به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «ابوذر كوده حاتمیان» زندگینامه و وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید:
در بیستمین طلوع بهمن 1343 بود که با قدومش، بهاری زودهنگام را برای «محمدعلی و زینب» به ارمغان آورد.
كودكانههای «ابوذر» در دامان پدر و مادری متدین و كشاورز در روستای «كوده» از توابع تنكابن طی شد.
در هفت سالگی به دبستان محل راه یافت و بعد از پایان دوره راهنمایی در روستای «سلیمانآباد» تنكابن، وارد دبیرستان «شهید مفتح» فعلی این روستا شد.
به دلیل عزیمت او به جبهه نبرد با دشمن، تحصیلاتش به پایه دوم متوسطه در رشته ادبیات ختم میشود. به گفته برادرش «علیاصغر»، «ابوذر» در انجام واجبات و ترك محرّمات الگو بود. او همواره نماز اول وقت را به ما توصیه میكرد. به قرآن نیز علاقه وافری داشت.»
روایت خواهر شهید:
«مریم» میگوید: «در کارهایش نظم خاصی وجود داشت. در برخورد با مردم، مؤدب و در کمک به آنها، کوشا بود. همواره سفارش میکرد از نگاه به نامحرم بپرهیزید. زمان انقلاب یک رادیو گرفته بود و پیامهای امام را گوش کرده، یادداشت میکرد و بعد، بین مردم پخش میکرد. یك روز لنگان لنگان از مدرسه به خانه آمد. علت را جویا شدم. ابتدا پاسخی نداد؛ امّا بعد از چند لحظه گفت: آبجی! امروز در كلاس، عكس شاه و خواهرش را پاره كردم. وقتی معلممان آمد، یكی از شاگردان، موضوع را به او گفت. معلم به من گفت: چرا این كار را كردی؟ گفتم: هیچ علاقهای به این عكسها ندارم و نمیخواهم در كتابی كه میخوانم، عكس شاه باشد. او هم مرا با چوب، فلك كرد. من نه تنها ناراحت نشدم، بلكه خوشحال هم شدم.»
روایت پدر شهید:
محمدعلی میگوید: «از کودکی اهل نماز بود و بسیار به ما احترام میگذاشت. در انجام کارهای کشاورزی کمکحالم بود و در برابر مشکلات زندگی، قانع و صبور. با وجود سن کمش، ما را به عبادت خدای یکتا و نماز اول وقت دعوت میکرد. در انجام واجبات و ترک محرمات میکوشید. هر کجا که بود، خودش را به نماز جمعه میرساند.»
توزیع اعلامیههای امام، از دیگر اقدامات ابوذر در آن ایام به شمار میرود.
با تشكیل بسیج، او به این نهاد انقلابی پیوست و فعالیتهایش را در این راستا تحقق بخشید. بعد از پوشیدن جامه پاسداری، در 25/7/1360 راهی جبهه جنوب شد. از 15 آبان 1360 الی 15/8/1361 نیز، در موسیان به سَر برد.
ابوذر در كِسوت تخریبچی و فرماندهی گروهان، خدمات فراوانی از خود به یادگار گذاشت. ناگفته نماند كه او یك بار در جاده اهواز ـ خرمشهر، در حین پاكسازی میدان مین، مجروح شده و در بیمارستان اهواز بستری گشت و در نهایت، در 16 آبان 1361 در موسیان، جام شهادت را نوشید. سپس با حضور پرشور اهالی قدرشناس تنكابن، در گلستان شهدای روستای «حاتمسرا» از توابع «سلیمانآباد» به خاك سپرده شد.
وصیتنامه شهید:
خدای خویش وحدانیت خدا را در نظر بگیرد نمیتواند ساكت باشد و اگر خدای ناخواسته غیر از این باشد سرنوشت كفار و منافقین را در پیش بگیرد یعنی به همه این مصیبتها پشت پا بزند پایان عمرش مصیبت است پس بیائیم و از این پس یك فكری برای آخرت خود بكنیم راه خوشبختی این است كه پیغمبر خدا (ص) فرموده و همه معصومین به آن معتقدند.
«ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»
براستی كه حسین (ع) چراغ هدایت و كشتی نجات است پس پیرو راه حسین باشید و در روز قیامت در پیشگاه خداوند و ائمه اطهار و شهدا شرمنده نباشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدائی كه پرورش دهنده عالم است خدائی كه فریادرس فریاد خواهان و درهم كوبنده ستمگران، خدائی كه زبانها در غایت ستودنش لال و عقلها از گنه شناختش عاجز، و جباران و گردنكشان از هیبت او خوار و ذلیل و چشمها از ترس او حیران، خدائی كه حاضر و ناظر و زنده و پاینده است.
با سلام و درود به ائمه معصومین (ع) خصوصاً ولی عصر مهدی موعود ارواحنا الفدا و با درود بر نائب بر حقش خمینی كبیر این ابراهیم زمان و این پرچمدار حسین و با سلام بر شهدا و معلولین جنگ و انقلاب و با سلام به ملت غیور ایران كلام و نوشتار خود را آغاز میكنم: گرچه من كوچكتر از آنم كه بخواهم سفارش و یا وصیتی به كسی بنمایم ولی بر حسب وظیفه چند كلمه ای با شما عزیزان می گویم و شما نیز بر طبق سفارش معصومین بر آن نباشید كه چه كسی میگوید بنگرید كه چه میگوید انشاءالله كه همه ما جزو راه مومنین و تقوا پیشگان قرار بگیریم.
برادران و خواهران! ما اگر به اسلام واقعی نگاه بكنیم میبینیم كه اسلام تنها یك مكتب خلاصه شده در عبادت تنها و یك بعدی نیست اسلام واقعی تماماً ابعاد فردی و اجتماعی و غیره را در بردارد و باید بدانیم كه پیرو اسلام و مسلمین و شیعه بودن تنها پرداختن به یك سری اعمال و عبادتها از روی عادت و یا بدون معرفت نیست و مسلمان وظایف دیگری بر عهده دارد یكی از این وظائف حفاظت از حدود خداوند و احیاء دین برای رضای خداوند است و هر مسلمان واقعی باید به این وظایف عمل كند و باید بدانیم كه برای احیاء دین مبین اسلام باید كوشش كرد و به جهاد پرداخت تا دین پایدار بماند وگرنه اسلامی كه جنایتكاران استعمارگر برای استثمار ما به ما تحمیل كردهاند یعنی گوشهنشینی و به عبارت دیگر جدائی دین از سیاست این اسلام واقعی نیست اسلام واقعی قرآن و ائمه معصومین معرفی كردهاند و شیعه بودن را باید از علی (ع) یاد گرفت و انجام تكلیف را باید از ائمه و از امام حسین (ع) یاد گرفت و همانطور كه امام عزیزمان فرمودهاند تكلیف ما را سیدالشهدا معلوم كرده است پس باید ادامه دهنده راه حسین باشیم باید هدف حسین هدف ما باشد و آنرا دنبال كنیم و حسین وقتی كه میخواست بسوی كربلا برود هدف خود را مشخص كرد و فرمود كه من بجز احیاء دین جدم و امر به معروف و نهی از منكر هدفی ندارم پس ای ملت غیور ایران دیدید كه حسین چگونه اداء تكلیف كرد هم اكنون نیز تاریخ تكرار شده و پرچم حسین و فریاد حسین و هدف حسین را مردی از سلاله پاك آن حضرت دنبال میكند و هم اكنون موقع یاری كردن حسین زمان است. ای كسانی كه سالهاست برای حسین عزاداری می كنید و زیارت میخوانید و در آن خطاب میكنید كه ای كاش من با شما بودم و به آن فوز عظیم میرسیدم و در آن میگوئی:
«انی سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم الی یوم القیامه»
یعنی ای حسین (ع) من با دوستان شما در صلحم و با دشمنان شما و كسانی كه با شما در جنگند دشمن و با آنان میجنگم بدانید هم اكنون وقت عمل است و باید شعار را به فعل تبدیل كنید چون شعار به تنهائی فایدهای ندارد و شعار و زیارت و دعا باید با عمل و شناخت قبل باشد وگرنه لقمه زبان است پس ای كسانی كه برای حسین در ایام محرم و تاسوعا و عاشورا بر سر و سینه میزنید و اشك میریزد حسین زمان را دریابید و او را یاری كنید او نیز فریاد: «هل من ناصر ینصرنی» اباعبدالله الحسین را سر داده است او نیز با یزید زمان خود در جنگ است و فریاد «هیهات من الذله» را بلند كرده است و شما ملت ایران كه این فریاد را سر میدهید با شركت در جنگ و جبهه حرفتان را به عمل تبدیل كنید البته تا بحال كردهاید ولی باز هم بكنید و بیشتر بكنید و بدانید كه راه حقیقی حسین كه مورد رضایت خداوند است همین است جوانانی كه به جبهه رفتهاید و دوستانی داشتهاید كه یا شهید و یا اسیر و یا معلول شده اند و چشمشان به شما است كه چگونه راه آنان را ادامه میدهید چه شده است كه آنها را فراموش كردهاید؟ و ای برادران و ملت ایران مگر پیرو امام نیستید مگر از او تقلید نمیكنید مگر او نایب امام زمان نیست مگر او رهبر شما نیست و میدانید كه وقتی فرمان امام زمان و فرمان امام زمان از فرمان رسول خدا و فرمان رسول خدا فرمان خدا است پس فرمان او را بدون توجیه و [] دادن اطاعت كنید چرا وقتی به جبهه رفتن را واجب میكند به جبهه نمیروید عذر و بهانه میآورید و خود را توجیه میكنید؟
مگر شما ذلت را میخواهید؟ مگر فریاد هیهات من الذله سر نمیدهید پس با ثابت كنید؟ برادران و خواهرانم مگر این انقلاب از خون هزاران شهید و معلول بدست نیامده است مبادا كاری كنیم كه در عزای انقلاب و این خونها بنشینیم كه اگر اسلام و جمهوری اسلامی خدای ناكرده ضربهای بخورد بقول اماممان به این زودیها از اسلام خبری نخواهد شد و آن وقت مسئولیت آن بر دوش من و شماست پس مواظب باشید كه ثمره قرنها مبارزه و شیعه را و دادن شهدا زیاد شكنجه و زحمتها و خون دل خوردنهای شیعه را یعنی جمهوری اسلامی را با غفلت و... و انكاری و بیتفاوتی نسبت به مسائل انقلاب از دست ندهیم كه خداوند از ما خواهد گذشت پس تكلیف را انجام دهید و از مرگ نهراسید كه هر كجا باشید مرگ شما را فرا میگیرد و هیچ كس از مرگ نمیتواند فرار بكند. و خداوند در قرآن می فرمایند: «اینما تكونوا یدرككم الموت ولو كنتم فی بری مشیده»
هر كجا باشید اگر چه در كاخهای بسیار محكم مرگ شما را فرا رسد و از مرگ هیچ چارهای رهائی نمییابید پس چرا با ذلت و خواری بمیریم و چرا خود به استقبال مرگ نرویم؟ مرگ با عزت و سربلندی كه شهادت در راه خداست را انتخاب كنیم كه شهادت مقامی بس بلند و عظیمی نزد خداوند است و خون شهید است كه در كالبد انسانهای خسته میدود و آنها را به حركت وا میدارد و شهید است چون شمع در محفل جامعه انسانها میسوزد و نور و گرما به آنها میبخشد و خود را فانی میكند تا دیگران با عزت باقی بمانند پس قدردان خون این شهدا باشیم و بدانید كه خون اینها بود كه این انقلاب را پیروز كرد و بیست و دو بهمن و 15 خردادها را بوجود آورد و ثمره خون این شهدا بود كه متجاوزان [] و جنگ را به اینجا رسانده است و این خونهاست كه اسلام را تا اینجا نگه داشته است پس حق این خونها را اداء كنید و آنها را از یاد نبرید و راهشان را ادامه دهید پس مواظب باشید در روز قیامت و در صحرای محشر در مقابل این شهدا و حسین (ع) و اصحاب او و ائمه معصومین و صالحین خجالت زده نباشید و عرق خجالت بر پیشانیتان ننشیند كه از هر عذابی دردآورتر است ای پیرمردها مواظب باشید در مقابل رسول الله و حبیب ابن مظاهر خجالت زده نباشید.
و ای خواهران! كه برای مظلومیت فاطمه زهرا و زینب كبری و دختران حسین (ع) اشك میریزید مواظب باشید كه در آن روز بدن كبود شده و تازیانه خورده این عزیزان از شما بازخواست نكند. راه حضرت فاطمه (س) را ادامه دهید و زینبوار باشید و فاطمه زهرا (س) را در همه امورسرمشق خود قرار دهید. حجاب خود و اخلاق اسلامی را حفظ كنید تا خود و دیگران را به فساد نكشانید كه اگر رعایت نكنید عذاب شدیدی در انتظار شماست و بدانید كه در این زمان بیحجابی و بدحجابی به نفع آمریكا و در خط دشمنان اسلام است و با این كار چون دیگران را به فساد میكشانید عذابتان و حرمتان چند برابر است و ای جوانان و نوجوانان عزیز به علی اكبر حسین و حضرت قاسم اقتداء كنید و جوانی خود كه نعمت بزرگ است با گناه و معصیت و گردنكشی و سرپیچی از فرمان حق تعالی به باد ندهید كه در روز قیامت از جوانیتان سوال خواهند كرد كه در جوانی چه كردهاید و چرا كردید پس مواظب خودتان باشید كه هنر آن است كه در جوانی خود را از گناه نگه دارید و تقوا پیشه كنید. ای عزیزان به تهذیب نفس خود بپردازید و چشم و گوش و زبان و اعضاء و جوارح خود را از حرام بازدارید و به عبادت اهمیت بدهید.
اگر لذت ترك لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت ندانی
و بدانید كه آنقدر خداوند از جوام مومن خوشش میآید و آنها را دوست دارد دیگران را دوست ندارد و اگر كارتان را برای خداوند كردید او نیز شما را یاری میكند و باید در نظر داشته باشیم كه انسان بزرگوار است و نباید با گناه و معصیت خود را كوچك كند كه خداوند انسان را در بالاترین و عالیترین و مقام و مرتبه آفریده است و خداوند میفرماید:
«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم»
ما انسان را در نیكوترین مراتب صورت وجود بیافریدیم پس باید سعی بكنیم در این مقام بمانیم و با گناه و اخلاق رذیله خود را به سقوط نكشانیم و بكوشیم كه جایگاه بلندمان را اسفل السافلین تبدیل نكنیم و مواظب باشیم كه دنیا ما را فریفته خود نكند كه آرزوهای دراز و حب دنیا سرمنشأ تمام خطاها و گناهان است. «الدنیا راس كل خطئیه» بدانید كه دنیا جایگاه ما نیست و باید از دنیا رخت بركشید و رفت كه « الدنیا دارالاشقیاء» دنیا جایگاه شقاوتمندان است و حضرت علی (ع) میفرماید كه دنیا مانند مار خوش خط و خالی است كه دارای زهر یساری است و انسان را به طرف خود میكشد و گول میزند پس مواظب باشیم كه زرق و برق دنیا و لذات مقطعی و زودگذر آن ما را فریفته خود نكند و از راه و هدف اصلی و رسیدن به كمال انسانی بازمان بدارد و بدانید كه علائق دنیوی باعث دوری از خداوند است و نباید به آن دل ببندیم چون فانی شدنی است و به چیزی باید دل بست كه فانی نشود.
پس بههوش باش كه دنیا مزرعه ای برای آخرت است كه هر آنچه در آن كاشته در آخرت برداشت خواهی كرد و هر عملی انجام بدهید خود نتیجه آنرا خواهی دید خداوند انشاءالله قطرهای از اقیانوس بیكران علم و معرفت و لذت مناجات كه علی (ع) داشت به ما شیعیان آن حضرت عنایت بفرماید و اما سخنی با جوانان و دانش آموزان و دانشجویان دارم كه در انتخاب دوست خود هشیار باشید و رفیق و دوست و همدرس خود را بشناسید و سعی كنید با كسی دوست باشید كه شما را به ظلمت و گمراهی و فساد اخلاقی نكشاند و دوستی انتخاب كن كه با دین او به یاد خدا بیفتی.
و اما چند كلام به برادران رزمنده و دوستان همرزمم:
اگر چه من حقیرتر از آنم كه بخواهم به شما بزرگواران صحبتی یا سفارش بنمایم. برادران همرزمم جبههها را خالی نگذارید كه چشم تمام مستضعفین و ستمدیدهها و زندانیهائی كه در زیر شكنجه استعمارگران هستند به شما و جمهوری اسلامی دوخته شده است و چشم انتظار شما هستند و بدانید كه امید امام امت به شماها است و شما یاران واقعی او هستید و شمائید كه به فریاد «هل من ناصر ینصرنی» او لبیك گفتهاید و بدانید كه سعادت بزرگی نصیب شما گشته است كه جهاد در راه خدا نصیب هر كس نمیشود و از این بابت خداوند را بسیار سپاسگزاری كنید و سعی كنید كه در این هجرت و جهاد تنها هدفتان خداوند باشد و در كنار هجرت و جهاد ظاهری و بیرونی به هجرت و جهاد با نفس و درون خویش بپردازید.
در خاتمه چند كلامی با خانواده خود پدر و مادر عزیز و گرامیم و دوستان و خویشانم عرض میكنم:
ای پدر و مادر عزیز و گرامیم شما كه چندین سال با رنج و مشقت برای من زحمت كشیدید و مرا تربیت كردید و این شما بودید كه از كودكی مرا با اسلام و نماز آشنا كردید و مرا در حالی كه بچه كوچكی بیش نبودم در دامن میگرفتی و در مراسم عزاداریها و هیئتها شركت میكردهاید و برای حسین سرور شهیدان اشك میریختهاید و اشكها روی صورت من میریخته و از آن زمان محبت حسین (ع) در دل من جای گرفته باید بدانید كه من بارها خدا را شكر گفتهام كه چنین پدر و مادری نصیب من كرده است و همیشه دعاگوی شما بودهام و این شما بودید كه مرا در حالی كه سن زیادی نداشتم و جثه كوچكی داشتم تشویق به جبهه رفتن كردید و مقدمات آنرا برایم فراهم كردید و میدانم كه از این بابت كه بخواست خداوند شهادت در راه او نصیبم گشته است و دیگر در میان شما نیستم هیچ ناراحت نیستید چون میدانید «اناالله و انا الیه راجعون» همه از او هستیم و بسوی او نیز باز میگردیم و چه بهتر كه با عزت و افتخار و سربلندی در حالی كه او از ما خشنود است بسوی او برویم و میدانید كه صاحب و فرمانروای اصلی دو جهان و مال و فرزند خداست و هر چیزی كه صاحب او[] كند ناراحتی ندارد و بنده مومن خدا آن است كه همیشه راضی به رضای خداوند باشد كه هر چه از دوست رسد خوبی باشد.
پدر و مادر عزیزم! شما كه مسلمانید و شیعه علی (ع) هستید و میدانید كه علی (ع) و حسین برای چه وارد میدان شدند و برای چه كشته شدهاند و [] آنها كدام است و چگونه باید راه آنها را ادامه داد. میدانید كه من نیز به آنها اقتدا كردم.
خدایا! تورا شكر میكنم كه به من توفیق جهاد در راه خود را عنایت كردی و در صورتی كه لیاقت قرار گرفتن در صف مجاهدان را نداشتم. مرا با آنان قرار دادی ای خدائی شكر و سپاس تو را كسی نتواند كرد ترا سپاس میگویم از اینكه مرا از دنیا دور داشتی بسوی خود خواندی در صورتی كه بندهای حقیر و ذلیل و مسكین و در اسارت نفس خود بودم و تو مرا هدایت كردی الهی تو مرا بارها بسوی خود خواندی ولی من كه غرق در معصیت بودم از تو رو برگرداندم و خیرهسری كردم و تو را نادیده گرفتم و به اعمال خود ادامه دادم و به فكر جوابگوئی تو نبودم و تو را كه حاضر و ناظر اعمال من بودی غایب پنداشتم مولای من امید من پناه من اینك بسوی تو آمدهام مرا بپذیر كه تو پذیرنده و سریع الرضائی و من نیز چشم طمع به رحمت تو دوختهام و بارها آرزوی شهادت در دل داشتم و از تو مسئلت كردم ولی در این آرزو ناكام ماندم شاید كه خود را آماده نكرده بودم و یا مرا امتحان میكردهای.
خدایا، پروردگارا، درست است كه چیزی را از تو مسئلت میكردم كه بندگان مقرب تو مسئلت میكنند و من این چنین نیستم شاید خلاف چیزی را كه از تو میخواهم در دل میگذرانم و خلاف آن قدم برمیدارم. ای خدائی كه مجیب الدعوه هستی ای فریادرس مظلومان تو خود گفتی «ادعونی استجب الكم» پس مرا اجابت فرما كه من از دوستان خود عقب ماندهام. معبودا، مرا وادار به آنچه رضای تو در آن است و بازدار از آنچه غضب و خشم تو در آن است و سختیهائی كه از جانب تو است برایم مانند عسل شیرین و آسان بگردان و بر حال ضعیف و نازكی پوستم و نرمی استخوانم رحم كن كه طاقت عذاب ترا ندارند.
خدایا مرا به ائمه معصومین نزدیك و آشنا بگردان و شفاعتشان را برای من بپذیر من نیز از آنان میخواهم كه نزد خدا میانجیگری من را بكنند كه میانجیگری شما پذیرفته میشود و از خدا میخواهم كه محبت شما و محمد و آل محمد را در دل من زیاد كند و مرا شیعیان مقرب شما قرار دهد.
خداوند اگر چشمان گنهكار من لیاقت زیارت آن چهره تابناك را ندارد ولی از تو مسئلت مینمایم كه چشمان مرا به دیدار آن حضرت منور بگردانی تا قدوم مباركش را بر چشم بگذارم و با مژه چشم خاك پایش را ببوسم و خدایا مرا از انصار حسین (ع) و یاران او قرار دهد تا با دشمنان او دشمن و با دوستان او دوست باشم و مرا از آنان كه [] او میجنگند و به درجه رفیع شهادت نائل میآیند قرار بده و بر ما ترحم فرما و ظهورش را نزدیك بفرما و در غیاب آن حضرت سایه پربركت نائب بر حقش خمینی كبیر آن پیر دلسوخته را بر سر ما مستدام بدار و عمر شریفش را به بلندی آفتاب دراز فرما و حكومتش وصل به حكومت آن حضرت بفرما و ما را از رهروان آن حضرت قرار بده و شهدای ما را با شهدای صدر اسلام و كربلا محشورش بفرما و معلولین و مجروحین را كه برای رضای تو چنین گشتهاند سلامت و عافیت و صبر و استقامت عنایت بفرما. و اسرا و مفقودین را به آغوش خانوادههایشان بازگردان و به رزمندگان صبر و پیروزی و استقامت عنایت بفرما و ملت غیور ایران در راه انقلاب و اسلام استوار و ثابت قدم بفرما.
والسلام – ابوذر حاتمیان
انتهای پیام/