به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، درک تاریخ انقلاب اسلامی بدون شناخت علل پیدایش آن ممکن نیست. اگر ما نتوانیم ماهیت رژیم پهلوی را بهدرستی بشناسیم قطعاً در بحث چرایی و چگونگی انقلاب اسلامی نیز با مشکل مواجه خواهیم شد. یکی از مسائلی که میتواند باعث ایجاد شناختی درست از رژیم پهلوی شود این است که کدام دستگاهها و نهادهایی سلسله پهلوی را حمایت کردند. مسلما وقتی دولتی دستنشانده باشد دستگاههای امنیتی آنرا نیز بیگانگان تعیین میکردند.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور که بهاختصار ساواک خوانده میشد زائیده دستگاههای امنیتی آمریکا و انگلیس است که تحت نظر آنها شکل گرفت و پرورش یافت. در ایجاد این نیروی ضد مردمی بیش از همه آمریکا نقش داشت تا ایران بهعنوان پایگاهی مطمئن حافظ منافع نامشروعش. در کتاب «ساواک - سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1335ـ 1357)» نوشته مظفر شاهدی بهتفصیل درباره شکلگیری ساواک پرداخته که قسمت هفتم آنرا در ادامه میخوانید:
مردم مسلمان در برابر احزاب
«ساواک طرحهای بلندمدت و انسجام یافتهای برای برخورد با شرایط بحرانی پیشبینی نکرده بود و با آغاز حرکتهای مردمی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، دچار سردرگمی شد. با این احوال کوشید با ارائه راهحلهایی، موجبات فروکش کردن ناملایمات اجتماعی و سیاسی را فراهم آورده و چارهاندیشیهایی کند.
بهطور نمونه به دنبال واقعه 19 دی 1356 قم و سپس 29 بهمن 1356 در تبریز، ساواک به این نتیجه رسید که تبعیت مردم از روحانیون و نیز نارضایتی آنان از سوء عملکرد دوایر و دستگاههای دولتی و حکومتی عامل بروز حادثه است. به همین دلیل به شعب خود دستور داد ضمن بررسی مشکلات و نارضایتیهای عمومی حوزه فعالیت خود، دلایل و ریشههای بروز بحران را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنند.
ساواک به مأموران خود هشدار میداد که از روحانیون مخالف حکومت مراقبت کنند و علت گرایش مردم را بهسوی آنان بررسی نمایند. ساواک در جزوهای که باهدف ریشهیابی روند و چگونگی شکلگیری و گسترش بحران سیاسی تهیه کرده بود، به تحولات پس از کودتای 28 مرداد 1332 و نقش این سازمان در سرکوب مخالفان سیاسی حکومت در دهههای 1330 تا 1350، اشاره کرده بود. ساواک در این گزارش تحلیلی اعتراف میکند که ریشه بسیاری از نارضایتیها را در کشور باید در موارد زیر جستجو کرد:
1ـ فقدان عدالت اجتماعی و اقتصادی، 2ـ ناکارآمدی و عدم تحقق برنامههای پر سروصدای انقلاب سفید، 3ـ فساد گسترده اقتصادی و مالی، گسترش دزدی و ارتشا، بیتوجهی به مردم در دوایر دولتی و حکومتی، 4ـ شکست برنامههای نوسازی و توسعه در بخش کشاورزی و عدم توجه حکومت به روستائیان و ...
ساواک در برخی ارزیابیهای خود، تلاش میکرد تحولات سیاسی دوران انقلاب را به گروههایی چون حزب توده پیوند زند و وانمود سازد که گروههای مسلمان نقش درجه چندمی در انقلاب دارند. در مواردی نیز ساواک، احتمالاً برای یافتن دستاویزی در سرکوب مخالفان، بر نقش محوری گروههای مسلح در دوران انقلاب تأکید میکرد و چنین القا میکرد که گروههای خرابکار و تروریست عامل اصلی بحران سیاسی آن دوره هستند.
ساواک در گزارش محرمانهای که در 8 مهر 1357 درباره روند شکلگیری مخالفتهای سیاسی با رژیم پهلوی تهیه کرد، با بررسی نقش گروههای سیاسی، اجتماعی و مذهبی مختلف در تحولات جاری کشور، نهایتاً بر این نکته پای فشرد که امام خمینی از همان آغاز حرکت مردم نقش تعیین کننده در هدایت و رهبری تحولات جاری کشور داشته و تمام تلاشهای ساواک برای پیشگیری از نقش ایشان کمتر با موفقیت قرین شده است.
ساواک با اشاره به گروههای سیاسی و اجتماعی مختلفی که در جریان ناآرامیهای دوران انقلاب مشارکت دارند، تصریح میکند که سرنخ تمام تحولات و ناآرامیها در اختیار امام خمینی و روحانیون تحت هدایت ایشان است. ساواک تهران در اواسط سال 1357 با برشمردن روند حوادث کشور اعلام کرد که تقریباً تمام گروهها، احزاب سیاسی فعال ناگزیر از امام خمینی و ایدههای انقلابی او پیروی میکنند و هدف نهایی مخالفان به سقوط کشانیدن رژیم پهلوی و برقراری حکومتی اسلامی به رهبری امام خمینی است.
ساواک گزارشها منظمی بهصورت خبرنامههای نوبهای محرمانه تهیه و در اختیار مسئولان در دولت و حکومت قرار میداد. این روند تهیه گزارشها محرمانه، تا واپسین روزهای حکومت پهلوی ادامه داشت. این گزارشها بهویژه پس از بازگشت امام خمینی به کشور، اقدامات و تلاشهای دولت بختیار را برای جلوگیری از سقوط قطعی رژیم پهلوی مهم ارزیابی کرده و چنین وانمود میکرد که بهزودی در ایران، بحران گسترش خواهد یافت و امام خمینی در فاصله زمانی نهچندان طولانی با چالشهایی جدی روبرو خواهد شد. گزارشها محرمانه ساواک درباره تحولات سیاسی، اجتماعی جاری کشور تا ساعات پایانی حکومت پهلوی هم کماکان ادامه داشت.»
ادامه دارد...