گروه حماسه و جهاد دفاعپرس- شهربانو تقوی؛ بشر در طول تاریخ بر اساس وقایع، نوشته ها، حکایتها و افسانهها پیوسته در جستجوی آب حیات بوده که ماندگار شود و به همین دلیل و با وجود این همه انسانی که پای بر این کره خاکی نهادهاند خیلی از آنها نام و نشانشان چنان محو شده که گویا اصلا نیامده بودند. با این وصف جالب است که در میان صفحات کتاب تاریخ به اسمهایی برمیخوریم که گذر اعصار، باعث نشستن غبار فراموشی بر روی نام آنها نشده و آنچنان به روز، پویا و مانا شدهاند که گویی فناناپذیر بوده و به این دلیل با نسلهای بعد خود همراه شده اند.
یکی از نکات قابل تأمل در این مرور تاریخی این است که در میان اسامی دانشمندان، متخصصان، سیاستمداران و معلمان بزرگ، تعداد بانوان خیلی کمتر از تعداد آقایان است؛ اما بوده، هستند و خواهند بود بانوانی که نامشان در تاریخ ثبت شده که یکی از این اسامی ماندگار، نام حضرت زینب (س) است؛ اما زینب که بود و چرا زینب به این شهرت و ماندگاری رسید؟!
زینب که بود؟
زینب (س)، دختر علی ابن ابی طالب (ع) و فاطمه زهرا (س) بود. او تربیت شده و درسآموخته مکتب علوی و فاطمی بود و مانند مربیان بزرگوارش با مفاهیمی، چون صیانت از حرمت خانواده، حریم اهل بیت، ولایتمداری، پیروی از امام عصر، ایثار، شهادت، فریادخواهی جهت احقاق حق، سکوت نکردن در مقابل ظلم و ظالم و تلاش جهت نشر ارزشهای فرهنگ ناب اسلامی و ... به خوبی آشنا بود و با چنین خصائصی رشد کرده بود.
ثمره چنان تربیت شایسته الهی ـ اسلامی آن شد که حضرت با داشتن همسر و فرزندان رشیدش، وقتی متوجه نیت برادرش، امام زمانش حسین بن علی (ع) جهت رفتن به سفر حج شد با رضایت همسر دست از خانه و آسایش خویش شست و همراه با پسران برومندش با کاروان حسینی به قصد حج راهی و زمانی که مقصد امام (ع) به سمت عراق قطعی شد، باز دست از امامش نکشید و عازم نینوا، دیار کرب و بلاء شد و بعد از واقعه دردناک کربلا به عنوان سرپرست اسراء و پرستار برادرزادهاش امام سجاد (ع) به امور آنها پرداخت.
هر جا که ضرورت و فرصت ایجاب میکرد به روشنگری مردم در مسیر میپرداخت و زمانی که به شام رسیده و وارد کاخ ظلم یزید شدند به ایراد آن خطبه تاریخی پرداختند و ظلم و بی عدالتی امویان را افشاگری کرده و از تشویه چهره خاندان اهل بیت (ع) که به واسطه جهل مردم و در سایه استفاده از جنگ نرم فرهنگی که عمال یزید در سطح جامعه انجام داده بودند و اهل بیت و اسرای آورده شده از کربلا را جمعی خارجی و بیگانه معرفی کردند، ممانعت بعمل آورده و مردم را نسبت به جایگاه ایشان آگاه ساخت. زینب ایستاد تا بگوید اگر حسین شهید شده، اما پرچم اسلام همچنان برافراشته است و این زینب بود که افتخار برداشتن بیرق اسلام را به نام خود ثبت کرد و به حق باید گفت اگر زینب نبود کربلا در کربلا دفن میشد و خون امام حسین (ع) و یاران با وفا و متعهدش به هدر میرفت؛ اما برخلاف تمام تلاشهای دشمنان و ستیزه جویان وقت، واقعه هولناک و دردآور کربلا نقطه عطفی شد برای رشد و تعالی اسلام، مسلمانان و بالأخص شیعیان و دوستداران راستین اهل بیت (ع).
زینب کبری (س) بعد از بازگشت از دیار شام و در همان شهر مدینه نیز به این روشنگریها با وجود خفقان و ارعابها ادامه داد و پس از تحمل مدتها سختی، مرارت، صبر و ایثار سرانجام به مرگ طبیعی دار فانی را وداع گفت، اما نام و راه زینب همچنان زنده ماند!
اگر بخواهیم راه زینب را طی حدود 14 قرن پس از آغاز اسلام بررسی کنیم این موضوعی است که در محدوده این کلام نمیگنجد؛ لذا به قدر وسع ولو قطرهای از آن دریا را در نگاه به زنان مسلمان امروز و به شکل خاصتر بانوان ایران اسلامی نظاره گر خواهیم بود.
زنان امروز ایران
شیرزنان ایران اسلامی در بزنگاههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... در دهههای اخیر موجبات افتخار ایران را در جهان رقم زدند که شکل گیری انقلاب اسلامی کشورمان را میتوان یکی از نقاط طلایی اوج این حضور و نقش آفرینی زنان دانست.
به لطف الهی و با پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد رشد و بالندگی زنان در جایگاههای مختلف بودیم و نمود این حضور همراه با شور و شعور را میتوان در میزان بالای مشارکت بانوان در تظاهراتها، اقدامات انقلابی و فعالیتهای دیگر در قبل، حین و بعد از انقلاب اسلامی به خوبی مشاهده کرد و با قاطعیت باید گفت مهمترین حضور بانوان را باید در همراهی ایشان با مردهایشان جهت رقم زدن انقلاب بزرگ اسلامی دانست که اگر زنان این نقش بزرگ را ایفا نمیکردند بی تردید مردان هم نمیتوانستند به خوبی آن صحنههای حماسه، شور، بصیرت، مقاومت و ایثار را خلق کنند و انقلاب اسلامی نوپای کشورمان در همان ایام نخست رویش میخشکید و به ثمر نمینشست.
همچنان مسیر انقلاب اسلامی ادامه داشت و ایستگاهها و بزنگاههای زیادی در راه پر فراز و نشیبش وجود داشت که یکی از مهمترین و سختترین آنها، شکل گیری جنگی ظالمانه و خصمانه و در عین حال ناعادلانه بود که به مدت هشت سال بر ایران اسلامی تحمیل شد و آن جنگی بود بین ایران و تقریبا اکثر کشورهای دنیا که بیرقشان به دست رژیم بعث عراق داده شده بود. اینبار نیز حضور زنان در عرصههای مختلف و نقش آفرینی جانانه آنها باز مثال زدنی و الگویی ناب برای همه آزادیخواهان و اهل بصیرت شد. از درگیری و مبارزه مستقیم بانوان در مناطق مرزی با نیروهای بعثی و کشتن و اسیر کردن آنها تا حمایتهای مختلف روحی و معنوی ایشان از برادران، همسران، پدران، پسران و دیگر مردهای شهر و دیارشان جهت حضور و مقاومت در برابر دشمن گرفته تا حضور چشمگیر و مجاهدانه در ستادهای پشتبانی در قالب امدادگر، آشپز، نانوا، پرستار، پزشک و .. که در همان ایام آغازین جنگ تا دورترین نقطه کشور میتوان این تجلی و بروز را رؤیت کرد که البته باید در کنار این همه، مسئولیتهای خانوادگی و حفظ و صیانت از فرزندان و خانواده خود آنها را هم افزود و در این راستا نیز میتوان اسطورههای ناب فراوانی در همه استانهای کشور برشمرد و مثال زد که موجبات مباهات برای ایران اسلامی هستند.
از سوی دیگر بانوان بعنوان فرماندهان و مدیران جنگ نرم نیز در سنگرها و میادین مختلف حضور یافته و به ایفای نقش پرداختند که البته نظر به توسعه و تنوع ابزارها و تعدد راههای مختلف ورود موریانههای جنگ نرم، کار بسیار سخت و در عین حال بسیار آگاهانه و حساب شدهای را میطلبید که خوشبختانه زنان ایران اسلامی در این میدان هم سربلند بوده و همچنان در حال دفاع هستند.
انتهای پیام/ 141