گروه استانهای دفاعپرس - سید حسین ولیپور زرومی؛ دفاع مقدس عرصه ظهور بالاترین درجه شور و شعور بود. هدف، کسب رضایت معبود و دفاع از شرافت ملی و کیان اسلامی بود. برای این منظور فرقی نمیکرد که یک رزمنده یا یک یگان در کجای خطِّ مأموریت قرار دارد.
همگان گوش به فرمان فرماندهان بالادست بودند که آن را عین دستور و فرمان امام امت (ره) میدانستند. گاه خطشکن بودند و افتخار اولین جانفشانیها نصیبشان میشد و گاه در خطوط طولانی نبرد، تمرین صبر و استقامت داشتند و یا در موقعیتهای پدافندی حافظ و نگهبان مام میهن بودند؛ گاه همگام با دهها لشکر و تیپ، یکصدا و بهیکباره، چون صاعقه، در شب عملیات بر دشمن فرود میآمدند و گاه غریب و تنها در برابر سپاه حجیم دشمن به رزمگاه عشق و آتش میشتافتند.
لشکر ۲۵ کربلا و رزمندگان باغیرت آن همانند سایر یگانها و سلحشوران این سرزمین در دوران هشت سال دفاع مقدس، در جمیع این نقشهاف لباس عمل و اقدام بر تنشان پوشیدند.
گاه، چون شب والفجر ۸، با شکافتن تمام اروند به قلب فاو زدند و ساعتی بعد پرچم پرافتخار پیروزی را بر بلندای مناره مسجد این شهر به اهتزاز درآوردند و گاه نیز برای انحراف دشمن از میدانگاه اصلی نبرد، غریبانه بر صفوف چندلایه آن حمله بردند.
عملیات والفجر ۶ یکی از صحنههای بیبدیل در تمام دوران دفاع مقدس بوده است؛ عملیاتی که از ابتدا معلوم بود بنای فتح سرزمینی دشمن در میان نیست و بیشتر برای مشغول داشتن آن و دورکردنش از صحنه اصلی نبرد است.
سوم اسفند ۱۳۶۲، سالروز عملیات بزرگ خیبر است. در این عملیات بر اساس طراحی سپاه اسلام قرار بود که اهداف بزرگی تا نزدیکیهای بصره و شرق دجله به وسیله رزمندگان اسلام فتح شود. این حجم عظیم از پیروزی به کمک یک عملیات ایذایی دیگر، امکانپذیر میشد. تنها چند روز مانده به شروع عملیات خیبر این فکر به ذهن فرماندهان عالی جنگ تبدیل به راهبرد شد که میبایست عملیاتی در منطقه میانی نبرد با دشمن طراحی و اجرا شود؛ تا بخشی از توان دشمن از صحنه اصلی نبرد (موقعیت عملیاتی خیبر) خارج شود. چیلات و نیزار در منطقه عمومی دهلران برای این منظور انتخاب شد؛ منطقهای کاملا ناشناخته برای رزمندگان اسلام؛ انتخاب یگانی که پذیرای چنین مأموریت دشواری شود بسیار سخت بود.
سرانجام این روح ایثار و فداکاری در نزد رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا دیده شد. پذیرش مسئله در مرحله اول با توجه به عدم شناخت منطقه، آسان نبود. ولی به همان دلیلی که فرمان فرماندهان برای رزمندگان اسلام، همانند فرمان امام امت بود خیلی راحت این مسئله پذیرفته شد.
سرانجام یک روز قبل از شروع عملیات خیبر، در روز دوم اسفند ۱۳۶۲ رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا در منطقه چیلات و نیزار با عبور از خط فاصله میان دو طرف که به عمق بیش از ۲۰ کیلومتر میرسید، خسته و تشنه خودشان را به دشمن رساندند. تلفات بسیاری از دشمن گرفته شد. تمرکز دشمن به این سو جلب شد. با تجمیع امکانات حلقه محاصره بر رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا تنگ شد. برگشت نیروها با تن زخمی و بیرمق به موقعیت قبلی نیز بسیار سخت بود. در هر حال رزمندگان بسیاری از لشکر ۲۵، مظلومانه در این عملیات به شهادت رسیدند. جوانان بسیاری در درههای چیلات پر پرواز به سوی آسمان گشودند.
پیکرهایی که تا بازگشت به وطن حتی ده سال در خاک عراق مهمان بودند و عزیزانی نیز که تا امروز هنوز به آغوش خانواده بازنگشتند. بیشترین میزان مفقودین لشکر در دوران جنگ مربوط به همین عملیات بود. پایداری در این عملیات، منجر به سهولت کار ما در عملیات خیبر شد.
تا به امروز همواره از عملیات خیبر بحق گفته میشود، ولی از نقشهای پنهان شاهدان شهیدی که از اول قرار بر غافلگیری و فریب ذهنی دشمن در منطقه عمومی دهلران داشتند؛ هیچگاه حرفی به میان نیست. البته که پاداش حقیقی در نزد خدای علیم است.
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت / سر خم میسلامت شکند اگر سبویی
یاد و خاطره شهیدان مظلوم لشکر ۲۵ کربلا در عملیات والفجر ۶ و نیز شهیدان عزیز عملیات بزرگ خیبر زنده و جاوید باد.
انتهای پیام/