به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، از زمان ترور و شهادت حاج قاسم سلیمانی، اقدام به گردآوری خاطرات و روایتهای مردمی درباره حاج قاسم در دو کشور ایران و عراق کرده بود. با پایان یافتن تدوین این خاطرت، طی روزهای آتی و همزمان با اولین سالگرد شهادت سردار مقاومت، چهار کتاب «بر شانههای کارون»، «سردار سربدارها»، «یزله بر دجله» و «حافظ دلها» در اینباره، توسط انتشارات «راه یار» منتشر و روانه بازار نشر میشوند. به همین بهانه، به بررسی و ضرورت پرداختن به روایتهای غیررسمی و مردمی در تاریخنگاری انقلاب پرداختیم که میخوانید.
حاشیهها؛ منجی متن
نقل است روزی که در بازار بردهفروشها یوسف را میفروختند، پیرزنی با دوک نخی در صف خریداران ایشان ایستاده بود؛ اما دوک نخ او کجا و خریدن یوسف کجا.... این نقل و حکایت معلوم نیست واقعی است یا نه؛ اما یکی از معدود روایتهای مردمی و «حاشیه»ای از قصههای حضرت یوسف است که زیبایی و تأثیر جمال یوسف بر مردم شهر را بهخوبی به تصویر میکشد.
از دفاع مقدس ماجرای تخممرغ اهدایی از روستایی دورافتاده یا کمک دختربچهای مستضعف را که توان خرید کمپوت نداشت و قوطی کمپوتی را برای رزمندهها فرستاد تا بهجای لیوان استفاده کنند، شنیدهایم. این خاطرهها و صدها خاطره و روایت دیگر، حاشیهای بر متن جنگاند؛ منجیانی که تصویر ذهنی ما را از مردم و جامعه و جنگ کامل کرده و تمایز هویتی جامعۀ ما را با دیگر ملتها آشکار میکند.
در پیادهروی اربعین، اباعبدالله، متنِ بلامنازع است و به عدد زوّار و خدّام و موکبها، حاشیههایی هستند متکثر و هر روایتِ حاشیهای، جان مستمع و خواننده را جلایی میدهد منحصربهفرد. قصۀ آنکه هیچ نداشت برای پذیرایی زوار را شنیدهاید؛ همو که آخرالامر سایهاش شد خدمتی به زائر خسته. با شنیدن این دست روایتهاست که عشق و ارادت در مکتب شیعه را میتوان از دیگر دوستداشتنها تمایز بخشید.
از این اتفاقات در تاریخ اسلام بسیار افتاده و خواهد افتاد؛ اما تعداد معدودی در حافظهها مانده و به تاریخ و هویت ما رنگ و طعمی ویژه بخشیده است و صد حیف که بیشتر رخدادهایی از این دست، مستند و مکتوب نشدهاند و از دست رفتهاند.
این روایتها حاشیههای متناند؛ حاشیههایی نه مهمتر از متن که منجی متن. این حاشیهها هریک تکهای از بافت هویت ما را شکل میدهند و بدون اینها هویت ما الکن و علیل است.
تیپ، حاشیه، شخصیت
اینکه چهل سال پس از انقلاب اسلامی، نسل حاضر، انقلاب و امامخمینی (ره) را نه پدیدهای جهانی و تاریخی که پدیدهای سیاسی و مقطعی میداند، بهعلت روایتنشدن حاشیههاست.
جالب اینکه در همین افغانستان، پیش از انقلاب، بهجرم داشتن عکس امام، خانه و کاشانه صاحب عکس را آتش زدهاند یا برخی دوستداران امامخمینی (ره) در غم فراقش جان دادهاند و هزاران ماجرای دیگر که در بزرگترین تشییعجنازه تاریخ رخ داد و از آن ماجراها هرگز چیزی در تاریخ ثبت نشد تا روزی به تصویر درآید.... ماجرای ارادت قلبی مردم به امام در روزهای پس از ارتحال ایشان قطعاً تصویر دیگری از امام و انقلاب را به نمایش میگذارد و واقعیت جامعه و امت را از دام سیاسیشدن یا نخبگانیبودن نجات میدهد.
تیپشدن، نتیجه محتوم بیتوجهی به حاشیههاست. جزئیات که گفته نشود، برجستگیها و تمایزها از بین میروند. شخصیتها تیپ میشوند و در نهایت، تاریخ انقلاب و جنگ و مقاومتِ «مردمیِ» ایران در این چهلساله را از پشتوانه مردمی تهی میکند.
با حذف مردم از فرهنگ و هویت و تاریخ، جامعه انقلابی به طبقه سیاسی منحصر میشود و رنگینکمان هویتی انقلاب به نقوش سیاهوسفید تبدیل میشوند. روایت مردم و حرکتهای مردمی، یگانه راه نجات این رنگینکمان است. شاید از این روست که امامخمینی (ره) در تاریخنگاری انقلاب تأکید میکردند: «باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما، چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.»
کهکشان راه سلیمانی
رنگینکمان هویت انقلاب اسلامی در آخرین سالهای دهه نود، کهکشانی پُررنگونور کم داشت و آن تشییع باشکوه و پرجمعیت پیکر سردار سلیمانی در چند شهر ایران و عراق بود. درباره شخص حاجقاسم و ابومهدی و یاران شهیدشان گفتهاند و از این پس هم بسیار خواهند گفت؛ اما حاشیههایی در متن شهادت سردار و یارانش وجود دارد که مانند حاشیههای تاریخ اسلام، دفاع مقدس، پیادهروی اربعین و... خواندنی و پرثمر و هویتبخشاند؛ روایتهایی که هریک، ذرهنوری در کهکشان راه سلیمانیاند و قطعاً میتوانند در بسترهای هنر و اندیشه و رسانه، محصولات و آثار تازهای خلق کنند.
هنر، اندیشه، رسانه و مسئله جنگ روایتها
هدف از بیان روایت درست متن و حاشیه و تلاش برای ازبیننرفتن شخصیتها، پاسداری از هویت و نهضت انقلاب در «جنگ روایتها» است که نهتنها رسانه، بلکه اندیشه و هنر نیز میدان آن است.
هنر
روایت هنری و دراماتیک از انقلاب اسلامی به روایتی دقیق از قهرمانهای نهضت انقلاب نیاز دارد. روایت قهرمانهای نهضت نهتنها بدون روایت ملت قهرمان شدنی نیست؛ بلکه ظلم به قهرمان و ملت است. قاسم سلیمانی قطعاً ویژگیهای قهرمان مدرن را دارد: شجاعت، دلیری، خستگیناپذیری، ایمان به هدف و...؛ اما آنچه قهرمان مدرن ندارد و حاجقاسم مستغنی از آن است، ارتباط عمیق و دوسویه با مردم و جامعه است. چه اینکه فرهنگ مدرن بر فرد بناست و فرهنگ انقلابی تکیه به جامعه دارد. روایت فردی حاجقاسم بدون توجه به درهمتنیدگی اجتماعیاش، ظلم به او و آرمان اوست. ماجرا جایی جالب میشود که روشنفکران غربزده این را دریافتهاند و در تحریف شخصیت انقلاب تا جایی که ممکن است، منکر ارتباطات مردمی و اجتماعیاش میشوند. اینها که ابتدا در برابر روایت انقلاب و قهرمانیهایش سکوت کرده بودند، حالا از روایت این پدیدهها منصرف نیستند؛ بلکه روایتی فردی و محصور در خود به دست میدهند.
اندیشه
ماجرای تشییع باشکوه و بینظیر حاجقاسم زمانی اهمیت دوچندان مییابد که این پدیده رهیافتی برای تحلیلهای جامعهشناختی و مردمشناختی در دهه چهارم انقلاب باشد. با این وصف، تأثیر بر علوم انسانی در ایران و شکستن تحلیلهای پوسیده غربزده از جامعه ایرانی یکی از مهمترین دستاوردهای روایت عزاداری حاجقاسم است. این موضوع زمانی مهمتر میشود که بدانیم جریان اندیشهای در ایران در برابر پدیدههای بسیار کوچکتر و بیرمقتر، واکنشهای متعدد نظری میدهند؛ اما درباره پدیده شگفتانگیز تشییع حاجقاسم سکوت میکنند.
رسانه
جمعآوری و انتشار خاطرهها و لحظههای خبر شهادت، عزاداری، راهپیمایی، تشییع و... از کارهای رسانهای است که هم به آثار هنری و اندیشهای مدد میرساند و هم خود سندی معتبر است برای نسلهای بعد. البته این نوع خاطرهنگاری غالباً در میان مجموعههای تاریخنگاری مهجور و پیشپاافتاده است و به همین دلیل، اهمیت جمعآوری روایتهای مردمی دوچندان میشود.
شاید بتوان گفت در نهانِ تشییعهای عاشقانه شهدا و امام شهدا معنی دیگری نهفته است؛ اگر تشییع حاجقاسم پرشکوه است و حضور مردم شگفتیساز، برای جبران تشییع و بدرقههای غریبانه بدنهای مبارک ائمه و شیعیان در طول تاریخ اسلام است. ما اگر گِرد سلیمانی سینه میزنیم، برای ارادتش به سیدالشهدا (ع) و اهلبیت (ع) است؛ همانهایی که غریبانه و مظلومانه بدرقه شدند. شاید اگر قصههای این تشییع عظیم، مثل داستان پیرزن و دوک نخ و سودای یوسف، روایت شود، جلال و جمال شخصیت شهدا را زیباتر و درستتر نمایش دهد.
بنابرین گزارش، علاقمندان برای اطلاع و تهیه این کتابها میتوانند به صفحات مجازی ناشر @raheyarpub مراجعه کنند و یا با شمارههای ۰۲۵۳۷۷۴۶۴۹۰ و ۰۲۱۴۲۷۹۵۴۵۴ تماس بگیرند.
ویژهنامه مرد میدان را همزمان با ایام سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی در خبرگزاری فارس بخوانید.
نتهای پیام/ ۱۲۱