به گزارش خبرنگار دفاعپرس از زاهدان، «غلامعلی بارکزایی» فرزند غلامحسین در فروردین 1342 در یکی از قریههای علی آباد کتول از توابع شهر گرگان چشم به جهان گشود.
غلامعلی دارای اخلاقی پسندیده و رفتاری شایسته و برجسته بود و نسبت به پدر و مادر و برادران و خواهران بسیار مهربان بود و با آنها با احترام رفتار می کرد و در مشکلات به همگان کمک می کرد و از زمانی که عضو سپاه شد کمتر به خانه می آمد و اغلب اوقات در مأموریت به سر می برد و هنگامی که به خانه می آمد چند ساعتی بیش در خانه نبود. اکثر روزها را روزه دار بود و شب ها را در مساجد به دعا مشغول بود و بالاخره به آرزوی دیرینهاش در سال 1362 در منطقه نصرت آباد زاهدان که همان شهادت بود رسید و نامش در جاودانگان تاریخ ثبت شد.
فرازی از وصیتنامه شهید
«اشهد ان لا اله الاّ الله و اشهد ان محمداً رسول الله» و شهادت می دهم که همانا محمد(ص) فرستاده خداوند و آخرین پیامبر خداست و شهادت می دهم که همانا نیست خدایی جز خداوند یکتا و عالم به غیب حاکم به سرنوشت بشریت.
با سلام و درود به روان پاک تمامی شهداء تاریخ اسلام و سلام به پدر و مادرم، دوستان و آشنایان. از آنجا که عمر انسان چه کوتاه و چه بلند را در دنیا خدا به او می دهد سرانجام روزی «انا لله و انا الیه راجعون» شامل حالش می شود.
اما زمان و تاریخ حقیقی آن را انسان نمی داند، لذا به یاد مرگ بودن خود انسان را وادار می کند که لحظه لحظه های گذران عمرش را چک کند و حساب های مثبت و منفی را بسنجد و غافل از کردگار خویش و اعمالش نباشد و این امر شاید زنگی باشد برای تمامی ره پویان طریق راستی و مشتاقان ابدیت.
علیایحال من چیزی ندارم که به عزیزانم بگویم اما مواردی برای گفتن است که خوب است جهت اجرا بیان شود. آنچه در بند الف می آورم و بیان میکنم از تمامی دوستان و آشنایان که مرا می شناسند خواهان اجرا هستم و امیدوارم مرا یاری کنند:
الف: مسائل عبادی: روزه قرضی بسیار دارم از کلیه دوستان و آشنایان می خواهم پس از من برای رضای خداوند انجام دهند.
از تمام دوستان و آشنایان می خواهم در هفته روزهای پنج شنبه و جمعه برایم طلب آمرزش کنند و در نمازهای یومیه از خداوند برایم آمرزش بطلبند.
از تمام افرادی که با من دوست و یا آشنا و یا برخورد داشته اند و به هر نحوی مرا میشناسند جداً از آنها میخواهم مرا ببخشند و از آنان طلب آمرزش میکنم.
ب: پدر و مادر
پدر جان و مادر جان همانطور که می دانید، رضایت شما در رضایت خداوند از من، شرط است. لهذا با توجه به دردسرهای فراوانی که به شما دادهام و اذیتها و آزارهای فراوانی که شما را داده ام و ناسپاسی فراوانی که شما از من دیدهاید، لذا از شما جداً طلب آمرزش می کنم و از شما می خواهم که مرا ببخشید و برایم دعا کنید تا بلکه پروردگار عالم مرا ببخشد.
مادر جان و پدر جان، از شما می خواهم اصلاً برایم اندوهگین و ناراحت نباشید زیرا من از خدا بودم و به سوی او میروم. فقط هرگاه مرا یاد کردید، برایم طلب آمرزش کنید و خوشحال باشید و مرا عفو کنید.
مادر جان و پدر جان، برایم خیلی خیلی زحمت کشیدید ولی من لایق نبودم، بتوانم پاسخ زحمت های شما را بدهم و جبران زحمت های فراوان شما را بکنم. چه گرسنگی و بیدار خوابی ها و خستگی هایی را که برای پرورش من متحمل شدید و من یک ذره، حتی یک ذره کوچک از ناملایمت ها را نتوانستم جبران کنم خداوند به شما صبر دهد و اجر شما را انشاءالله خداوند بدهد و از این بابت من پیش شما خجل زده هستم و امیدوارم که مرا ببخشید.
برادران و خواهرانم، سعی کنند که هر چه بیشتر مسائل اسلامی و قرآنی را خوب بیاموزند تا بتوانند مربی خوبی برای فرزندان خود و جامعۀ خود باشند.
برادرم حسینعلی، این زحمتکش واقعی و خستگی ناپذیر و این مرد بزرگ خانواده و این یاور پدر و مادر که من بسیار اذیتش کرده ام، و نتوانستم ذرهای از زحماتش را جبران کنم و خیلی دوستش دارم : از شما طلب آمرزش میکنم و هر زمان مرا یاد کرد، سر مزارم برود و مرا دعا کند و سعی کند که سرمشق خانواده باشد.
مراسم برایم هر جور خواستید بگیرید ولی سعی کنید که کم خرج باشد و پولش را به کسانی که مستحق هستند بدهید. در زاهدان کنار بقیۀ شهدا مرا دفن کنید و در سر مزارم قرآن بسیار بخوانید.
اموال سپاه (لباس و...) را به سپاه تحویل دهید و لباس هایم را به فقرا بدهید. من در دنیا هیچ نداشته ام ولی مقداری قرض دارم که به یکی از دوستان سپرده ام کارش را بکند.
نحوه دفن و زمانش هر زمانی که دار دنیا را وداع گفتم و هر زمانی به شهرم رسیدم در عصر غروب تنگ باشد و دوستان نزدیکم مرا تشییع کنند.
مادرجان، پدرجان من مدت عمری که از خداوند طلب کرده بودم نتوانستم جبران زحمات شما را بکنم از شما می خواهم که مرا ببخشید و حلالم کنید. از همۀ دوستان و آشنایان - نزدیکان التماس دعای فراوان را دارم. و توصیه ای که دارم این است به یاد خدا باشید تمام کارهایتان برای رضای خدا باشد و تنها خداوند را حسابرس دقیق خود بدانید. از همۀ دوستان طلب آمرزش دارم خداحافظ همگی شما.
انتهای پیام/