گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ علی عبدالصمدی؛ فصل دوم سریال جلال با محوریت تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به کارگردانی «حسن نجفی» روی آنتن است. فصل اول این سریال سال گذشته پخش شده بود و این که عوال این سریال در دوران شیوع ویروس نحس کرونا توانستهاند فصل دوم را کلید بزنند و به پخش برسانند واقعا شایان تقدیر است.
پیش از آغاز رسمی فصل دوم تله فیلمی شامل خلاصهی فصل نخست روی آنتن رفت که برای مخاطبین یادآور سریال مذکور بود. این اقدام عوامل سریال یا شبکهی یک بسیار هوشمندانه و دقیق بود، اما نیازی نبود به جای نام اصلی سریال یعنی «جلال» از نامی فرعی «پاییز امیر خیز» استفاده کنند.
نکتهای که هم در فصل اول و هم در این فصل به چشم میخورد دوگانگی شخصیت جلال کاراکتر اصلی سریال است. جلال به اعتراف خودش در فصل اول و دوم با کسی مشکلی ندارد شخصیتی سیاسی یا مبارز و انقلابی نبوده و نیست. عشق بزرگ او «راضیه» و کبوترانش بودهاند. او هرگز در محافل سیاسی تبریز یا تهران شرکت نکرده است. فقط به صرف اینکه یکی از مامورین شهربانی برای دستگیری وی برایش پاپوش سیاسی دوخته است، هجده سال فراری است و با هویتی ساختگی به زندگی ادامه میدهد.
این انتقاد مهم را برخی از همکاران مامور شهربانی نیز از وی دارند که چرا بعد از گذشت نزدیک به دو دهه دست از سر جلال بر نمیدارند. آیا به راستی مخاطب باید شخصیتی که به کبوتران خود سرگرم است به دید یک عنصر انقلابی نگاه کند آن هم شخصیتی که بارها به زبان آورده که سیاسی نیست و با کسی مشکلی ندارد؟ آیا یک مامور شهربانی در عالم واقعیت توانایی دستگیری یک کبوترباز ساده را نداشته است و حتی زمانی که به حجرهی وی وارد میشود، جلال اذعان میدارد که اکبر فرشچی است و مامور شهربانی بدون آن که مدرکی برای دستگیری اش رو کند از هجرهی او خارج میشود.
ضمن بذل عنایت به این نکتهی حائز اهمیت که جلال بارها اذعان داشته که سیاست مدار نیست و اصولا با کسی دشمنیای ندارد آیا مخاطبین این سریال خوش ساخت باید قبول کنند که او یک قهرمان است؟ با کدام عمل قهرمانانه؟ قهرمانی که نه مطالعهی سیاسی دارد نه در محافل سیاسی شرکت میکند، ولی به دلیلی نا معلوم از مامورین دولتی فراری است.
جلال در فصل اول زمانی که به مسجدی در روستایی اطراف تبریز پناه برده بود میتوانست و فرصت این را داشت که با مفاهیم اصیل اسلامی و انقلابی آشنا شود و در فصل دوم در مقام یک انقلابی اصیل عمل کند. شخصیتی که حالا متحول شده است و حضورش در تظاهرات ۲۹ بهمن تبریز اتفاقی و از سر کنجکاوی نبوده است.
روی هم رفته «جلال» مخاطب را حذب میکند. هزار توی اتفاقاتی که برای جلال میافتد باعث جلب و جذب مخاطبین تلویزیون است. «جلال» حس تعلیق بالایی دارد. بازی عمار تفتی و حمیرا ریاضی در فصلهای اول و دوم بسیار قابل درک و روان بود. تلویزیون با در دستور کار قرار دادن سریالهایی با مضمون تاریخ معاصر میتواند نسلهای بعدی را از کم و کیف و چند و چون اتفاقات و وقایع تاریخی مطلع سازد و فرهنگ ساز نسلهای بعدی شود.
انتهای پیام/ 121