گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ سریالهای «نون. خ» و «پایتخت» از بهترین و اساسیترین تولیدات صدا و سیمای ایران هستند. بهترین و اساسیترین نه از آن جهت که تکنیک بالایی در فیلمنامه یا ساختار روایی دارند یا حرفهایی جدی و اساسی در حوزه بیان تصویری برای گفتن دارند، بلکه از آن جهت که نشان دهنده بخشی از هویت ملی کشور عزیزمان ایران آن هم به زیباترین شکل ممکن هستند، بهترین به شمار می روند.
«پایتخت» به مطلوبترین شکل ممکن احوالات مردم مازندران را به نمایش میگذارد و «نون. خ» به بهترین شکل احوالات مردم کرمانشاه را نمایش می دهد. و چه خالی است جای مردم مشهد، سیستان و بلوچستان، خرمشهر، تبریز، یزد، شیراز و... در قالب سریالهای طولانی در قاب تلویزیون.
«مهدی فرجی» که از مدیران با سابقه صدا و سیما است در شکل گیری این دو سریال نقشی بسیار مهم و تعیین کننده داشته است. «پایتخت» زمانی تولید شد که او مدیر شبکه اول سیما بود و سریال «نون. خ» به تهیه کنندگی وی انجام شد. این مساله نشان دهنده شناخت عمیق این مدیر فرهنگی از صنعت سریال سازی است.
به گفته سعید آقاخانی کارگردان سریال «نون. خ» خندههای پی در پی کاظم نوربخش - بازیگر نقش سلمان - در پس هر اتفاق – چه خوب چه بد- جزیی از شخصیت واقعی ایشان است و او در عالم واقع و زندگی خود نیز تقریبا چنین است. با پذیرفتن این ادعا و دیدن رفتار و کردار سلمان در سریال میتوان به این نتیجه رسید که عرفانی ناب و اصیل از مدتها قبل در وجود این شخصیت نهادینه شده و حالا به این شکل زیبا بروز و ظهور پیدا کرده است. رسیدن به چنین شخصیتی یک شبه و یک دفعه انجام شدنی نیست.
تصویری که طی سالهای مختلف از عرفان و عارف برای ما به عنوان یک انسان ایرانی تصویر شده مردی است با موها و محاسن بلند و سفید که کاملا تارک دنیا است و گوشهای نشسته و فقط عبادت میکند، اما سلمان سریال «نون. خ» کاملا چیز دیگری است و عرفانی سرزنده و شاد و خوشحال و عملی و توام با زندگی را در برابر چشم ما قرار میدهد.
عرفان از این بالاتر و نابتر ومحضتر مگر میشود؟! تسلیم مطلق در برابر حق تعالی اگر این نیست پس چیست؟! اینکه هر بلایی سرت میآید با صدای بلند بخندی و شاد باشی؟! شکر خدا اگر این نیست پس چیست؟!
در سریال صحنهای است که سلمان به کانکس میرود تا حمام کند، بلافاصله پس از باز کردن شیر آب و سرازیر شدن آب سرد روی بدنش با صدای بلند میخندد و میگوید: آب چقدر سرد است! سلمان زلزله زده که تمام هستی اش را در زلزله از دست داده و حتی آب گرم هم برای حمام کردن ندارد با صدای بلند میخندد و میگوید: آب چقدر سرد است!
کاظم نوربخش در مورد نحوه آشناییاش با سعید آقاخانی و پیوستن به سریال «نون. خ» میگوید: از قبل آقاخانی را میشناختم و به واسطه همشهری بودن و همکاریهایی که در زمینهی تئاتر در سالهای دورتر داشتیم خیلی دوست داشتم در این پروژه هم حضور داشته باشم بنابراین مثل همه عزیزان هنرمند تست دادم. به رغم اینکه عده زیادی شرکت کرده بودند، اما فقط تعداد محدودی انتخاب شدند.
سلمان، کیوان، عمو کاووس و نورالدین خانزاده از ماندگارترین شخصیتهای تاریخ سریال سازی ایران هستند همان طور که نقی معمولی و ارسطو در «پایتخت» و حسام بیگ و مرادبیگ در روزی روزگاری و جالب اینکه تمامی این شخصیتها برآمده از زندگی عادی مردم این کشور هستند نه کپی برداری شده از روی سریالها یا فیلمهای خارجی و یا محصول تخیلات یک نویسنده.
این مساله نشان دهنده این واقعیت بسیار مهم است که کشور ایران در اقصی نقاط مختلف خود چه گنجهای پنهانی را در خود جای داده است؛ گنجهایی که باید شناسایی و نمایش داده شوند.
اگر صدا و سیمای ایران همت کند و سریالسازی را به تمام استانهای ایران تعمیم دهد و برای بازتاب روحیات مردم و کشف شخصیتهای ناب در اقصی نقاط ایران وقت کافی بگذارد افزایش تعداد شخصیتهای ماندگار سریالسازی ایران به پنجاه عدد یا بیشتر دور از انتظار نیست.
انتهای پیام/ 121