یادداشت/

ظهور انقلاب اسلامی سرآغاز تحولات مهم در منطقه غرب آسیا

انقلاب اسلامی ایران روحی در کالبد محور مقاومت در منطقه بوده و توانسته تا به امروز تمام معادلات منطقه‌ای آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه برهم بریزد تا جایی که از عراق تا سوریه و لبنان و فلسطین، هیچ تحولی بدون ایران و محور مقاومت صورت نمی‌گیرد.
کد خبر: ۴۴۲۴۷۸
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۷ - 12February 2021

ظهور انقلاب اسلامی سرآغاز تحولات مهم در منطقه غرب آسیاگروه بین‌الملل دفاع‌پرس - رضا مهرعطا؛ پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۵۷ و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در ایران، وضعیت تازه‌ای را در منطقه و جهان پدید آورد؛ خروج ایران از زیر سایه بلوک غرب در نظام دو قطبی و اعلام استقلال کامل در نظام بین‌المللی و خروج از دایره وابستگان آمریکا در همسایگی شوروی، محسوس‌ترین تبعات این انقلاب و بخشی از عواقب پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که نظام بین‌الملل نمی‌توانست در مورد آن بدون واکنش باقی بماند، خصوصاً از آمریکا و همپیمانان منطقه‌ای آن در خاورمیانه بیشترین برخورد‌ها انتظار می‌رفت.

بروز بحران‌های متعدد و گسترده و پی‌درپی داخلی، افزایش حضور ناو‌های آمریکایی در خلیج فارس و تشکیل ناوگان پنجم دریایی آمریکا به‌منظور پر کردن خلاء قدرت در این منطقه بعد از سقوط ژاندارم منطقه (شاه ایران)، تشکیل «نیروی یک صد و ۱۰ هزار نفری واکنش سریع» در ارتش آمریکا به‌منظور حضور سریع در مناطق ویژه و فعالیت جدید نیرو‌های آمریکایی در پایگاه‌های نظامی کشور ترکیه در همسایگی ایران، هرکدام تهدیدی از سوی آمریکا علیه ایران اسلامی محسوب می‌شدند که جدی بودن این تهدیدات به‌خصوص با حمله آمریکا به ایران در صحرای طبس، حمایت از کودتای نوژه و حمایت از عراق در جنگ تحمیلی کاملاً آشکار شد.

دو رخداد مهم در خلیج فارس پس از انقلاب اسلامی تا پایان جنگ سرد، جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران (۱۹۸۰-۱۹۸۸) و اشغال کویت توسط عراق و بازپس‌گیری آن توسط آمریکا و متحدانش است که این تحولات تا قبل از جنگ سرد توانست منشاء تحولات مختلفی پس از آن باشد و جمهوری اسلامی ایران که قرار بود تا دو هفته توسط ارتش تا به دندان مسلح عراق اشغال شود، با مقاومت هشت ساله خود موفق شد حتی یک وجب از خاک خود را به حکومت بعثی عراق ندهد و صدام که خود را «سردار قادسیه» معرفی کرده بود، سرخورده و سرافکنده در جهان عرب به فکر اشغال کویت بیافتد تا نوعا سرخوردگی خود را جبران نماید؛ اما با اشغال کویت، متحد دیرین خود آمریکا، تبدیل به یک دشمن شد و با حمله و آزادسازی کویت، ارتش عراق را عقب راند و این کشور را تا زمان فروپاشی حکومت بعث تحت شدیدترین تحریم‌های مالی و نفتی قرار داد تا تاریخ به حکومت‌ها یاد دهد که ایالات متحده آمریکا به متحدان خود به‌هیچ وجه وفا نمی‌کند؛ همانطور که «محمدرضا شاه پهلوی» نیز مورد حمایت آمریکا بعد از پیروزی انقلاب قرار نگرفت و در تیر سال ۱۳۵۹ در غربت، در خاک مصر بر اثر بیماری سرطان مُرد.

اما جمهوری اسلامی ایران در طول این پنج دهه از عمر بابرکت انقلاب اسلامی نشان داد که بهترین راه برای رسیدن به افق پیشرفت و صلابت، استقلال و اجرای سیاست نه شرقی و نه غربی است؛ چراکه تاریخ نشان داده که رژیم‌ها و حکومت‌های وابسته به آمریکا راهی جز نابودی و خسران ندارند دیکتاتورهایی، چون «محمدرضا شاه پهلوی»، «صدام حسین»، «انورسادات»، «حسنی مبارک» و «معمرقذافی» که هرکدام به نوعی قصد خوش‌خدمتی و پیشبرد منافع ایالات متحده آمریکا را درمنطقه غرب آسیا داشته‌اند، عاقبت‌شان نیستی و نابودی بوده است.

آمریکا و متحدان وابسته‌اش از جمله رژیم صهیونیستی و رژیم آل سعود در طول این چند دهه از انقلاب اسلامی بیشترین ضربه را بر پیکره انقلاب وارد کرده‌اند تا گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت در منطقه، نه‌تنها صادر نشود، بلکه تضعیف و از بین برود؛ اما جمهوری اسلامی ایران با مقاومت و حمایت از آرمان‌های خود و آزادی قدس شریف، حمایت از جنبش‌های رهایی‌بخش از استکبار و صهیونیست را در رأس سیاست خارجی و دفاعی خود قرار داده و در برابر نظام سلطه ایستادگی کرده و به‌نوعی ثابت کرده است که بدون وابستگی به قدرت‌های غرب و شرق، با اتکاء به قدرت داخلی علی‌رغم فشار‌های فزاینده، می‌توان به حیات سیاسی در نظام بین‌الملل ادامه داد. این وضعیت بعد از دوران جنگ و در دوره «بیل کلینتون» با سیاست مهار دوجانبه شکل جدی‌تری پیدا کرد که جمهوری اسلامی ایران زیر فشار مهار و تحریم، تسلیم خواسته‌های ایالات متحده آمریکا شود. این وضعیت در دوران «بوش» پسر با عنوان کردن محور شیطانی و جنگ پیشگیرانه موضع تهاجمی‌تری به خود گرفت و حتی آمریکا تا مرز تهدید نظامی نیز پیش رفت؛ اما بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه سبب انداختن آن ترس در وجود آمریکا و رژیم صهیونیستی شد که در صورت انجام حمله عواقب آن در پاسخ به آن کوبنده خواهد بود و همین بازدارندگی سبب شد تا قدرت بزرگ جهانی یعنی آمریکا از سیاست‌های خود در مورد ایران دست بکشد و همچنان تحریم و فشار سیاسی و اقتصادی را بیافزاید.

همزمان واشنگتن با فشار و تحریم، بحث مذاکره را نیز مطرح می‌کرد، سیاستی که در دوره‌های بعدی یعنی «جورج واکر بوش»، «باراک حسین اوباما» و «دونالد ترامپ» جمهوری خواه نیز درمورد ایران به اجرا درآمد تا ایران زیر این فشار‌ها تسلیم خواسته‌های غرب و آمریکا شود؛ اما جمهوری اسلامی ایران با اتکاء به توانایی‌های بومی و داخلی در حوزه‌های دفاعی، به‌نقطه‌ای از بازدارندگی فعال رسیده است. در حوزه‌های دریایی، موشکی و... جمهوری اسلامی ایران به‌نقطه‌ای از اطمینان رسیده است که هیچ کشور همسایه یا در لایه‌ای دورتر به خود جرأت نمی‌دهد که در فکرش خیال حمله تمام‌عیار بکند؛ چراکه با ضربه‌ای سهمگین متقابل مواجه خواهد شد و در دوران «ترامپ» تروریست که از ترس و زبونی دست به ترور سردار «سلیمانی» زدند، پس از آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حمله به پایگاه «عین‌الأسد» در عراق، خسارات جبران‌ناپذیری بر ارتش آمریکا وارد ساخت، حرکتی که بدون شک هیچ یک از دولت‌های عربی منطقه در صورت قرار گرفتن در وضعیتی مشابه، دست به این اقدام تلافی‌جویانه نخواهند زد و تسلیم محض خواسته‌های آمریکا و متحد منحوس خود یعنی رژیم صهیونیستی خواهند شد.

بدون شک این توانایی‌ها مرهون گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت اسلامی است که انگیزه توانمد شدن دفاعی را در منطقه به جمهوری اسلامی ایران می‌دهد. از دید نظریه‌پردازان سیاسی و ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران یک قدرت برتر منطقه‌ای است که می‌تواند قواعد بازی را در منطقه غرب آسیا تغییر دهد. جمعیت زیاد، سرزمین وسیع، تولید ناخالص داخلی، قدرت دفاعی و نظامی، توان هسته‌ای، قدرت تاثیرگذاری در منطقه تحت نفوذ، قدرت ایستادگی در برابر ائتلاف‌های منطقه‌ای که از سال ۲۰۱۱ به بعد با ظهور پدیده منحوسی به نام «داعش» علیه ایران شکل جدی‌تری به خود پیدا کرد و در دوران «ترامپ» (۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶) این حلقه و ائتلاف با پیوستن رژیم صهیونیستی در خلیج فارس تنگ‌تر شد، همچنین عمق استراتژیک با ضریب نفوذ بالا در منطقه سبب تاثیرگذاری در قواعد بازی در منطقه غرب آسیا یا خاورمیانه شده است.

این نقش‌آفرینی با عقبه ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت، امروزه در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن توانسته است محور مقاومت اسلامی و جریان ضداستکبار و ضد صهیونیسم را شکل دهد و در این رابطه آمریکا با کمک متحدان عبری و عربی خود، خیلی تلاش کرده‌اند تا این محور را تضعیف و ضربات عمقی بر پیکره جمهوری اسلامی وارد کنند؛ از تحریم‌های مالی و نفتی برای پائین آوردن درآمد‌های ناخالص ملی، تا انزوای منطقه‌ای و کاهش توان هسته‌ای، همه دنبال تضعیف و حتی تسلیم جمهوری اسلامی ایران در منطقه است تا رژیم صهیونیستی در منطقه به آرامش برسد و این امنیت و آرامش رژیم جزو سیاست‌های ثابت و کلی ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیاست که در دوره‌های مختلف ریاست جمهوری آمریکا جزو اصول ثابت واشنگتن در منطقه بوده است.

با این حال، انقلاب اسلامی ایران روحی در کالبد محور مقاومت در منطقه بوده و توانسته تا به امروز تمام معادلات منطقه‌ای آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه برهم بریزد تا جایی که از عراق تا سوریه و لبنان و فلسطین، هیچ تحولی بدون ایران و محور مقاومت صورت نمی‌گیرد.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار