گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ سریالسازی در ایران عمر کوتاهی ندارد و در این مسیر با آثار مهمی روبهرو میشویم که در جایگاه خود واجد ارزشهای زیباییشناسی فروانی در فرم هستند. البته اینکه کارگردانی بخواهد اثری این چنینی خلق کند قطعا کاری سهلی نیست.
اگر در میان خیل مجموعهها و سریالهای تلویزیونی که عمدتا داستانها و فرم روایی مشابهی دارند، یک اثر مسیر دیگری برود و فضای روایت خود را بشکند، قابل تحسین است حتی اگر نوآوری و بدعتی در شکل روایت نداشته باشد. از این منظر «بوم و بانو» اثر قابل احترامی است.
در این سریال تکلیف مخاطب با داستانی که میبیند کاملا مشخص است. «شعله شریعتی» و «اعظم بهروز» در جایگاه نویسندگان سریال و «سعید سلطانی» در مقام کارگردان مدعی نیستند که روایتگر تاریخ هستند، حداقل داستانی که مخاطب شاهد آن است چنین ادعایی ندارد. مسئله کشف حجاب و ممنوعیت عزاداری در ایام محرم تنها حاشیه یک داستان عاشقانه است. خوشبختانه سازندگان سریال خود را درگیر این دو موضوع نکرده و همه توان خود را صرف دلدادگی ماهور و حافی کردهاند.
اگر قضیه کشف حجاب و ممنوعیت عزاداری بیش از این پررنگ میشد سریال به دام شعارزدگی مفرطی میافتاد که همان روایت عاشقانه را نیز مخدوش میکرد. اینکه بخواهیم «بوم و بانو» را با سریالهای تاریخی دیگر مانند «هزاردستان»، «شب دهم»، «کوچک جنگلی» و ... قیاس کنیم راه به جایی نمیبریم، چرا که هر یک از این آثار وجهی از تاریخ را موضوع خود قرار داده است. حتی سریال مهم «مدار صفر درجه» قبل از آنکه یک داستان عاشقانه باشد درباره نفوذ صهیونیسم در ایران است.
در مقابل «بانوی عمارت»، «عقیق» و «بوم بانو» ابدا سریال تاریخی به معنای نقد تاریخ نیستند. بلکه تنها آثاری هستند که در گذشته اتفاق افتاده است و نه بیشتر. اینکه دو کاراکتر به اصطلاح کلاه مخملی در سریال گنجانده شود و یا یک سری واژه و اصطلاح عصر قجری در فیلم گنجانده شود سریال را تاریخی نمیکند. این همان نکتهای است که برخی میخواهند به اثر تحمیل کنند حال آنکه سازنده اثر اصولا چنین رویکردی ندارد.
همین یک اشاره مختصر که قرار است در قهوهخانه پردهخوانی شود و عدهای سعی دارند مانعتراشی کنند کافی است تا مخاطب با یکی از سیاستهای ضد دینی پهلوی آشنا شود. در آن سالها سنت پردهخوانی رسم معمولی بود که در ایام محرم و صفر به پردهخوانی تغییر میکرد. پردهخوانی کاملا با سنت عزاداری که در تکایا برگزار میشد متفاوت بود. سعید سلطانی نیز اصراری ندارد تا نشان دهند مردم مجلس سوگواری را در قهوهخانه برگزار میکردند. سلطانی سعی کرده به سنت مردمی که در قهوهخانه شاهد نقالی و پردهخوانی بودند در حد چند سکانس، اشارهای مختصر داشته باشد.
«بوم و بانو» از این جهت که خود را درگیر روایات متعدد تاریخی و عمدتا سوءتفاهم برانگیز نکرده موفق است و اشارات غیرمستقیم به مسائلی چون کشف حجاب و ممنوعیت عزاداری سیدالشهدا (ع) سبب خواهد شد در ذهن مخاطب بیشتر رسوخ کرده و ناخودآگاه به آن فکر کند.
انتهای پیام/ 161