به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یزد، شهید «عباسعلی رنجبر بافقی» یکم آذر ۱۳۴۶ در شهرستان بافق یزد به دنیا آمد و تا پایان دوره راهنمایی تحصیل کرد. کارگر بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی و معاون دسته راهی جبهههای حق علیه باطل شد. سرانجام ۴ اسفند ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به کمر به شهادت رسید. پیکرش در امامزاده عبدالله بافق به خاک سپرده شد.
در ادامه وصیتنامه شهید بزرگوار را از نظر میگذرانیم:
بسمه تعالی
سلام علیکم بار خدایا تو مىدانى که من گناهکارم از تو مىخواهم که اول تمام گناهان مرا ببخشایى. معبودا، پروردگارا تو را بهخون این شهیدانى شب و روز در راه تو جانفشانى مىکنند و کردند و شهید شدند، اگر خواستى مرا از روى این دنیاى فانى ببرى اول مرا پاک کن بعد مرا ببر. پروردگارا تو را به خون حسین کربلا قسمت مى دهم که مرا با شهداى صحراى کربلا محشور گردانى.
امروز روز عاشورا است و اینجا سرزمین کربلا ست. امروز روزى است که باید خون خود را پاى درخت اسلام ریخت. پس اى برادرى که پاى وصیت من نشستهاى به پا خیز و نگذارکه خون من و دیگر شهدا پایمال شود. فردا باید جواب بدهید. حال من چند وصیت با شما مردم دارم: اى مردم اول از همه اتحاد خود را حفظ کنید که اگر اتحاد را از دست دادید کار تمام است. (دشمن پیروز مىشود)
دوم، هرچه شما کردید در خط حزب الله باشید و امام را تنها نگذارید. سوم، افرادى سودجو هستند که مى خواهند فرزندان حزب اللهى مردم را از صحنه انقلاب خارج کنند. انشاءالله بعد از جنگ ما مىدانیم با اینگونه افراد چگونه برخورد کنیم. اى کسانى که مىتوانستید به جبهه بیایید و نیامدید شما نیز کمى بنشینید و فکر کنید. حال چند جمله با مادرم صحبت دارم: مادر جان، اول از هرچیز مرا حلال کن. شما برایم خیلى زحمت کشیدهاید، ولى من نتوانستم اندکى از آن زحمات را جبران کنم.
مادر جان به شما وصیت مىکنم که من حدود ۷۰ روزه قضا دارم که برایم ادا کنى و حدود هزار رکعت نماز قضا برایم بخوانید و دیگر این که اگر کسى از من طلبکار است و ادعا کرد به او بدهید. مادر جان اگر خواستى براى من گریه کنى براى حسین زهرا (ع) گریه کن.
انتهای پیام/