به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در زادروز شهید «مهدی تقینیا آهنگری» زندگینامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
زندگینامه شهید:
«مهدی» در ۱۸ آذر ۱۳۴۳، چونان آفتاب در کاشانه «حسینعلی و مقدّسه» درخشید و زندگی این زوج کشاورز و زحمتکش را غرق سرور ساخت. کودکانههای «مهدی» در کوچه پسکوچههای روستای «گاوان آهنگر» بابل خاطره شد.
تا اینکه هفت سالگیاش از راه رسید و او را به پای کلاس درس در دبستان روستا کشاند. سپس جهت گذراندن مقطع راهنمائی، به مدرسه «اتحاد» روستای هلیدشت بابل راه یافت؛ امّا به دلایلی، در پایه اول به ترک تحصیل پرداخت و برای کار در مغازه عمویش، به ساری مهاجرت کرد.
«مهدی» که پرورشیافته یک تربیت دینی بود، پیوسته در ادای فرائض واجب و مستحب میکوشید و از انجام محرمات اجتناب میورزید. با قرآن، این مصباح هدایت بشر نیز مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا. گذشته از آن، با الگوپذیری از سیره اهل بیت (ع)، سعی در کسب کمال معنوی و فضایل انسانی داشت.
در بیان خلقوخوی این فرزند نیکسیرت، همین بس که در ادب و تواضع نسبت به والدین، زبانزد بود و در اطاعتپذیری از آنان، پیشتاز. با دیگران نیز در نهایت گشادهرویی و ملاطفت رفتار میکرد و نزدشان محبوبیتی دو چندان داشت.
بعد از فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، «مهدی» در صف ارتش بیست میلیونی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. از اینرو، در بهمن ۱۳۶۰ از طرف جهاد پشتیبانی جنگ، در کسوت امدادگر عازم جبهه حق علیه باطل شد. در فروردین ۱۳۶۱، با انتصاب مسئول دسته، در واحد اطلاعات ـ عملیات سپاه مریوان حضور یافت.
روایت یكی از فرماندهان «مهدی»:
آقای سیدّی میگوید: «در جبهه کردستان که بودیم، قبل از اذان صبح، دیدم که کسی در را باز کرد. با صدای او بیدار شدم. دیدم آقا «مهدی» بیرون رفت و در آن هوای سرد وضو گرفت تا نماز شب بخواند. من با همه مسئولیتی که داشتم، خوابیده بودم؛ ولی آن جوان در آن شب سرد میخواست نماز بخواند.»
با آغاز عملیات بیتالمقدس، «مهدی» به عنوان مسئول تدارکات، در این پیکار پیروزمندانه نقشآفرینی کرد. او در نامهای خطاب به خانوادهاش، شرط بازگشت خود را از میدان نبرد، آزادی خرمشهر ذکر کرده بود؛ که چنین نیز شد.
به بهانه تَورّق آن روزها، گذری به روایت پدرش میزنیم؛ «دو، سه روز بعد از فتح خرمشهر، به منزل آمد و بعد از مدتی، دوباره به جبهه برگشت. دومین مرخصیاش با تعطیلات فروردین مصادف شده بود. دو، سه روز که از آمدنش گذشت، گفت: میخواهم بروم. پرسیدم: کجا؟ میخواهی به ساری بروی؟ گفت: نه! میخواهم به مریوان بروم. گفتم: چه جوابم مثبت باشد، چه نباشد، میروی. برو به سلامت.»
«مهدی» بعد از به تن کردن جامه پاسداری در ۳۰/۳/۱۳۶۲، مدتی عهدهدار سمت محافظت از امام جمعه و نماینده مردم مریوان در مجلس شورای اسلامی شد و در نهایت، در ۱۹/۱۲/۱۳۶۳، طی بمباران در جبهه مریوان، در کنار شهید ابوعمار، به دیار عاشقان شتافت. سپس با بدرقه اهالی قهرمانپرور بابل، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک آرمید.
توصیهنامه شهید:
به شما عزیزان توصیه میکنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید. نماز را اول وقت بجا آورید و در انجام فرائض دینی بکوشید. با قرآن مانوس باشید. به بزرگترها به خصوص به والدین خود احترام بگذارید. از خواهرانم میخواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبندهتر از خون شهیدان است.
انتهای پیام/