گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ با استناد به مدارک تاریخی موجود میتوان گفت توسعه ایران بدون پول نفت بزرگترین آرمان امام راحل بوده است. ایشان در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ در بهشت زهرا (س) فرمودند: «تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم.
آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است».
برخی از مردمی که سن و سالی از آنها گذشته و کمی پیرتر هستند و حوادث انقلاب را به یاد دارند مدعی هستند که امام راحل در آن سخنرانی وعده داده که پول نفت را سر سفره مردم خواهد آورد، این ادعا امروزه هم توسط برخی از مردم به صورت مکرر بیان میشود. برفرض درست بودن این ادعا میتوان کلام امام راحل را اینگونه تفسیر کرد که ایشان تصمیم داشته اند همانند برخی کشورهای توسعه یافته مانند «نروژ» پول نفت را بین مردم تقسیم کنند و برای اداره مملکت روی پول نفت حساب ویژهای باز نکرده بودند.
نروژ پنجمین کشور صادرکننده نفت دنیا و درآمد سالانه نفتش حدود ۴۰ میلیارد دلار است، ثروت در این کشور به صورت عادلانه و یکپارچه میان مردم توزیع میشود. در سال ۱۹۹۵ دولت نروژ «عمدا» مسیر ورود پول نفت به اقتصاد را بست و همه مزایا و اضافه درآمدهای شرکتهای نفتی را جمع کرد و آن را در زمینه اکتشاف و تحقیق برای تولید نفت بیشتر سرمایهگذاری کرد.
دولت نروژ صندوقی مخصوص برای جمعآوری درآمدهای مازاد نفتی تاسیس و اعلام کرد که این دارایی نسل آینده نروژیهاست. دولت خودش را از دست زدن به این صندوق منع کرد و قرار شد که تنها ۴ درصد از درآمدهای نفتی در داخل کشور هزینه شود و بقیه این پول صرف سرمایهگذاری در خارج برای خرید سهام شرکتهای سود ده جهانی یا طرحهای پرسود شود. درواقع دولت نروژ پول نفت را به تبعید فرستاد.
نتیجه این شد که درآمدهای نفتی نروژ از سال ۱۹۹۵ به جای آنکه مستقیما به سمت اقتصاد روانه شود، در صندوقی جمع شود که اکنون ارزش آن به ۸۹۰ میلیارد دلار رسیدهاست. این یعنی سهم هر شهروند نروژی در این صندوق معادل ۱۷۰ هزار دلار است. بخشی از این پول البته صرف دوران بازنشستگی نروژیها میشود، چون نروژ با رشد جمعیت سالمند روبهرو است، اما هدف اصلی این صندوق، اطمینان از «عدم وابستگی اقتصاد نروژ به پول نفت» و برنامهریزی برای روز مبادایی است که نفت تمام شود یا قیمتش مانند این روزها، به شدت کاهش یابد. این تئوری به خوبی جواب دادهاست.
دلیل سوم که بسیار مهم و قابل توجه است «وجود قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» است که پیش روی همگان قرار دارد و هیچ کس نمیتواند منکر آن شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طبق اسناد و مدارک موجود از روی قانون اساسی کشور فرانسه اقتباس شده است؛ کشوری بدون نفت که تمامی امورات آن بر مبنای مالیات، تولید و صادرات میچرخد.
برخی فعالان سیاسی علت دیگری را برای اقتباس قانون اساسی ایران از روی قانون اساسی فرانسه ذکر کرده اند؛ دشمنی و مبارزه فرانسه آن روزها با استکبار، اما این دلیل نمیتواند زیاد قابل توجه باشد، چون اگر استکبارستیزی برای امام راحل مهمتر گرداندن مملکت بدون پول نفت بود حتما دستور میدانند قانون اساسی ایران از روی کشوری مانند روسیه اقتباس شود که همیشه و در همه حال استکبارستیزتر از فرانسه بوده و هست.
هشت سال جنگ بی خود و بی جهت و برحسب تصادف و تقدیر یا اشتباه و شانس بر ایران تحمیل نشد. غرب تمام صحبتهای امام راحل را در بهشت زهراء با دقت شنید، اقتباس شدن قانون اساسی ایران از روی کشوری بدون نفت و متکی بر مالیات و تولید و صادرات را با دقت دید و خیلی زود فهمید که دارد تمامی بازارهای خود را در خاورمیانه و ایران از دست میدهد بنابراین دست به کار شد و خیلی سریع هشت سال جنگ را برایران تحمیل کرد تا ایران را همچنان متکی به نفت نگه دارد.
در طول بیست سال گذشته بیش از بیست بار مقام معظم رهبری به دولتهای مختلف تاکید کردند که مملکت باید بدون پول نفت اداره شود؛ تاکیداتی که تقریبا توسط هیچ کدام از دولتها مورد توجه جدی و کافی قرار نگرفتند. ایشان بیش از ده بار سالهای مختلف را به نام «اقتصاد» نام گذاری کردند و در طول سالهای گذشته بیشترین تاکیدات ایشان بر روی مقوله «تولید» بوده است.
انتهای پیام/ 121