاو در جنوب عراق را فتح کردند. این عملیات در ساعت ۲۲:۱۰ روز ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ با رمز «یا فاطمة الزهرا» در منطقه خسروآباد تا راسالبیشه آغاز شد.
«هادی نعمتی» یکی از رزمنده های دوران دفاع مقدس است که از 22 سالگی وارد جبهه شد و با حضور در عملیات های مختلفی از جمله والفجر 8، نام خود را در جرگه مدافعان وطن ثبت کرد.
با این که جانباز 40 درصد است ولی تواضع و فروتنی اش اجازه بیان دردهایش را نمی دهد. بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و در حال حاضر با اعتقاد به این که رزمنده هیچگاه بازنشسته نمی شود، مشغول فعالیتهای فرهنگی است.
متن زیر حاصل گفت و گوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس با این جانباز جنگ تحمیلی است.
آغاز جوانی و آغاز جنگ
نعمتی درباره روزهای اول جنگ و حضورش در جبهه می گوید: قبل از این که در خط مقدم با نیروهای دشمن بجنگم، پشت جبهه و در مقام یک مربی بسیجی به نیروهای بسیجی آموزش می دادم و با توجه به این که با مسائل نظامی آشنا و نیز در سن و سال جوانی بودم و جنب و جوش زیادی نیز داشتم، به من مسئولیت های مختلفی داده شد و در عملیات رمضان در قسمت ادوات و زرهی مقابل دشمنان کشور جنگیدم.
او درباره عملیات والفجر 8 چنین گفت: طراحی و انجام این عملیات با این گستردگی و عبور از اروند خروشان که برای هیچ کدام از ارتش های دنیا تعریفی ندارد، نیازمند بررسی است.
مسلح شدن جنوب، توسط عراق
بعد از عملیات رمضان و والفجر 1، دشمن زمین های منطقه جنوب را به وسیله موانع مصنوعی بسیاری، با سیم های خاردار و ایجاد کانال، مسلح کرده بود و در جبهه های جنوب، دیگر جایی برای عملیات زمینی نمانده بود که نیروهای ما بتوانند از این موانع گسترده عبور کنند، البته نه این که نتوانند ولی منجربه تلفات زیادی می شد و اگر می خواستیم به سمت بصره برویم باید از شلمچه عبور می کردیم که با آن همه موانعی که بعد از عملیات رمضان ایجاد کرده بودند که حتی غربی ها می گفتند هیچ ارتشی نمی تواند از دژ شلمچه عبور کند، سخت بود.
اولین عملیات آبی خاکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خیبر بود که در سال 62 طراحی و در جزایر مجنون انجام شد و موفقیت هایی به دست آمد و عملیات بدر در بهمن ماه سال 63 در تکمیل خیبر در همان منطقه انجام شد که این هم با موفقیت هایی روبرو شد.
ارتش و سپاه، دو بال یک کبوتر
بعد از عزل بنی صدر و به رهبری و فرمان امام راحل (ره)، ارتش و سپاه یک کبوتر با دو بال شدند که توانستد در کنار هم در عملیات ها شرکت کنند.
بعد از طراحی عملیات والفجر 8 که از این موضوع فقط فرماندهان رده بالا اطلاع داشتند، شناسایی و بررسی منطقه توسط نیروهای ارتش و سپاه شروع شد. مسئول اطلاعات این عملیات، شهید علی حسینی بود و در این عملیات تمام مسائل علمی، نظامی و حفاظتی رعایت شد.
نیروها را در اصل برای شناسایی می بردند در حالی که هیچ کدام از این موضوع آگاهی نداشتیم و فکر می کردیم به خاطر انتقال تجربیات است. نیروهای پیاده، کنار ساحل می رفتند و با نخلستان های اطراف و همچنین با جذر و مد رودخانه اروند آشنا می شدند.
به نیروهای پیاده آموزش شنا می دادند که اگر در زمان عملیات از قایق به آب افتادند، بتوانند خود را نجات دهند یا از رودخانه عبور کنند. در این گروه ها از جوان 17 ساله تا پیرمرد 70 ساله بود که سوار بر قایق می شدند و در رودخانه های کارون و کرخه و در سرمای زمستان به آب می زدند.
نیروهای لشکر 21 امام رضا را به دلیل سرمای شدید زمستان به مشهد فرستادند تا آنجا آموزش شنا ببینند.
غواص ها که میانگین سنی اکثر آنها 17-25 سال بود در هوای سرد خوزستان که به قول بچه بسیجی ها استخوان سوز است بدون کمترین امکاناتی آموزش می دیدند و نیروهای لشکر 21 امام رضا، عسل و تنقلات گرم برای آنها تهیه کرده بودند تا داخل آب، گرم شوند.
نیروها در کنار غواص ها حرکت می کردند و با انگشت خود عسل به دهان غواص ها می گذاشتند که به دلیل سردی و ناتوان شدن، حتی قادر به مکیدن عسل ها نبودند.
عراقی ها عبور از اروند را غیرممکن می دانستند
زمانی که نیروها عملیات شناسایی را انجام می دادند و جهاد سازندگی در نخلستان ها جاده درست می کردند، نیروهای اطلاعات عراق به نیروهای امنیتی خبر داده بودند که ایرانی ها می خواهند حمله کنند ولی آنها باور نمی کردند که نیرویی بتواند از اروند عبور کند.
نیروهای شناسایی، حدود 7-8 ماه در هوای گرم خوزستان، جذر و مد اروند را دقیقه به دقیقه بررسی کرده بودند و غواص ها 4-5 ساعت در باتلاق ها زیر پای دشمن می ماندند و سنگرهای دشمن را شناسایی می کردند و شب عملیات هر کدام می دانستند کدام سنگر دشمن را باید انهدام کنند.
عملیات در دو قسمت، یکی از سمت شلمچه و نوک نهر خین که ابتدای مرز آبی خاکی ایران با عراق است و دیگری از سمت اروند انجام شد. ارتش در سمت شلمچه عملیات فریب را انجام داد تا اگر خدایی نکرده از سمت فاو نتوانستند وارد شوند از شلمچه و جزایر بوارین به سمت بصره حرکت کنند که نیروها در این عملیات، عبور کردند و جزایر ام الرصاص، بوارین و ماهی را تصرف کردند.
توسل به امام رضا
قبل از عملیات فرماندهان به دیدن امام راحل رفتند. امام فرموده بود فردا بیایید، روز بعد امام فرموده بوند به پابوسی امام رضا بروید و پرچم امام رضا را با خود بیاورید و هنگام عبور از اروند، آن را مقابل آب قرار دهید.
شب عملیات
ماموریت لشکر 21 امام رضا در سخت ترین قسمت که نوک نهر خین و با فاصله 25 متری با عراق بود. روبروی نیروهای ما، تیربارهای ضد هوایی و سنگرهای بتونی بود و خاکریز ما حدود 2 متر پایین تر از عراقی ها بود و بچه ها توانستد با وجود موانع بسیار، این دژ اسطوره ای را شکسته و عبور کنند. لشکر 5 نصر خراسان و 25 کربلا از سمت فاو از اروند گذشتند و یگان های دیگر هم در شلمچه بودند.
شب عملیات باران گرفت و فرماندهان دچار تشویش شده بودند زیرا از لحاظ نظامی عملیات به دلیل بارش باران مردود است، ولی همین نعمت الهی باعث شد که دشمن متوجه حضور غواصان نشود و نیروهای پیاده با وجود باتلاق توانستند از اروند عبور کنند.
غواص ها با نیروی ایمان به آب زدند
غواصان تخصص خاصی ندیده بودند و با نیروی ایمان، ولایت مداری و عشق به ائمه به دل آب زدند و توانستند به یاری خدا از آب بگذرند.
همان شب با وجود رادارهای دشمن و نیروهای اطلاعاتی، بچه ها از اروند گذشتند.
یکی از مسایلی که دنیا را متحیر کرد پل بعثت بود که توسط جهاد سازندگی بر روی اروند کار گذاشته شد و نیروها با خودرو وارد جزیره فاو شدند.
در این عملیات دشمن شب و روز بچه ها و این پل را می زد ولی به فرموده امام خمینی کاری که برای خدا انجام شود، خستگی ندارد؛ بنابراین بچه ها خسته نشدند و این عملیات به پیروزی نهایی رسید.
انتهای پیام/