به‌مناسبت شهادت امام هادی (ع)؛

درایت امام هادی (ع) مشروعیت خلفای عباسی را زیر سؤال بُرد

سیاست مبارزه با دستگاه حاکمیت ظالمانه امام هادی (ع) بر چند پایه استوار بود که مبارزه با فقیهان درباری و تقویت پایگاه‌های مردمی مهم‌ترین آن‌ها بود. امام هادی توانست با مشی مبارزاتی خود چهره حقیقی دولت غاصبانه بنی‌عباس را آشکار و شیعیان را متوجه اسلام ناب محمدی کند.
کد خبر: ۴۴۲۸۶۶
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۷ - 15February 2021

از فقیهان تا درباری تا تقویت پایگاه‌ مردمیبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، امام هادی (ع) با به‌کارگیری یک سلسله برنامه‌های ارشادی، فرهنگی و تربیتی، مبارزه‌ی غیرمستقیمی را با حاکمیت آغاز کرد و بی‌آنکه حساسیت دستگاه را متوجه خود سازد، به انجام فعالیت‌هایی بر ضد آنها پرداخت. در مواقع لازم نیز تا جایی که حیات شیعه را به مخاطره نمی‌انداخت، دامنه‌ی آن را گسترده‌تر می‌ساخت و با این فعالیت‌ها، بی‌اساس بودن این تصور را که «امام به دلیل مراقبت دشمن در مسائل سیاسی مداخله نمی‌کرد و هیچ‌گونه مبارزه‌ی سیاسی نداشت آشکار کرد.

امام در شرایط حاکم، به بهترین شیوه‌های مبارزاتی دست می‌زد که در بسیاری موارد، دشمن را مرعوب خود می‌ساخت و او را غافلگیر می‌کرد. اکنون به برخی از مهم‌ترین مبارزات امام (ع) اشاره می‌شود:

زیر سؤال بردن مشروعیت دستگاه

امام با استفاده از فرصت‌های مناسب، با نامشروع معرفی کردن عباسیان، مسلمانان را از هرگونه همکاری با آنان برحذر می‌داشت و با این کار، چهره‌ی این جرثومه‌های فساد را برای مردم بیشتر آشکار می‌کرد. «محمد بن علی بن عیسی» که از کارکنان دولت عباسی است، در نامه‌ای به امام هادی (ع) نظر ایشان را درباره‌ی کار کردن برای بنی‌عباس و پول گرفتن از آنان در مقابل کار، جویا می‌شود. امام در پاسخ او می‌نویسد:

آن مقدار از همکاری که به جبر و زور صورت گرفته، اشکال ندارد و خداوند عذرپذیر است، ولی به‌جز آن، ناروا و ناپسند است. ناگزیر اندکش بهتر از افزودنش است.» او دوباره برای روشن‌تر شدن مطلب به امام می‌نویسد که انگیزه‌ی او از همکاری با آنان فقط یافتن راهی برای ضربه زدن است.

مبارزه با فقیهان درباری

یکی از ابزارهای مردم‌فریبی خلفای عباسی، بهره‌گیری آنان از فقیهان درباری برای جلب اعتماد مردم و ترسیم چهره‌ای اسلام‌گرا از خود بود. امام هادی (ع) نیز با رویارویی با آنان، به‌نوعی دیگر مشروعیت دستگاه را زیر سؤال می‌برد و آنان را رسوا می‌کرد. دانش گیتی فروز امام به‌اندازه‌ای بود که کورسوی این دانشمندان مزدور را به خاموشی می‌گرایاند و حتی تحسین آنان و خلفا را برمی‌انگیخت و آنان را وادار به تسلیم می‌کرد.

نمونه‌های بسیاری ازاین‌گونه موارد در تاریخ یافت می‌شود که به ذکر نمونه‌ای از آن بسنده می‌شود. روزی فرد مسیحی را که با زنی مسلمان زنا کرده بود، نزد متوکل آوردند. متوکل خواست حد شرعی را بر او جاری سازد که در همین لحظه، مرد مسیحی اسلام آورد. حکم را به قاضی‌القضات، «یحیی بن اکثم»، ارجاع دادند. او گفت: مسلمان شدن او کفر و عملش را از میان برده و نباید بر او حد جاری شود.» قضیه مورد اختلاف قرار گرفت و برخی دیگر از فقیهان گفتند: باید سه مرتبه حد بر او جاری شود.

برخی دیگر نیز به‌گونه‌ای دیگر فتوا صادر کردند. پراکندگی نظرها، متوکل را بر آن داشت تا مسئله را با امام هادی (ع) در میان بگذارد. امام در پاسخ فرمود: او باید آن‌قدر شلاق زده شود تا بمیرد. این فتوای امام با انتقاد و مخالفت شدید فقهای دربار به‌ویژه یحیی بن اکثم روبرو شد و آنان اذعان داشتند که این فتوا هیچ‌گونه پشتوانه‌ای در آیات و روایات ندارد. ازاین‌رو، از متوکل خواستند در نامه‌ای، مدرک و مستندات فتوای ایشان را بخواهد.

متوکل موضوع را به امام نوشت و امام در پاسخ، پس از نام خدا این آیه را نگاشت: هنگامی‌که قهر و قدرت ما را دیدند، گفتند: به خدای یگانه ایمان آوردیم و به بت‌ها و عناصری که آنها را شریک خدا قرار داده بودیم، کافر شدیم، ولی ایمانشان هنگام دیدن قدرت ما سودی نخواهد بخشید. این سنت و حکم الهی است که در میان بندگان وی جاری است و پیروان باطل در چنین شرایطی زیان‌کار شدند. امام با این آیه به آنان فهماند که اسلام آوردن آن مسیحی حد را ساقط نمی‌کند. متوکل پاسخ امام را پذیرفت و دستور داد حکم همان‌گونه که امام فرموده بود، اجرا شود.

نفوذ عاطفی در برخی درباریان

درباریان، فرماندهان و سرداران نظامی دستگاه عباسی، به‌سان اربابانشان پایبند و دل‌بسته به حکومت و سلطه بر مردم بودند و نسبت به امامان و شیعیانشان، کینه خاصی در دل داشتند. دلیل انتخاب این‌گونه افراد و سپردن پست‌های کلیدی به آنان نیز جهت دادن به کینه‌توزی آنها در سرکوب شیعیان بود. بر این اساس، امامان، خود و شیعیانشان را از آنان دور نگه می‌داشتند، ولی در برخی موارد که زمینه را فراهم می‌یافتند، با آنان تماس حاصل کرده و آنها را به مسیر حق رهنمون می‌کردند. یا دست‌کم از وجود آنان برای کاهش فشار بر شیعیان و رفع مشکلاتشان بهره می‌گرفتند.

تقویت پایگاه‌های مردمی

امام با مشاهده اوضاع وخیم حاکم، برای جلوگیری از انهدام پایگاه‌های مقاومتی مردم و ناامیدی از گشایش در کار خود، با دلداری دادن و پشتیبانی از مردم و آگاهی یافتن لحظه‌به‌لحظه از شرایط معیشتی آنان، حیات جامعه اسلامی را تداوم می‌بخشید تا هنگام رویارویی با مشکلات و ستمگری‌ها، آنان امیدواری خود را از دست ندهند. همچنین امام با بهره‌گیری از آگاهی و دانش امامت خویش، شیعیان را با آگاه کردن از آینده، به برچیده شدن بساط ستم امیدوار می‌کرد.

منبع: مبارزات سیاسی امام هادی (ع) نوشته ابوالفضل هادی‌منش

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار