سرنوشت «تئاتر» را به «جشنواره» گره نزنیم/ نه هدف داریم نه برنامه!

حسین مسافرآستانه دبیر سی‌ونهمین جشنواره تئاتر فجر با اشاره به تأثیرگذاری این رویداد بر فعالیت‌های حوزه تئاتر تأکید کرد نباید سرنوشت همه مسائل «تئاتر» را به جشنواره گره بزنیم.
کد خبر: ۴۴۱۳۷۹
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۷ - 07February 2021

سرنوشت «تئاتر» را به «جشنواره» گره نزنیم/ نه هدف داریم نه برنامه!به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر به پایان راه خود رسیده است و روز ۲۰ بهمن آیین اختتامیه آن برگزار می‌شود. حسین مسافرآستانه دبیر این دوره با توجه به شرایط کرونایی حاکم بر جامعه و تئاتر ایران، جشنواره سی و نهم را برگزار کرد.

وی به همراه محسن حسن‌زاده مدیر روابط عمومی جشنواره سی و نهم تئاتر فجر در گفت‌وگویی درباره شکل‌گیری جشنواره تئاتر فجر و ضرورت برگزاری این جشنواره تئاتری، دلایل حضور خود به عنوان دبیر جشنواره تئاتر فجر و اینکه مدیران و تصمیم گیرندگان فرهنگی و هنری در شرایط بحرانی بدون اینکه برنامه‌ای برای حل مشکلات و معضلات تئاتر ایران بردارند تنها به دنبال گریز از این شرایط هستند، همچنین نوع نگاهی که در بین فعالان و هنرمندان تئاتر نسبت به این هنر و فعالیت در این عرصه وجود دارد نقطه نظرات خود را ارائه داد.

وی در بخش دوم این گفتگو درباره تأثیر متقابل نگاه نادرست مدیران و مسئولان به فرهنگ و هنر به ویژه تئاتر و عملکرد و نگاه نادرست جامعه تئاتری به ظرفیت‌های تئاتر بر وضعیت نامناسبی که تئاتر ایران به سر می‌برد، همچنین وضعیت جشنواره تئاتر فجر و نبود سیاستگذاری مناسب برای جشنواره و تئاتر ایران صحبت کرد.

در ادامه بخش دوم این گفت‌وگو را می‌خوانید؛

درست است که در اکثر اوقات برخی هنرمندان تئاتر به جای فکر کردن به رشد و گسترش تئاتر در تمام زمینه‌ها از جمله بودجه، امکانات و عملکردی که باید دولتمردان و تصمیم‌گیرندگان درباره کلیت تئاتر و هنرمندان آن داشته باشند، به فکر منافع شخصی خودشان هستند، اما در کل از زمانی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حوزه‌های هنری مختلف از جمله سینما و تئاتر برنامه‌ریزی شده، حد و اندازه تئاتر در زمینه بودجه و امکانات بسیار کم و ناچیز در نظر گرفته شده است و همین امر باعث شده طی ۴ دهه گذشته تئاتر روند رو به رشدی نداشته باشد و همیشه در مضیقه باشد.

این امر درست است، ولی ماندگاری تئاتر در همان حد و اندازه ناچیز تقصیر جامعه هنری است. چون همیشه بر سر همان داشته‌های ناچیز به صورت شخصی دعوا داریم که سهم بیشترش نصیب ما بشود. به دنبال بزرگ‌تر کردن آن نیستیم و سال‌هاست که برایش برنامه‌ای نداریم.

این امر تجربه ثابت شده‌ای است. سالهاست که بودجه تئاتر در تناسب با گستردگی و حضور فعالان تئاتری کمتر می‌شود و عددی نیست. متأسفانه دعوا بر سر مقدار بودجه نیست بلکه بر سر سهم‌خواهی است. وقتی مدیریت دولتی را به این نگاه برسانیم او هم از تغییر دادن این نگاه و میزان بودجه وا می‌ماند.

بخشی از جامعه هنری که افراد دغدغه‌مندی بودند همیشه از این موضوع آزار دیده‌اند که همواره کسانی برای هنر تئاتر و هنرمندان آن تصمیم گرفته‌اند که اهل فرهنگ و هنر نبوده‌اند. کسانی در مورد مسائل فرهنگی و هنری تصمیم‌گیری کرده و می‌کنند که اهلیتی در این زمینه ندارند.

نقطه مقابلی هم دارد، هر از گاهی که برخی مدیران و تصمیم گیرندگان اهل فرهنگ و هنر بودند و برای اهالی تئاتر تصمیم گرفتند، مورد خوشایند خانواده تئاتر نبوده است.

بله، این روند هم بوده است. ولی همین نگاه ناچیز به تئاتر و هنرمندان از ابتدا از سوی مدیران، سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان برای فرهنگ و هنر باعث شده که همیشه تئاتر در اهمیت کمتری نسبت به سینما قرار بگیرد و بودجه و امکانات آن‌ها قابل قیاس با یکدیگر نباشد. مصداق این مدعا را می‌توانیم در نحوه برگزاری جشنواره‌های فیلم و تئاتر فجر هم ببینیم. همیشه جشنواره فیلم فجر از امکانات تبلیغاتی گسترده‌تر و بودجه و حمایت بالا برخوردار بوده، اما جشنواره تئاتر فجر به خصوص در سال‌های اخیر در مهجورترین شکل ممکن برگزار شده است. این امر را در خصوص تبلیغات شهری و محیطی برای جشنواره تئاتر فجر هم شاهد هستیم و شهرداری تهران همواره کم ارزش‌ترین فضا‌های تبلیغات محیطی و شهری خود را به جشنواره تئاتر فجر و در کل به فعالیت‌های تئاتری اختصاص می‌دهد. اعتقاد بر این نیست که چرا از سینما حمایت بیشتری وجود دارد، زیرا حق سینما نیز حمایت‌هایی بیشتر از این دست است، اما بحث بر سر این است که چرا با تئاتر که جایگاه تأثیرگذار بالایی دارد اینگونه برخورد می‌شود. این روند باعث شده تا بازیگران فعال تئاتر فقط به دنبال راه پیدا کردن به سینما باشند و وقتی وارد سینما می‌شوند دیگر به تئاتر بر نمی‌گردند و اگر برگردند خواسته‌های مالی شان بسیار بالاتر از چیزی است که در توان یک اجرا یا اجرا‌های تئاتری باشد؟

این نکته درست است، اما به نظر خیلی مهم نیست، چون مشکل ما اصلاً این‌ها نیست. همه جای دنیا سینما به دلیل گستردگی و مخاطب عام داشتن از اقبال بیشتری به لحاظ کمیت برخوردار است. در هیچ کجای دنیا میزان تماشاگران سینما را نمی‌توان با میزان تماشاگران تئاتر قیاس کرد، چون تماشاگران تئاتر خاص‌تر هستند و تماشاگران سینما افزون بر تئاتر است. اگر کیفیت سینما بر تئاتر افزون شود مصیبت خواهد بود، منظورم کیفیت تأثیرگذاری و فعالیتی که اندیشه در حال زایش در آن وجود دارد. تئاتر محل تولد اندیشه‌هاست در حالی که از سینما چنین توقعی را نداریم.

مدنظر میزان مخاطبان سینما و تئاتر نیست بلکه منظور نگاه تصمیم‌گیرندگان برای تئاتر است. درست است که میزان مخاطب تئاتر نسبت به سینما کمتر است، اما جایگاه تأثیرگذاری فرهنگی آن نباید از سوی سیاستگذاران و تصمیم گیرندگانی که در قبل اشاره کردیم اکثریت آن‌ها اهل فرهنگ و هنر نیستند، نادیده گرفته شود. باید به تئاتر هم به عنوان یک عنصر تأثیرگذار فرهنگی نگاه شود و برای آن برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری صورت گیرد.

نه لزوماً در زمینه تبلیغات.

بله، در کلیت مدنظر است که وقتی وارد جزییات هم بشود دیگر نگاه پیش پا افتاده‌ای به تئاتر وجود نخواهد داشت. نبود حمایت لازم در زمینه تبلیغات تئاتر نشأت گرفته از نبود نگاه کلی درست به تئاتر در میان کسانی است که برای فرهنگ و هنر تصمیم می‌گیرند.

درست است. متأسفانه انجام اینگونه تبلیغات برای تئاتر به نوعی رفع مسئولیت برای مدیران است گویی که دین شان را به تئاتر ادا کرده‌اند. اگر این اندازه را هم انجام ندهند مهم نیست، زیرا مهم این است که مدیران برای تئاتر به عنوان خدمات فرهنگی به جامعه برنامه داشته باشند. همانطور که مدیران به خدمات شهری اهمیت می‌دهند باید به رساندن خوراک فرهنگی به جامعه نیز اهمیت بدهند. این مسأله‌ای است که باید مدیران و مسئولان به آن فکر کنند. در بسیاری از کشور‌های دنیا شهرداری‌ها متولیان اصلی تئاتر هستند و گروه تئاتری دارند. اگر فرهنگ تئاتر گسترش پیدا کند می‌توانیم شاهد این باشیم که تمام تشکل‌های سیاسی هم برای خود گروه‌ها و فعالیت‌های تئاتری داشته باشند.

در بخش ورزش شاهد هستیم که کارخانه‌ها یا مراکز و نهاد‌های مختلف برای سلامت جسم کارکنان خود فعالیت‌ها و حتی تیم‌های ورزشی را خود در نظر می‌گیرند و امکانات مورد نیاز در زمینه‌های ورزشی را برایشان فراهم کرده‌اند، ولی برای سلامت روح و روان، فهم فرهنگی و ارتقای شعور اجتماعی خود و کارکنانشان برنامه‌ریزی و فعالیتی ندارند. برای پرورش روح هزینه نمی‌کنند. یک زمانی این اتفاق رخ داد و شروع شد، به عنوان مثال زمانی جشنواره تئاتر کارگری با عنوان «آتشکار» داشتیم، ولی نمی‌دانم به چه دلیلی تعطیل شد.

آن جشنواره به نوعی می‌توانست الگویی برای سایر کارخانه‌های دولتی و غیردولتی باشد. تئاتر باید به این شکل جزیی از زندگی و فرهنگی زندگی باشد. یک تعریف غلط و اشتباهی وجود دارد که تئاتر را به دلیل ویژگی‌های سخت فکری و اندیشمندانه به عنوان هنری لوکس می‌شناسند که این اشتباه است و اصلاً اینگونه نیست. فرق است بین تئاتر‌هایی که تابلو‌های تبلیغاتی میلیاردی دارند با کلیت تئاتر. تئاتر می‌تواند برای همه سطوح سنی و فکری در جامعه برنامه داشته باشد؛ برنامه‌ای در شأن تئاتر. متأسفانه زیرساخت این امر وجود ندارد و ضرورت تئاتر کار کردن مشخص نیست. سرگرمی یک درصد از صد در صد فعالیت تئاتری است و ۹۹ درصد دیگر مسئولیت‌هایی است که تئاتر دارد، ولی هرگز به آن‌ها توجه نمی‌شود و اگر هم می‌شود به صورت حداقلی است.

اگر اندیشمندی و محتوای ضروری جامعه را در قالب تئاتر به خورد جامعه دهیم می‌توانیم شاهد رشد و بالندگی جامعه باشیم. الان ما با تحصیلکردگانی سر و کار داریم که به لحاظ تخصص خیلی عالی هستند، ولی متأسفانه به لحاظ محتوای فکری اصلاً رشدی درشان نمی‌بینیم. سطح نگاه و تعهد اجتماعی یک فرد تحصیلکرده با فردی که تحصیل نکرده خیلی تفاوت ندارد و این فاجعه است. تربیت انسانی از دوران کودکی تا بزرگسالی بسیار مهم است، زیرا رشد تک ساحتی و فقط در زمینه علم و تخصص کافی نیست و به همین خاطر است که گاهی با چهره‌های متخصصی مواجه می‌شویم که به جامعه خدمت نمی‌کنند. باید سطح شعور اجتماعی ما به واسطه فعالیت‌های فرهنگی ارتقا پیدا کنید و وقتی در این زمینه برنامه‌ریزی نداشته باشیم فعالیت‌های فرهنگی فقط شکل سرگرمی به خود می‌گیرند و این امر فاجعه است.

اگر جشنواره تئاتری برگزار می‌کنیم یا اگر تئاتری را روی صحنه می‌بریم باید بدانیم چه محتوایی را بیان می‌کنیم و این محتوا برای جامعه چه ضرورتی دارد و مردم چقدر به این محتوا نیاز دارند. ما در اکثر اوقات از نظر ضرورت پرداختن به یک تفکر مورد نیاز جامعه بسیار سلیقه‌ای برخورد می‌کنیم و به نیاز جامعه توجه نداریم.

متأسفانه تنها در زمان برگزاری جشنواره تئاتر فجر شاهد حضور نمایندگان مجلس و کمیسیون فرهنگی مجلس و دیگر مدیران و مسئولان تصمیم‌گیرنده در سالن‌های تئاتر هستیم که برای تبلیغ خود هم شده درباره اهمیت و حمایت از تئاتر سخن می‌گویند، اما در طول سال این حمایت هیچ خروجی ندارد.

امسال هم که کرونا مزید بر علت شده و دیگر به جشنواره تئاتر فجر هم نمی‌آیند؟

امسال همه جوانب جشنواره تئاتر فجر به دلیل کرونا با دوره‌های قبل تفاوت دارد، اما یکی از تفاوت‌های اصلی این است که جشنواره از هیچ فرد و مقامی برای حضور در جشنواره دعوت به عمل نمی‌آورد که البته این دعوت نکردن به دلیل احترام گذاشتن به آنهاست.

خوشبختانه خود مدیران و مسئولان هم امسال توقعی ندارند؟

ما اعلام کردیم که از هیچ مدیر و مسئولی برای حضور در جشنواره دعوت نمی‌کنیم و برایشان احترام قائلیم، اما برای افرادی که خودشان مایل باشند در جشنواره حضور پیدا کنند برنامه‌ریزی می‌کنیم.

زمانی اگر هنرمندی به جشنواره راه پیدا می‌کرد می‌توانست سال آینده در سالن‌های تئاتری اجرا داشته باشد و اگر راه پیدا نمی‌کرد باید یک سال دیگر منتظر می‌ماند و حضور در جشنواره برای بسیاری از هنرمندان آرزو بود که این روند درست نبود. حالا هم شرایط به گونه‌ای دیگر شده و آنقدر جشنواره اهمیت خود را در بین اهالی تئاتر از دست داده و بسیاری از هنرمندان رغبتی برای حضور در جشنواره ندارند و اگر هم حضور پیدا می‌کنند صرف دریافت کمک هزینه به ویژه در شرایط سخت کرونایی فعلی است. طی یک سال گذشته روند تولید تئاتر در ایران آسیب بسیار جدی دید که البته قبل از شیوع ویروس کرونا، وضعیت اقتصادی تأثیر مخرب خود را بر روند تولید تئاتر آغاز کرده بود. هزینه تولید سرسام‌آور شده بود و کرونا هم مزید بر علت شد و تولید تئاتر را متوقف کرد. وقتی قرار به برگزاری سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر شد این سؤال پیش آمد که تولیدی در تئاتر وجود ندارد و تولید‌هایی هم که اتفاق افتاده کیفیت قابل توجهی ندارد. در این شرایط برخی معتقد بودند که جشنواره نباید برگزار شود، یعنی پاک کردن صورت مسأله. برخی معتقد بودند که جشنواره برگزار می‌شود و تأثیری بر تئاتر ایران نخواهد داشت. در این شرایط آیا به این نکته در برگزاری جشنواره سی و نهم تئاتر فجر فکر شد که جشنواره چگونه می‌تواند به روند تولید تئاتر در سال ۱۴۰۰ کمک کند؟ آیا در کنار حمایت از هنرمندان تئاتری که در این شرایط کرونایی فعالیت کرده بودند، امکان سفارش تولیدات جدید از سوی جشنواره برای سال آینده نمی‌توانست کمکی به جان گرفتن روند تولید تئاتر در سال جدید باشد؟ جشنواره سی و نهم می‌توانست محرکی برای شکل‌گیری چند تولید جدید باشد با توجه به اینکه در دوره سی و نهم هزینه‌ای برای بخش بین‌الملل صرف نشد؟ اگر اینگونه می‌شد جشنواره نشان می‌داد که با شرایط روز تئاتر برنامه‌ریزی و استراتژی خود را تعیین می‌کند؟

در مقطعی ما با آثاری که در مهر و آبان سال جاری و حتی بهمن و اسفند ۹۸ تولید و آماده شده و اجرای عمومی هم نرفته بودند، مواجه شدیم. این آثار طبق قاعده فراخوان می‌توانستند در جشنواره سی و نهم شرکت کنند، ولی با تدبیر آقای مسافرآستانه شرایط به گونه‌ای فراهم شد تا بتوانند در جشنواره حضور پیدا کنند.

این تولیدات متعلق به قبل است و موضوع مدنظر ما تولیدات تئاتری برای سال ۱۴۰۰ است؟

شاید در شرایط فعلی تئاتر ما یکی از دلایل کم شدن جاذبه جشنواره تئاتر فجر نسبت به جشنواره فیلم فجر همین مسأله ارائه ندادن پیشنهادات جدید برای سال آینده تئاتر باشد. جشنواره فیلم فجر طی سال‌های گذشته کار‌هایی را ارائه می‌دهد که برای اولین بار در جشنواره دیده می‌شوند، ولی جشنواره تئاتر فجر از مقطعی اینگونه نبوده و کار‌هایی که اجرای عمومی داشته‌اند بار دیگر در جشنواره اجرا می‌شوند. این امر جاذبه را کم کرده است و این امر می‌تواند تأثیری در میزان اقبال و استقبال از جشنواره تئاتر فجر داشته باشد. این شاید با توجه به شرایط حال حاضر تئاتر یک نقطه ضعف برای جشنواره تئاتر فجر باشد.

ما اگر هر ادعایی می‌کنیم باید مبتنی بر واقعیت باشد. واقعیت این است که تمام سرنوشت تئاتر را نباید به جشنواره گره بزنیم و وابستگی تمامی فعالیت‌های تئاتری کشور به جشنواره آسیب‌های زیادی به همراه خواهد داشت. درست این است که سرنوشت جشنواره را به تئاتر کشور گره بزنیم. به همین دلیل ما نباید جشنواره را مسئول فعالیت‌های سال جدید قلمداد کنیم یا مسئولیتی را در این زمینه برای جشنواره تعریف کنیم. هر از گاهی این اشتباهات صورت گرفته نظیر گره زدن حمایت از سالن‌های خصوصی به جشنواره تئاتر فجر. جشنواره تئاتر فجر باید مستقل از این مسئولیت‌ها برگزار شود، چون برگزاری هدفمند جشنواره خود مسئولیت بزرگی است.

اگر می‌گوییم جشنواره جذابیتش کم شده به این دلیل نیست که تئاتر‌های اجرا شده در جشنواره حضور پیدا می‌کنند، زیرا در همه جای دنیا جشنواره‌ها اینگونه برگزار می‌شوند. تجمع تئاتر‌های دیده شده در جشنواره در مقابل یکدیگر بزرگترین رویداد است. اتفاق‌هایی از این دست را کم داریم. هیچوقت نمی‌توانیم بگوییم آثاری که اجرا شده و در جشنواره حضور دارند دیگر مخاطب ندارند، زیرا هیچ اثری نیست که دیگر مخاطب نداشته باشد، این غیر ممکن است. جشنواره فرصتی است برای کسانی که این کار‌ها را ندیده‌اند. ۵۴ درصد آثار جشنواره سی و نهم از شهر‌های مختلف حضور دارند که قطعاً این کار‌ها توسط مخاطبان تئاتر تهران دیده نشده‌اند و آثار تئاتر تهران نیز توسط هنرمندان و گروه‌های مقیم شهرستان‌ها دیده نشده‌اند که این جشنواره فرصت دیدن آثار را فراهم می‌کند.

بیشتر کمک به تولید تئاتر در سال ۱۴۰۰ مدنظر است نه جذاب بودن یا نبودن حضور آثار اجرا شده در جشنواره سی و نهم؟

ما به این دلیل که فکر می‌کردیم دست مان برای جشنواره سی و نهم خالی خواهد بود به فکر چند سفارش برای تولید تئاتر افتادیم، ولی بعد که استقبال آثار از جشنواره را دیدیم از این امر منصرف شدیم.

جدای از اینکه دستتان در جشنواره خالی باشد، آیا فکر کردن به حمایت از تولید تئاتر برای سال ۱۴۰۰ می‌توانست اهمیت داشته باشد؟

نه لزوماً. به نظر من ما از روال ارائه تولیدات جدید تئاتری برای سال آینده در جشنواره تئاتر فجر عبور کرده‌ایم.

بله درست است، اما منظور برنامه‌ریزی در شرایط فعلی است، زیرا شرایطی در حال حاضر تئاتر در آن به سر می‌برد بسیار متفاوت از گذشته است؟

بله استثنائاً در شرایط فعلی فکر کردن به این موضوع لازم است و باید به روند تولید تئاتر کمک کنیم، اما در قاعده کلی بهتر است تئاتر در روال معمول خود تولید شود و در مقابله با تماشاگر به بلوغ برسد و ما شاهد آثار کامل شده در جشنواره باشیم. یکی از عیوب دوره‌های گذشته این بود که شاهد اجرای ناقص آثار در جشنواره بودیم و بعد در اجرای عمومی کار خوبی می‌شد. بار‌ها در جلسات هیأت داوران بخش بین‌الملل حضور داشتم و عموماً یک جمله مشترک در تمام آن‌ها از سوی داوران خارجی مطرح می‌شد که «چرا آثار شما اینقدر ضعیف هستند؟». ما هر بار توجیه می‌کردیم که این کار‌ها تازه تولید شده و هنوز اجرای عمومی نشده‌اند، ولی همین برایشان تعجب‌برانگیزتر بود که پس چرا در جشنواره حضور پیدا کرده‌اند.

ما نباید به عقب برگردیم. ضمن اینکه سال ۱۴۰۰ نیز سال قابل پیش بینی‌ای نیست. باید نقشه‌های مختلفی وجود داشته باشد که اگر شرایط سخت‌تر یا راحت‌تر شده چه کار کنیم و یا اگر به امید خدا شرایط عادی شد چه حرکتی انجام دهیم. باید به این نکته مهم توجه کنیم که برنامه‌ریزی برای تئاتر کشور نمی‌تواند از طریق یک جشنواره انجام شود.

ضمن اینکه شاید برخی گروه‌ها حاضر نباشند در شرایط فعلی دکور نمایش را برای جشنواره بسازند در حالی که هیچ فضایی برای نگهداری آن تا اجرای عمومی ندارند.

بله، اما نکته مهمی که باید مورد نظر قرار بگیرد این است که جشنواره همانگونه که از تئاتر انتظار داریم با توجه به ضرورت‌ها و نیاز روز جامعه برنامه‌ریزی و فعالیت کند، باید با شرایط روز و نیاز تئاتر ایران برنامه‌ریزی و برگزار شود. نباید فقط یک چارچوب ثابت برای خود در نظر بگیریم، زیرا شرایط ما متفاوت است و باید چشم اندازی داشته باشیم؟

الان هم چنین نکاتی را مورد توجه قرار دهیم. بسیاری از آثاری که در جشنواره سی و نهم حضور پیدا کرده‌اند هنوز اجرای عمومی ندارند و به امید خدا اگر شرایط به درستی فراهم و مهیا شود در کنار تولیدات جدید اجرای عمومی خواهند داشت.

در دوره سی و نهم و به دلیل وضعیت کرونایی موجود در جهان، جشنواره تئاتر فجر به صورت بین‌المللی برگزار نشد، اما شاید این فرصتی باشد برای اینکه به یک نکته مهم توجه کنیم و آن تقویم برگزاری جشنواره است. هر ساله به دلیل اینکه جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در زمانی برگزار می‌شود که اکثر کشور‌های دنیا در تعطیلات سال نوی میلادی به سر می‌برند، امکان حضور گروه‌های معتبر و حرفه‌ای در جشنواره و برنامه‌ریزی برای این حضور میسر نمی‌شود. جشنواره فیلم فجر بخش بین‌الملل خود را جدا کرد و برگزاری آن را در قالب جشنواره جهانی فیلم فجر به اردیبهشت سال بعد از برگزاری جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه منتقل کرد. برای تئاتر هم این بحث مطرح بوده که می‌توان تقویم برگزاری جشنواره را تغییر داد. آیا موافق این تغییر هستید؟

به این شکل موافق نیستم، چون در سینما هم از بدو امر در جریان این اتفاق بودم و می‌دانم که چگونه شکل گرفت. در این زمینه موافق پیروی تئاتر از رویه سینما نیستم. یکی از اعتراضاتی که همیشه به جشنواره تئاتر فجر از گذشته تا کنون وارد بود این است که جشنواره به نام فجر و پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته، ولی شاهد هیچ اثری از محتوای فجر و انقلاب اسلامی در این رویداد تئاتری نیستیم. این اعتراض به‌جاست، اما توجیهش این بود که، چون جشنواره تئاتر فجر برای کل تئاتر ایران است و به صورت بین‌المللی هم برگزار می‌شود، تمام مسائل بشری را مدنظر قرار می‌گیرد. آن توقع به جا و این توجیه نیز قابل توجه است. برای حل این مسأله و همچنین معضل تعطیلی اکثر تئاتر‌های دنیا در زمان برگزاری جشنواره تئاتر فجر، سال‌های سال است که با معاونت‌های مختلف هنری وزارت ارشاد و همچنین مدیران و مسئولان تصمیم گیرنده صحبت کردم که باید یک جشنواره بزرگ تئاتر ایران داشته باشیم که به صورت بین‌المللی برگزار شود و در آن جشنواره کلیت تئاتر ایران را به صورت هدفمند و با تضمین هم به لحاظ نوع نگاه و هم به لحاظ نوع اجرا، داشته باشیم.

باید برای تأمین خوراک برای آن جشنواره هزینه کنیم و آنجا می‌توانیم با تمامیت تئاتر ایران در مواجهه با تئاتر دنیا، جشنواره‌ای داشته باشیم، اما جشنواره تئاتر فجر را باید به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اعتقادی و با تأمین محتوای بیشتر در راستای همان هدف، داشته باشیم. سینما سعی کرده که بخش بین‌الملل فیلم فجر را از بخش داخلی جدا کند، اما همچنان این ایراد سر جای خودش وجود دارد که پس جای محتوای فجر و انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم فجر کجاست.

ما می‌توانیم از بهترین آثار تئاتر دنیا که هم در رشد تئاتری ما تأثیرگذار باشد و هم منافاتی با مسائل فرهنگی و اعتقادی ما نداشته باشد، برای حضور در ایران در فصلی مناسب دعوت به عمل بیاوریم. حتی من به این موضوع فکر کردم که جشنواره بین‌المللی تئاتر ایران می‌تواند با هدفمند نگاه کردن به جاذبه‌های گردشگری و فرهنگی ایران، در یکی از شهر‌های کشور غیر از تهران برگزار شود.

معتقدم اگر به برگزاری جشنواره بین‌المللی تئاتر ایران توجه شود هم مشکل محتوایی را در جشنواره تئاتر فجر حل کرده‌ایم و هم قدرتمندی تئاتر ایران را با قدرتمندترین تئاتر‌های دنیا رویارو کنیم.

باید دید نگاه تصمیم‌گیرنده‌ای که وجود دارد و برای همه چیز تئاتر تصمیم می‌گیرد آیا اجازه برگزاری جشنواره‌ای به این شکل و در سطح بین‌المللی را می‌دهد. وجود نگاه‌های تصمیم گیرنده می‌تواند مانع شکل‌گیری چنین رویدادی در تئاتر ایران بشود؟

حرف شما درست است، ولی این جشنواره نیازمند یک شورای سیاستگذاری است. البته این شورای سیاستگذاری به معنای شورای سیاستگذاری جشنواره تئاتر فجر نیست که وقتی همه تصمیم گیری‌ها انجام شده یک تعداد چهره هنری را دور هم جمع می‌کنیم و حالت تشریفاتی دارد. من با مدیر جشنواره بزرگ ادینبورو گفتگویی را در زمان برگزاری جشنواره داشتم. از او پرسیدم هدف از برگزاری این جشنواره چیست؟ مدیر جشنواره ادینبورو گفت که در بخش اقتصادی این جشنواره به لحاظ ارزآوری نقش بسیار مهمی را عهده دار است و برگزاری یک ماهه جشنواره هزینه‌های زندگی یک سال مردم آن منطقه را تأمین می‌کند. از نحوه انتخاب او به عنوان دبیر و مدیر جشنواره ادینبورو سؤال کردم، چون همیشه به نحوه انتخاب دبیر جشنواره تئاتر فجر انتقاد داشتم که دایره‌ای محدود دارد. مدیر جشنواره گفت که شورایی متشکل از سیاستمداران مطرح، مسئولان شهری و کشوری، نخبه‌های تئاتری، اقتصاددانان و جامعه شناسان درباره چرایی، هدف و چشم انداز‌های جشنواره بحث و گفتگو و تصمیم‌گیری می‌کنند.

او به من گفت این شورا برنامه‌ای را که در خصوص برگزاری جشنواره ادینبورو تهیه کرده ارائه می‌دهد و از چهره‌ها و افراد مختلف می‌خواهد که برنامه‌های خود برای اجرایی شدن اهداف و برنامه تهیه شده توسط شورای جشنواره را مطرح کنند؛ افراد زیادی برای دبیری جشنواره ادینبورو طرح‌های خود را ارائه داده بودند و طرح‌های ارائه شده از سوی من توسط شورا پذیرفته شد و با من قراردادی ۱۰ ساله برای برگزاری جشنواره ادینبورو منعقد شد.

نقشه توسط شورا سیاستگذاری تعیین شده و دبیر بر اساس این نقشه و اهداف تعیین شده حرکت می‌کند و اینگونه نیست که به عنوان دبیر سلیقه‌ای برخورد و حرکت کند. اگر اثری مطابق اهداف فرهنگی از قبل تعیین شده نباشد، اگر بهترین اثر تئاتری جهان هم باشد، در جشنواره پذیرفته نمی‌شود. در ایران هدف و نقشه برگزاری جشنواره مشخص نیست. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند، ولی شاکله‌های اصلی که اندیشمندان تئاتری هستند با نقش آفرینی کنند و با جامعه شناسان و اقتصاددانان در ارتباط باشند و اهداف و نقشه راه را تعیین کنند. ما چرا در تئاتر هیچ ارتباطی با جامعه شناسان نداریم؟ اگر پایه‌های اصلی این فعالیت تعریف نشود ما همینطور دورهمی فکر می‌کنیم، دورهمی کار می‌کنیم و دورهمی اعتراض می‌کنیم و نباید به دنبال هدف‌های عالیه بگردیم.

جشنواره بین‌المللی تئاتر ایران باید چنین شاکله‌ای داشته باشد. قطعاً در ابتدای امر دستگاه‌های دیگر با این جشنواره مشکل دارند و با آن کنار نمی‌آیند، چون بحث امنیتی، کلان سیاسی و نگاه‌های دیگر در آن مطرح می‌شود و اگر پاسخی برای این‌ها وجود نداشته باشد، جشنواره پا نخواهد گرفت، به همین دلیل هم تا حالا پا نگرفته است.

منبع: مهر

انتهای پیام/ 341

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار