به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی، مهمترین محورهای دشمنی چهل ساله آمریکا را با ایران، دشمنی با استقلال ملت ایران، دشمنی با عزّت ملت ایران و دشمنی با پیشرفت ملت ایران برمیشمارند و برعمق داشتن این دشمنی و مربوط بودن آن به بحث هویّتها، حرکتها و آرمانها تاکید میکنند.
از دیدگاه امام خامنهای، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرآغاز دشمنی آشکار شیطان بزرگ با ملت ایران است که آمریکاییها تلاش میکنند تاریخ را تحریف و آغاز خصومت آمریکا با ایران را به تسخیر لانه جاسوسی مربوط کنند.
در ادامه به بیانات امام خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص سیاستهای مقامات آمریکایی و دشمنی آنها با ملت و کشورمان میپردازیم.
دشمنی ما با آمریکا همیشگی است
از اوایل پیروزی انقلاب، برای جمعی که از صحنههای اصلی انقلاب جدا بودند و روح حقیقی انقلاب را درک نکرده بودند، عادت شده است که تکرار کنند و بگویند و بنویسند که اگر ما از اول انقلاب با آمریکا مواجهه نمیکردیم، در طول این چند سال، این همه خطر و زحمت از طرف آمریکا برای انقلاب و ملت ما پیش نمیآمد!
مسئله این نیست که ملت ایران آیا حق داشت به آمریکا تعرض بکند یا نه و اگر حق داشت یا حق نداشت، آیا مقتضای عقل و حکمت این بود که به آمریکا تعرض بکند یا نه؟ اصلاً قضیه این نیست؛ بلکه مسئله این است که انقلابی با جوهر فکری اسلام، ممکن نیست از تعرض آمریکا و امثال آن، خود را بر کنار بداند. استکبار جهانی، بر تخت فرعونی امپراتوری زر و زورش که ننشسته تا صرفاً تماشا کند و بی تفاوت بماند و مشاهده کند که در میان ملتها، فکرها و اندیشههایی رشد میکند که پایه این اندیشهها، واژگون کردن تخت استکباری است.
آیا فکر میکنید آن جایی که استکبار احساس خطر میکند، نسبت به انقلابی که علیرغم میل او، رشد کرده و پیروز شده و دولت و ملتی تشکیل داده و شعاری در دنیا مطرح کرده و همه ارکانش تهدیدی نسبت به عرش قدرت استکبار است، آرام و نجیب و بیتفاوت خواهد بود و در گوشهای خواهد نشست؟
استکبار با همه وجود، به مقابله با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی کمر بست. اگر انقلاب اسلامی به فرض محال، متعرض آمریکا هم نمیشد، آن قدر فشار و حیله و خدعه از طرف استکبار و آمریکا، علیه این انقلاب و نظام انجام میگرفت تا یا منحرفش کنند و یا به کلی نابودش نمایند. این، روش آمریکا و استکبار در مقابل انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی با جوهر و طبیعت و ماهیت اسلامی خود، چنین خصومت و دشمنیای را از طرف استکبار اقتضا دارد.
- نکته دومی که جوانها باید به آن توجه کنند، این است که ما چرا با فلان دولت یا فلان رژیم مخالفیم؟ آیا این درست است که کسی تصور کند موضعگیری ما در مقابل قدرتهای استکباری عالم، یک موضعگیری موسمی یا مصلحتی یا تاکتیکی است یا نه؟ البته که این تصور غلطی است. معنا و مفهوم استکبار، یک مفهوم قرآنی است و چیزی نیست که بیخود و بیدلیل، در فرهنگ انقلاب ما به وجود آمده باشد. مفهوم استکبار، مقابله با استکبار را از سوی مسلمین و مؤمنین و نظام و انقلاب اسلامی اقتضا میکند؛ آن هم نه به صورت مصلحتی و موسمی و تاکتیکی؛ بلکه به صورت همیشگی این مقابله وجود دارد. ذات انقلاب این است و تا انقلاب هست، چنین چیزی هم خواهد بود.
مبارزه همیشگی با آمریکا، جزء اعتقاد ماست
در ایران، هرکسی که به انقلاب اسلامی و به اسلام و به پایههای اسلامی این انقلاب اعتقاد دارد، لاجرم به مبارزه همیشگی با پرچمداران قدرت استکباری دنیا که امروز در رأس آنها آمریکاست نیز اعتقاد دارد.
مبارزه با استکبار - که امروز هم مظهر استکبار، دولت و رژیم آمریکاست - جزء ذات این انقلاب و جزء کارها و خواستههای اصلی و اساسی این ملت است. اگر این ملت مبارزه با استکبار را رها کند، معنایش این است که به دخالت بیگانه، به ذلتپذیری و به وضعیت بسیار تهدید آمیز قبل از انقلاب تن بدهد. همه آحاد ملت، این احساس و این درک را از مسئله مبارزه با استکبار دارند.
شعار «مرگ بر آمریکا» باید حفظ شود
ملت ایران، شعار مبارزه با استکبار را، باید به عنوان پرچم و مشعلی، حفظ کند. چرا؟ چون اگر این علمِ برافراشته، حفظ نشود و این شعار، افسرده و گم بشود، راه ملت، گم خواهد شد. استدلال واضحی هم دارد؛ چون دشمنی آن دشمن، آشکار است و برای اهل بصیرت، مخفی نیست و دشمن آشکار هم، با وجود این که دشمنیاش آشکار است، شیوههایی برای فریب دارد. غالب ملتهایی که فریب خوردند و دولتهایی که اشتباه کردند، از این جا اشتباه کردند که روشهای دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهای دشمن را نشناختیم و مبارزه با دشمنی که میخواهد ما را نابود کند، به فراموشی سپردیم، بدیهی است که راهی را خواهیم رفت که دشمن میپسندد؛ یعنی راه نابودی، راه ویرانی و راه فساد.
در شعار مبارزه با استکبار، خود آمریکاییها و دولت مردان آمریکایی، از اول انقلاب تا حالا، راههایی را طی کردند؛ برای این که این شعار را از فضای کشور ایران بزدایند. چرا؟ چون تا این شعار وجود دارد، تا ذهن مردم از «مرگ بر آمریکا» پر است، تسلط دوباره آمریکا بر این کشور و منابع آن، ممکن نیست. شعار مبارزه با استکبار، یک شعار زنده است. بر خلاف آن چه که خود مستکبران تبلیغ کردهاند، مبارزه با استکبار، هم ممکن است، هم دارای آینده است و هم امروز برای ملت ایران، یک فریضه است.
شرط ما برای رابطه با آمریکا، توبة این کشور است
بین حرف ما و حرف آمریکاییها، از زمین تا آسمان فاصله است؛ ما میگوییم: شکل اینها را نمیخواهیم ببینیم؛ رابطه با اینها را تا آخر نمیخواهیم داشته باشیم. آنها میگویند: اگر میخواهید با ما رابطه داشته باشید، باید این کار را بکنید و آن کار را نکنید. اصلاً چه نسبتی بین این دو حرف هست؟
گویا دارند با کشوری صحبت میکنند که آن کشور، ده واسطه انداخته است که میخواهیم با شما رابطه داشته باشیم! شرط که میگذارند! چه شرطی آقا؟ ما برای رابطه با کشوری که آن همه فجایع، پشت سر او و در تاریخ او وجود دارد، شرط داریم؛ شرط ما، توبه آن کشور است؛ شرط ما، قطع آن همه فاجعهآفرینی برای دنیاست. حالا شما میآیید برای ما شرط میگذارید! رابطه را مشروط میکنند؛ اما مذاکره را غیرمشروط! درست توجه بکنید. بنده دلم میخواهد این جوانهای ما، شما دانشجوها - چه دختر و چه پسر - و حتی دانش آموزهای مدارس، روی این ریزترین پدیدههای سیاسی فکر کنید و تحلیل بدهید.
آمریکای امروز همانند فرعون مصر، جنگ افروزی میکند
انتهای پیام/ 151