گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ علی عبدالصمدی؛ معلولیت دارای انواع و اقسام مختلفی است. از یک نگاه میتوان معلولیت را به دو دستهی کلی جسمانی و ذهنی تقسیم کرد. این که ریشه و علت اصلی ابتلا به معلولیت چیست، خود میتواند نوع دیگری از طبقهبندی انواع معلولیت باشد که شامل ژنتیکی، سی پی، معلولیت ناشی از حوادث و نیز معلولیت ناشی از جنگ (که در فرهنگ عمومی کشور ما به آن جانبازی اطلاق میشود) است.
فرهنگ عمومی کشور ما سرزمینی است که از دیرباز به خاطر موقعیت جغرافیایی حساس و استراتژیکی که داشته است، بسیار مورد تجاوز قرار گرفته و حداقل با فرهنگ ایثار و جانبازی در راه دفاع از مام میهن آشنایی کامل دارد.
رسانه و هنر رسالت بسزایی در اعتلای فرهنگ عامهی مردم در راستای کمک به قشر معلول جامعه بر عهده دارد. در سال جاری، سه سریال از طریق رسانهی ملی یا شبکههای خانگی به نمایش درآمد که بعضا نه تنها باری از روی دوش معلولین جامعه بر نداشتند بلکه باری را نیز به آن اضافه کردند. نخست سریال ویدیویی «دل» به کارگردانی «منوچهر هادی» که نقش منفی داستان (نکیسا) پس از اقدام به خودکشی و سقوط از بلندی نه تنها کشته نشد بلکه دچار معلولیت شد و کارگردان به این شکل او را تادیب کرد.
دوم سریال «خانهی امن» به کارگردانی «احمد معظمی» که (ابوعامر) برای آن که توسط نیروهای امنیتی شناسایی نشود، با ظاهری معلول ظاهر شد. یعنی معلولیت نوعی پوشش برای توجیه اعمال خلاف عرف و قانون معرفی شد هر چند بعدتر وقتی در پی سوء قصد به جان دختر بازپرس پرونده، فرشته دختر عباس، دچار نقص عضو میشود و سعی بر آن دارد تا با استفاده از پروتز به زندگی خود ادامه دهد، بیننده تصویر زیبا و قدرتمندی از معلولیت را نظاره میکند که تصویر قبلی را به فراموشی میسپارد و عملا تاثیر منفی معلولیت ساختگی ابوعامر خنثی میشود.
این شبها سومین تصویر از معلولیت روی آنتن شبکهی دوم سیماست. تیمور لنگ در سریال «بیگانهای با من است» به کارگردانی احمد امینی. تیمور لنگ این سریال نسخهی دیگری از معلولیت است. نسخهای شاید سی پی، معلولیت از بدو تولد که با عصا حرکت میکند و از طریق اغفال زنها و کودکان بیسرپرست آنها را وادار به تکدیگری و دزدی میکند. تیمور لنگ «احمد امینی» پیش از آن که معلولیت جسمانی داشته باشد یک معلول اجتماعی است که نتوانسته است راه و رسم صحیح زیستن را بیاموزد و از طریق اعمال زور و فشار بر زنان خیابانی و وادار کردن آنها به تکدیگری امرار معاش میکند.
این چهره از معلولیت سیاهتر از چهرههای قبلی است. تلویزیون به جای آن که از طریق ساختن سریال و فیلم دستگیر معلولین جامعه باشد بیشتر دارد به وجههی اجتماعی آنها آسیب میزند و آنها را آسیب پذیرتر از قبل میکند.
یقینا هم هنرمندان و هم دروازهبانان رسانه با نظارت دقیق بر روند اتفاقاتی که در سریالها و فیلمها جاری و ساری است، میتوانند چهرهی درستتر و دقیقتری از اقشار جامعه به نمایش بگذارند تا از این طریق هم در جلب و جذب مخاطب و هم در فرهنگسازی در سطح جامعه موفقتر عمل کنند.
با به نمایش درآمدن چهرهای پویا، توانا و واقعی و به دور از مطلق گرایی احساسی، میتوان به قشر محترم و ارزشمند معلولان جامعه کمک کرد و اعتماد اجتماعی از دست رفته را به آنها بازگرداند.
انتهای پیام/ 133