به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، ارتش جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب اسلامی، سالهای دفاع مقدس، دوران پس از جنگ تحمیلی و حتی در وقوع بلایای طبیعی همواره در کنار مردم بودند و خدمات بسیاری ارائه کردند که اغلب نادیده گرفته شده و یا کمتر به آن پرداخته شده است. جبهه مقاومت و مبارزه با داعش، یکی از مواقع حساسی که نیروی مقدس ارتش به همه وجود از آن حمایت کرد و شهدای گرانقدری نیز در این مسیر تقدیم کرد.
ستوان سوم «سید مهدی جودی ثانی» یکی از شهدای ارتش است که شرح زندگی این شهید عزیز در کتاب «ثامن سفیر» به قلم «سمانه خاکبازان» گردآوری و به نگارش درآمده است. چنانکه در عنوان کتاب نیز قید شده سر شهید جودی ثانی به دست داعشیان کوردل از بدن پاکش جدا شده تا سندی باشد بر شقاوت و وحشیگری تکفیریهایی که هدفی جز هدم اسلام نداشتند.
قسمتی از متن کتاب؛
«دوباره نگاهی به ساعت کرد. انگار عقربهها را به چهارمیخ کشیده بودند؛ ایستا و بیتحرک. تنها چند دقیقه از هشت شب گذشته بود. بازی زمان را دوست نداشت. کلافهاش میکرد. وقتی میخواست سوار بر اسب وحشی باشد و بتازد، پشت لاکپشتی مینشست و آرام و بیخیال پرسه میزد.
بیتاب شده بود و بیطاقت. حتی هوای سالن انتظار هم برایش سنگین شده و نفس کشیدن برایش سخت بود. چشمانش را بست. سید مهدی بود؛ جلویش ایستاده و با همان لبخند همیشگی نگاهش میکرد.
صدای هواپیما را شنید. چشمانش را با عجله باز کرد. تندتند نفس کشید و چشمهایش بیقرار از اینسو به آنسو میدویدند. با خودش گفت: پسرم اومد. سید مهدی من. نور چشمم اومد.
از سالن انتظار بیرون رفت. نرمه بادی آرام چادرش را در هوا رقصاند. بغض چنگ انداخت به گلویش. زل زد به هواپیمایی که سیاهی شب را میشکافت و نزدیک میشد. چیزی نمانده بود تا سوغاتیاش را به او بدهند. هواپیما آهسته روی باند نشست. سرعتش کم شد و ایستاد. زل زد به در عقب هواپیما که آرام باز میشد.
حالا تنها خودش بود و دری که آرام باز میشد. همه محو شده بودند. کسی را نمیدید. چیزی را نمیشناخت؛ جز تابوتی که بر دوش چند نظامی پایین میآمد.»
«سفیر ثامن» در 118 صفحه به قلم «سمانه خاکبازان» نوشته و توسط انتشارات «سوره سبز» در 2000 نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام/ 161