یادداشت/ مرتضی بریری

واکاوی رفتار مامون عباسی؛ درس عبرتی برای جریان‌های تفرقه‌گرای شیعه

اساسا شیعه اگر به اتحاد می‌رسید، تاریخ خونباری نداشت. باز نکردن دکان در مقابل امام و قائد وقت، درسی است که از زندگی مامون باید گرفت و بدان عمل کرد.
کد خبر: ۴۴۵۴۵۲
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۰ - 01March 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ مرتضی بریری کارشناس حوزه ارتباطات، فرهنگ و حقوق؛ روز هفدهم رجب، در تاریخ اسلام اتفاق خاصی رخ داده است. برخی از منابع از جمله «تاریخ بغداد» (که به تاریخ مدینة السّلام هم مشهور است) اثر خطیب بغدادی، «تَتمّةُ الْمُنْتَهی فی وَقایع اَیّام الْخُلَفاء» اثر حاج شیخ عباس قمی، «مُسْتَدرَک سَفینَةُ الْبِحار» اثر آیت‌الله شیخ علی نمازی شاهرودی، «قلائد النحور فی وقایع الایام و الشهور» اثر مرحوم آیت الله ذبیح الله محلاتی و... نوشته‌اند که در چنین روزی به سال ۲۱۸ هجری قمری مامون عباسی جان به مالک دوزخ تسلیم کرد.

مامون عباسی، فرزند هارون‌الرشید هفتمین خلیفه عباسی بود و پس از آنکه برادرش محمد امین را از تخت خلافت به زیر کشید، خود بر آن نشست. او نزد شیعیان به دلیل آزار و اذیت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (ع) و سپس به شهادت رساندن آن حضرت شهرت دارد.

مامون، خلیفه سیّاس و مکاری بود و از آن جهت که از شورش‌های پی در پی شیعیان و علویان جلوگیری کند، امام رضا (ع) را به نزد خود در خراسان خواند و به ولایتعهدی خویش برگزید. همچنین او حضرت امیرالمومنین علی (ع) را برتر از سایر خلفا تلقی می‌کرد و پس از پیغمبر، ایشان را شایسته جانشینی دانست و فدک را به علویان بازگرداند.

مامون برخلاف غالب خلفای عباسی، انسانی دانشمند و آگاه بود. این خلیفه را یک متکلم قهار معرفی کرده‌اند که در زمینه مساله خلافت امیرالمومنین (ع) با بسیاری از متکلمان دیگر به مباحثه پرداخت و بر همه آن‌ها نیز فائق آمد. علامه شهید مرتضی مطهری نیز هفتمین خلیفه عباسی را شیعه امام‌کش! معرفی کرده است.

مامون به ظاهر شرعیات نیز پایبندی بسیار نشان می‌داد؛ یک متن مهم برای بررسی آن دوران کتاب «هزار و یک شب» است. هرچند که این اثر تاریخی نیست، اما با غور در آن می‌توان به برخی از مسائل پی برد. متون ادبی، برآمده از فرهنگ مسلط زمانه تولد خود هستند و با آن دوران و متون پیش از خود نیز «روابط بینامتنی» دارند. در «هزار و یک شب» داستان‌های بسیار و حیرت انگیز از عشق‌بازی‌ها و سرخوشی‌های خلفایی چون هارون الرشید و... دیده می‌شود، در حالی که درباره مامون چنین داستان‌هایی را شاهد نیستیم.

هفتمین خلیفه عباسی، اما نسبت به حضرت رضا (ع) به جز مسائل سیاسی، در حوزه علم نیز حسادت بسیاری می‌ورزید. امام (ع) سرآمد همه دانشمندان و متکلمان عصر بود و مامون به فراست، این نکته را پس از برپایی جلسات مناظره حضرت ثامن الحجج (ع) با دانشمندان و متکلمان دوران خود، دریافت. او برای آنکه دکانی در برابر مدرسه ائمه (ع) باز کند، بیت الحکمه را تقویت کرد.

بیت الحکمه یک نهاد علمی برجسته بود که در آن بسیاری از متون معتبر علمی از جمله آثار فلاسفه یونان باستان را به عربی ترجمه کردند. هرچند که کار او «عدو شود سبب خیر» بود و نشاط علمی در جهان اسلام را موجب شد، اما هدف، برپایی دکانی بود در مقابل مکتب ائمه (ع).

اگر به قول شهید مطهری پایبند بوده و مامون را شیعه (یا در نهایت دارای تمایلات شیعه‌گری) بدانیم، داستان زندگی و اعمال او درس عبرتی برای کلیه تاریخ، از جمله زمان ماست. مامون به امام و سرور خود حسادت می‌ورزید و تلاش کرد تا مقابل مدرسه او دکانی را باز کند؛ سرانجام نیز جناب ایشان (ع) را به شهادت رساند.

شیعه، به واقع سرسپرده است و مقابل امام و قائد خود نمی‌ایستد. ایستادگی در برابر امام وقت، گوش نسپردن به ایده‌ها و فرمان‌های رهبر و قائد زمانه یکی از مشکلات شیعه (منظور عامه کسانی است که به شیعه شهره‌اند والا شیعه خالص که ویژگی‌هایی ثابتی دارد) در طول تاریخ بوده است. اساسا شیعه اگر به اتحاد می‌رسید، تاریخ خونباری نداشت. باز نکردن دکان در مقابل امام و قائد وقت، درسی است که از زندگی مامون باید گرفت و بدان عمل کرد.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها