چهل‌سالگی سرو/

لذت او در خدمت به اسلام و مسلمین بود

شهید سید «کاظم ‎موسوی‎ ساغندی» در تاریخ ۱۳۴۹/۵/۱۵هجری شمسی در خانواده‌ای متدیّن و مستضعف در روستای ساغند از توابع بخش خرانق شهرستان اردکان متولّدشد. سرانجام این طلبه‌ی عزیز و خودساخته، در تاریخ ۱۳۶۶/۱۰/۲۶در منطقه‎‌ی ماووت عراق به آرزوی دیرینه‎‌ی خود یعنی شهادت دست یافت و روح بلند و ملکوتیش از جسم کوچک و خاکیش به آسمان پرکشید و بر مولایش سیّدالشّهدا مهمان شد.
کد خبر: ۴۳۹۹۰۸
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۹ - 30January 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، شهید سید «کاظم ‎موسوی‎ ساغندی» در تاریخ ۱۳۴۹/۵/۱۵هجری شمسی در خانواده‌ای متدیّن و مستضعف در روستای ساغند از توابع بخش خرانق شهرستان اردکان متولّد شد.

پدرش سیدحسن از سلاله‎‌ی حضرت زهرا (س) با شغل پرمشقّت کشاورزی و مادرش با خانه‌داری زندگی خود و فرزندان را اداره می‌کردند. سیدکاظم دوّمین فرزند خانواده بود. والدین ولایی لقب امام هفتم شیعیان را برای نام او انتخاب کردند و با تمام توان در تربیتش کمر همّت بستند، تا شایسته‌‎ی خدمت به اسلام و مسلمین شود.

گویا از همان اوّل چیز‌هایی به آن‌ها الهام شده بود، که این کودک قدم در راه اجداد والاتبار خود خواهد گذاشت و حسینی و کاظمی خوهدشد. ۶ ساله بود که او را جهت تحصیل علم در دبستان چند پایه‌‎ی روستایی ساغند ثبت نام کردند.

او مقطع ابتدایی را با موفّقیّت به پایان برد. چون در روستای ساغند مقطع راهنمایی وجود نداشت، جهت ادامه‎‌ی تحصیل به یزد آمد و در مدرسه‎‌ی راهنمایی طراز به تحصیل مشغول شد و تا پایان دوّم راهنمایی تحصیل کرد. تربیت صحیح، شیرپاک و لقمه‌‎ی حلال از والدین ولایی موجب شد سیدکاظم در مسیر تعالی قرار گیرد.

او پس از پایان سال دوّم راهنمایی تحصیل علوم جدید را رها و و راهی حوزه‎‌ی علمیّه‎ شد و در مدرسه‎‌ی مصلّی یزد (حوزه علمیّه) ثبت نام کرد. ۴سال و نیم در حوزه، به تحصیل و تهذیب نفس مشغول شد و مدارج معنوی را یکی پس از دیگری طی کرد.

او یک پارچه خدایی شده بود. نوجوانی بود بسیار دوست داشتنی، خوش اخلاق، عاشق انقلاب و امام، صادق و مخلص، همه او را دوست می‌داشتند. او نیز متقابلا چنین بود. لذّت او در خدمت به اسلام و مسلمین بود. برپایی و حضور در مراسم دینی و مذهبی و نماز جماعت و جمعه و جلسات قرآن و دعا و روضه تمام همّ و غمّ او بود.

در سال چهارم تحصیل در حوزه بود که سایه‌‎ی پر مهر مادر را از دست داده، به درد یتیمی مبتلاشد. امّا اراده و پشت کار، او را از مسیر انتخابیش منحرف نکرده و باز نداشت. در گرما گرم تحصیل حوزویش احساس کرد، ندای امام خمینی (ره) مبنی بر حضور جوان‌ها، در جبهه‌ها بر دوشش سنگینی می‌کند؛ لذا با وجود کم سنّ و سالی درس و بحث و کلاس حوزه و آغوش گرم خانواده را رها کرد و در بسیج ثبت نام کرده راهی جبهه شد و با سنگرنشینان عشق و ملکوتیان همنشین شد.

سه دفعه به جبهه اعزام شد و حدود ۴/۵ ماه از بهترین فصل زندگی و نوجوانی خود را در جبهه‌ها صرف جهاد و شهادت کرد.

سرانجام این طلبه‌ی عزیز و خودساخته، در تاریخ ۱۳۶۶/۱۰/۲۶در منطقه‎‌ی ماووت عراق به آرزوی دیرینه‎‌ی خود یعنی شهادت دست یافت و روح بلند و ملکوتیش از جسم کوچک و خاکیش به آسمان پرکشید و بر مولایش سیّدالشّهدا مهمان شد.

چون پدرش به علّت فوت همسر و کهولت سن و نداشتن کسی در ساغند، یک سال قبل از شهادتش به یزد هجرت کرده بود، پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه، در گلزار شهدای خلدبرین به خاک شپرده شد و در روستای ساغند نیز در کنار دیگر شهدای ساغند صورت قبری به نام و یاد او بسته شد تا چراغ هدایتی باشد برای طالبان هدایت و مشتاقان سربلندی و جهاد و شهادت.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار