به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، از مهمترین جلوههای حضور بانوان ایرانی در دفاع مقدس نقش پشتیبانی و خدماتی آنان و فراهم آوردن تدارکات لازم برای رزمندگان در جبهههای جنگ بود؛ در آغازین روزهای تهاجم دشمن بعثی، بیشتر این خدمات به صورت خودجوش و کمتر سازمان یافته در مراکزی نظیر مساجد، حسینیهها، مدارس و ... با مشارکت فعال بانوان صورت میگرفت. فعالیت زنان مسلمان در ستادهای پشتیبانی جبهه و جنگ به موارد خاصی محدود نمیشد و آنها متناسب با تواناییهایشان فعالیتهای متنوعی انجام میدادند.
آشپزی؛ تهیه و پخت غذا
در نخستین روزهای تهاجم دشمن بعثی، مسجد جامع خرمشهر مرکز مهم پشتیبانی مدافعان خرمشهر و جنگ تحمیلی بود. زنان و بانوان در این ایام به کار پخت و پز، آشپزی و تهیه مواد خوراکی برای رزمندگان اسلام مشغول شدند.
«مژده امباشی» از خواهران فعال در دوران دفاع مقدس، از دیگر مراکز فعال در زمینه پشتیبانی جنگ حسینه اصفهانیهای خرمشهر بود که شمار زیادی از بانوان در آنجا مشغول فعالیت بودند. بر اساس خاطرات خانم کمایی و فرهانیان، بانوان زیادی در مسجد پیروز واقع در ایستگاه هفت منطقه پیروزآباد آبادان، و مسجد امام زمان (عج) این شهر کار پخت غذا و در برخی موارد تهیه ساندویچ برای رزمندگان را انجام میدادند. همچنین بخشی از بانوان نیز در منازل شان به پخت نان و ارسال آن برای رزمندگان میپرداختند.
در این زمینه «خیریه معاوی» میگوید: آن روزها مادر کارش شده بود نان پختن برای رزمندگان، برای بچههای یتیم هم نان میپخت. کم کم رزمندگان عادت کرده بودند، خودشان به خانه ما میآمدند و نان میگرفتند حتی بعضی از روزها اگر نمیآمدند مادرم نانها را داخل کوله پشتی میگذاشت و از بین نیزارها برایشان میبرد.
«ساغر کریمی» در زمینه تلاش زنان در سختترین شرایط برای تهیه و پخت غذا در مسجد مهدی موعود (عج) میگوید: «تمام پخت و پز با ما زنها بود. وقتی غذا میپختیم، تمام کیسههای برنج، آرد، کسپول گاز، دیگ و اجاق گازهای بزرگ و هر چه را که لازم بود خودمان جابه جا میکردیم. خانم دشتی (آتش پنجه) کنار دیوار بین خانه خادم و حیاط مسجد، روزی سی تا چهل مرغ را سر میبرید و خواهرهای دیگر، تندتند پرهایشان را میکندند و تکه تکه میکردند و به ما آشپزها میدادند. غیر از من، چند خواهر دیگر هم آشپزی میکردند. من هر روز برای دویست نفر غذا میپختم».
توزیع آذوقه در مناطق جنگی
یکی دیگر از فعالیتهای پشتیبانی و تدارکاتی زنان در دوران دفاع مقدس که بیشتر در روزهای نخستین جنگ تحمیلی و تهاجم دشمن به خرمشهر نمود پیدا میکند، حضور زنان در نزدیکترین محل درگیری نیروهای خودی با دشمن بعثی است. برخی از بانوان پشتیبانی مسجد جامع با استفاده از بشکه و قابلمه با وانت بار آب آشامیدنی را به رزمندگان اسلام میرساندند.
در این «زمینه الهه حجازی» میگوید: یکی از کارهای که بر عهده من و بعضی از خواهران گذاشته بودن، رساندن آب به رزمندگان در سطح شهر بود. آن روزها از قمقمه و امکانات مخصوص نظامی خبری نبود حتی نیروها با لباسها و کفشهای معمولی به جنگ میرفتند. تانکر آب از آبادان و اطراف خرمشهر میآمد از زیر آتش و توپ و خمپاره میگذشت و اگر سالم به مسجد میرسید، ما آن را تقسیم میکردیم. سهم رزمندگان را در قابلمه و بشکه میریختیم و با وانت بار به محلههای میبردیم که در آن جا نیروهای خودی و دشمن در حال نبرد بودند. برخی نیز مانند شهیده شهناز حاجی شاه، بهجت صالح پور و سیده زهرا حسینی به کار توزیع و تقسیم غذا به سنگرهای مدافعان خونین شهر میپرداختند.
«معصومه رامهرمزی» از دیگر بانوانی است که به همراه خواهرش در همان روزهای آغازین جنگ به همراه یکی از نیروهای ارتشی که وظیفه توزیع غذا میان رزمندگان خرمشهر را بر عهده داشت، به انتقال مواد غذایی و توزیع آن در بین رزمندگان پرداخته است.
وی در این زمینه میگوید: حدود ۲۰ مهر ۱۳۵۹ بود که من و صدیقه به بیمارستان امدادگران رفتیم. فرشته به ما گفت: یک ماشین ارتشی برای حمل و توزیع غذا به نیرو احتیاج دارد. ما هم با کمال میل این کار را پذیرفتیم. یک گروهبان ارتشی مسئولیت داشت که با وانت ارتش هر روز صبح از باشگاه فیروز آبادان که یکی از باشگاههای شرکت نفت بود و در ایستگاه دوازده کوی مصدق قرار داشت، صندوقهای پر از غذا در ظرفهای یک بار مصرف را تحویل بگیرد و در خرمشهر بین رزمندگان تقسیم کند. گروهبان نیاز به کمک داشت و به تنهایی نمیتوانست این کار را انجام دهد من و صدیقه با خوشحالی این مسئولیت را پذیرفتیم».
خیاطی؛ دوخت لباس برای رزمندگان
از جمله امور دیگری که بانوان مشارکتی فعال در آن داشتند، انجام کار بافندگی، خیاطی و دوخت و دوز البسه و سایر وسایلی بود که در شرایط جوی مختلف مورد استفاده رزمندگان قرار میگرفت.
در هلال احمر شهر اهواز بانوان زیادی در سالنهای بزرگ به کار دوختن البسههایی، چون: تونیک، شلوار و... مشغول بوده و عدهایی نیز که مهارتی در خیاطی نداشتند به کار تکهدوزی میپرداختند. زنان و دختران یزدی، ابرقویی و سمنانی نیز با بافتن کلاه، دستکش، ژاکت، جوراب و سایر البسه گرم به یاری جبهههای جنگ تحمیلی شتافتند.
در استان اصفهان، جهاد دانشگاهی اصفهان در طی فراخوان و اطلاعیهای اقدام به جذب نیروهای مردمی جهت کار بافندگی و خیاطی نمود که تعداد ۲۰۰۰ نفر از خواهران در سراسر استان اعلام آمادگی کرده و در اموری نظیر دوختن کیسه و انواع مختلف بافتنیها مشغول شدند. در میان آنان خانمی نابینا بهنام «حبیبه» دکمه لباسها را میدوخت.
در استان ایلام نیز زنان نقش مهمی در تهیه ملحفه و دوختن پوشاک رزمندگان برعهده داشتند. علاوه بر ستادها و مراکز ویژه خیاطی و تهیه پوشاک، خواهران در برخی مناطق اسکان جنگزدگان نظیر شیراز، به دوختن لباس برای رزمندگان اقدام میکردند.
دوخت و دوز بانوان برای رزمندگان به موارد خاصی محدود نمیشد و شامل مواردی هم، چون: لباسهای رزم، کیف و کوله پشتی، ملحفه و رو بالشتی، شلوار کردی برای رزمندگان مستقر در غرب کشور، بادگیر، لباسهای شیمیایی و ... میشد؛ در زمینه دوخت لباسهای شیمیایی برای رزمندگان خانم ابـری میگویـد: «قبل از آغاز عملیات کربلای چهار خواهران شبهای زمستان تـا صبح بـیوقفه لبـاسهای شیمیایی و ماسکهای مخصـوص رزمندگان را مـیدوختند. به خاطر سردی هوا و جنس مخصـوصی که ایـن پارچهها داشتند و در هـوای سرد بسیار سخت میشدند. به خاطر همیـن، صبحها وقتی خـواهران برای نماز دست از کار میکشیدند، دستهایشان بهشدت زخم شده بود».
رختشویی؛ لباس رزمندگان و ملحفههای بیمارستانی
یکی دیگر از اقداماتی که زنان در ستادهای پشتیبانی و بیمارستانهای مشغول آن بودند شستن لباسهای رزمندگان و مجروحین بود. با توجه به آن که در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران هنوز بسیاری از ستادهای پشتیبانی و بیمارستانها مجهز به ماشینهای لباس شویی نبودند؛ لذا زنان به صورت داوطلبانه به این کار مشغول شدند. در این زمان بخشی از زنان که دارای تخصص امدادگری نبودند در بیمارستانهای مناطق جنگی حضور پیدا میکردند و به شستن لباسهای مجروحین و ملحفههای بیمارستان میپرداختند.
شستن لباسهای رزمندگان در پایگاه علمالهدی
در این زمینه زهرا محمودی میگوید: پایگاه علم الهدی در اهواز محل شست و شوی لباسهای خونی رزمندگان و شهداء بود که پس از شست و شو و رفو دوباره برای استفاده رزمندگان به جبهه فرستاده میشدند. در آنجا خانمهای زیادی برای شست و شوی لباسها مستقر بودند، ولی یکی از آنها که نوهاش شهید شده بود فقط لباسهای غرق به خون رزمندگان را میشست. در میان این لباسها، گاهی تکه از استخوان مجروحین و یا شهداء پیدا میشد و معمولاً او مرا صدا میزد و آن را به من میداد که داخل باغچه دفن کنم. او از ساعت هشت صبح تا شش بعد از ظهر بجز وقت نماز و نهار مشغول شستن لباسها بود نه گرما را حس میکرد و نه خستگی را میشناخت.
تمام بدن او از گرما و آفتاب تاول زده بود، ولی باز هم زیر سایه نمینشست. شبها تاولهای بدن او را چرب میکردم تا کمی برای روز بعد التیام پیدا کند. هر چه به او میگفتم که زیر سایه بنشیند قبول نمیکرد و میگفت مگه بچههای رزمنده سایبان دارند که من زیر سایه بنشینم. او به این کار ادامه داد تا روزی که جنگ تمام شد.
جمع آوری کمکهای مردمی
یکی دیگر از فعالیتهای خودجوش زنان در دوران دفاع مقدس جمع آوری کمکهای مردمی و تلاش در جهت تهیه اقلام پر مصرف و ضروری و سایر مایحتاج جبههها بود.
خانم زهرا محمودی با ارتباط یافتن با بازار پارچه فروشان تهران، اقدام به گردآوری و تهیه پارچه، دوک نخ ریسی، مبلغی وجه نقد و ... کرده و با یاری سایر بانوانی که غالباً از شرکت کنندگان در کلاسهای قرآن و احکام مساجد بودند با کار شبانهروزی در زیر چادرهای برزنتی در حیاط مساجد، اقدام به تهیه البسه، آجیل، پسته، نان لواش، شکلات، شیرینی و .. کرده و با کامیون به مناطق جنگی میفرستادند.
برخی از گزارشها از جمع آوری مقادیر زیادی میوه، رب گوجه فرنگی، نان، حلبهای خیار شور و ... توسط زنان حکایت داشته و در ایام محرم بسیاری از بانوان با پخت حلوا آنها را به خط مقدم میفرستادند. در استان ایلام و جبهه غرب و کردستان خواهران عضو گروه انصار المجاهدین- که غالباً از قشر فرهنگی بودند - با تشکیل پایگاههایی اقدام به جمع آوری کمکهایی مردمی برای جبهه نمودند.
نگهبانی و محافظت از مهمات
در پارهای از مواقع نیز بانوان در جابه جایی، نگهداری، نگهبانی و حفاظت از مهمات رزمندگان نقش فعال داشتهاند.
خواهران ذخیره سپاه خرمشهر در مسجد امام صادق (ع) درحالیکه خود مسلح بودند، کارحفاظت از مهمات را به صورت پستهای نگهبانی دو ساعته بر عهده داشتند و نیز در بعضی از مواقع کار توزیع سلاح در بین نیروهای داوطلب و مردمی توسط خواهران صورت میگرفت.
تمیز کردن سلاح رزمندگان، خشابگذاری، خالی کردن بار مهمات از کامیونها و .. نیز از زمره فعالیتهای تدارکاتی زنان برای جبهههای جنگ بود و نیز در مسجد جامع خرمشهر زنان جهت پشتیبانی رزمندگان به نگهبانی از انبار مهمات و تعمیر اسلحه و گلوله گذاری خشابها میپرداختند.
در مسجد سیدالشهداء خرمشهر نیز زنان به نگهبانی از مهمات میپرداختند. برخی از زنان در شرایط حساس بمبارانهای هوایی دشمن کامیونهای مهمات را از منطقه خطر و تیررس به محل امن منتقل میکردند.
ساخت سنگر
یکی از اقدامات زنان در آغازین روزهای جنگ تحمیلی ساختن سنگر و پناهگاه بود. برپایه گزارشهای برخی از بانوانی که در مقاومت سلحشورانه خرمشهر حضورداشته اند، زنان در چیدن دیوار جهت مدافعان پل خرمشهر پیشقدم شدند و هم چنین با پرکردن گونیهای شنی و ساخت سنگرهای خیابانی و مجهز کردن آنها به کوکتل مولوتف در پی جلوگیری از سقوط شهر به دست دشمن بعثی بر آمدند. در سایر مناطق جنگی نیز زنان در پر کردن گونیها برای ساخت سنگر و تهیه کوکتل مولوتف فعال بودند.
انتهای پیام/ 151