کاظمی قمی در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

آمریکا به راحتی از عراق نمی‌رود/ داعش در دوره بایدن بیشتر با عملیات‌های امنیتی ورود می‌کند

سفیر پیشین ایران در عراق گفت: سال گذشته بود که پارلمان عراق خروج نیروهای آمریکایی از عراق قانونی کرد و باید از خاک عراق این نیروها بیرون بروند؛ ولی تا به امروز چتین اتفاقی نیفتاده است؛ گرچه خیلی‌ها براین باور هستند خروج نیروها صورت گرفته است، ولی اندکی از این نیروها بیرون رفتند.
کد خبر: ۴۴۸۳۶۲
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۱:۳۸ - 03April 2021

امریکا در عراق ماندی است و به راحتی از عراق نمی رود / داعش در این دروه بیشتر با عملیات های امنیتی ورود می کندگروه بین‌الملل دفاع‌پرس: آمریکا تمام تلاش خود را دارد که در عراق بماند؛ البته نه‌تنها در عراق بلکه نیروهای خود را در سوریه و افغانستان نیز حفظ کند و دست به هر اقدامی می‌زند از جمله ظهور جدید داعش با رویکرد جدید متفاوت که سوالات متعددی در این باره مطرح است مهم‌ترین آن این است آمریکا برای از بین بردن داعش دست به اقدام می‌زند یا برای ماندن آن و اینکه جو بایدن چه نگرشی را می‌خواهد در منطقه پیاده کند؛ در همین باره خبرنگار دفاع‌پرس با حسن کاظمی قمی سفیر پیشین ایران در عراق به گفت‌و‌گو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید؛ 

خروج نیرو‌های آمریکا از عراق را با توجه به رویکار آمدن بایدن چطور ارزیابی می‌کنید؟

سیاست آمریکا در تداوم اشغالگری در منطقه غرب آسیا و مشخصاً عراق، سوریه، افغانستان با ورود هیئت حاکمه جدید در کاخ سفید به نظر می‌رسد تغییری نکرده است یعنی همچنان بر تداوم اشغالگری آمریکا و دولت جدید آمریکا اصرار دارد. این برخلاف شایعاتی است که مطرح می‌شود و برخلاف سیاست‌های اعلامی است که دولتمردان آمریکا عنوان می‌کنند. دلیل این تداوم اشغالگری را بخواهیم برشماری کنیم نشان می‌دهد چشم انداز نزدیکی برای خروج آمریکا از منطقه مشاهده نمی‌شود. این که نیرو‌های دفاعی این کشور، نیرو‌های جبهه مقاومت و مردمی و خواسته دولت‌های این کشور‌ها بر خروج آمریکا تاکید کنند که این امر نیز خیلی محتمل است یعنی وقایعی که در عراق می‌گذرد یا در افغانستان می‌گذرد این را نشان می‌دهد آمریکایی‌ها اصرار بر ماندن دارند در حالی که مردم در نقطه مقابل خواهان خروج اشغالگر و نیرو‌های خارجی از این کشور هستند.

در توجیه این که چرا آمریکایی‌ها اصرار بر تداوم اشغالگری دارند می‌توان به یکسری از مولفه‌ها اشاره کرد. موضوع نفت منطقه برای آمریکا هنوز موضوع اول است یعنی تسلط بر نفت منطقه برای تنظیم سیاست‌های قدرت بزرگ آمریکا محسوب می‌شود و ادامه هژمونی آمریکا بر کشور‌های منطقه است. آمریکا نمی‌خواهد در عراق، افغانستان و در سوریه نفوذ و هژمونی نداشته باشد که همین امر باعث شده در منطقه شرق کشور حضور پیدا کرده و از تروریست حمایت کند که بخشی مربوط به نفت است و بخشی مربوط به این است که می‌خواهد تسلط بر این کشور داشته باشد. این حضور نظامی باعث حمایت و تقویت گروه‌های تکفیر و تروریستی در منطقه در چارچوب جنگ‌های نیابتی آمریکایی می‌شود.

یک دلیل دیگر، حضور نظامی آمریکا ایجاد مزاحمت برای کشور‌های منطقه است. حضور آمریکا در عراق می‌تواند با هدف ایجاد مزاحمت برای جمهوری اسلامی باشد. در افغانستان مزاحمت برای پاکستان، چین، روسیه، ایران و ... باشد همین طور که الان از افغانستان بعنوان بزرگ‌ترین پایگاه جاسوسی و استراق سمع استفاده می‌کند، همان طور که در قطر این حضور با این هدف است. پس می‌خواهد مزاحمت برای کشور‌های منطقه ایجاد کرد حتی برای جبهه مقاومت نیز مزاحمت ایجاد کند. این حضور نظامی در چارچوب حمایت از رژیم غاصب اسرائیل است و یکی از اهداف آمریکایی‌ها از اشغالگری دخالت در امور داخلی کشور‌ها است. این حضور نظامی تقویت کننده این دخالت هاست که این را بخوبی در عراق شاهد هستیم. یعنی پشتیبانی حضور نظامی آمریکایی‌ها در ارتباط با آن حوزه‌های سیاسی و اقتصادی آمریکا است که می‌خواهد از این کشور‌ها بهره ببرد.

آمریکا می‌خواهد در منطقه باشد تا اراده‌های خود را به برخی کشور‌ها از جمله عراق، سوریه و افغانستان تحمیل می‌کند. همین حضور نظامی بهانه‌ای برای دوشیدن کشورهاست. به صراحت رئیس جمهور سابق آمریکا گفت باید شیر این‌ها را همانند گاو بدوشیم. حضور نظامی است که این مسئله را تسهیل می‌کند. در نتیجه این‌ها بخشی از دلایلی است که آمریکا در تداوم اشغالگری نظامی در این کشور‌ها اصرار دارد و هم سیاست فروش تسلیحات و نظامی کردن منطقه را اصرار دارند. با توجه به مشکلاتی که آمریکا با ان مواجه شده است باعث شده جامعه آمریکا یک فضای دو قطبی بودن را تجربه کند. جامعه داخلی آمریکا طبیعتاً بخشی از حل مشکلات اقتصادی را در چارچوب ایجاد بحران‌هایی که در مناطق ایجاد کند، فروش تسلیحات است و این سیاست با آمدن حزب دموکرات در کاخ سفید به نظر من تغییر در سیاست‌های اشغالگری آمریکا در منطقه ما نخواهد داشت. اگر یک نگاه واقع بینانه‌ای به روند راهبرد‌ها و سیاست‌های آمریکا در منطقه خود یعنی غرب آسیا، داشته باشیم تجاوز عربستان سعودی به یمن در دوره دموکرات‌ها رخ داد. روی کار آوردن محمد بن سلمان که کودتایی در داخل خانواده سعودی صورت گرفت در دوره حاکمیت دموکرات هاست. تشدید درگیری‌های منطقه ما به این دوران برمی گردد. پدیده داعش برای دوره حاکمیت دموکرات هاست که آقای بایدن بعنوان معاون رئیس جمهور بوده است و رئیس جمهور فعلی آمریکا از نظریه پرداز‌هایی است که معتقد بود باید کشور‌هایی همچون عراق تجزیه شود. این‌ها سیاست‌های جدیدی نیست و در دوره حاکمیت دموکرات‌ها بود و اساساً منطقه ما بعد از اشغالگری نظامی توسط آمریکا در عراق شروع شد و این اشغالگری به نتیجه مورد دلخواه آمریکا نرسید و آمریکا در طرح خود ناکام ماند، در نتیجه جنگ‌های نیابتی را جایگزین لشکرکشی‌های نظامی کرد و این ناامنی و بی ثباتی و افزایش تنش در منطقه در دوره حاکمیت دموکرات‌ها است.

پس می‌توان گفت فرقی بین سیاست‌های جو بایدن و دونالد ترامپ در منطقه وجود ندارد؟

به نظر من، سیاست‌های کلان آمریکا در منطقه غرب آسیا هیچ تفاوت راهبردی اتفاق نخواهد افتاد. مشخصه‌ها هم روشن است. سیاست نظام آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی است. یعنی هر حزبی که حاکم شد چه جمهوری خواهان و چه دموکرات‌ها هر دو هدفشان از بین بردن جمهوری اسلامی است. حالا سوالی که اینجا بوجود می‌اید این است، این سیاست‌ها با روی کار آمدن دموکرات‌ها تغییر می‌کند؟ خیر. این که امنیت اسرائیل را پایدار کند و کیان صهیونیستی را حفظ کنند سیاست لایتغیر برای آمریکایی هاست. فرقی ندارد کدام حزب باشد. این که مردم بر سرنوشت خود حاکم نشوند، سیاستی است که آمریکایی‌ها دنبال می‌کردند. این که مقاومت‌های مردمی شکل گرفته، جبهه مقاومت شکل گرفته را نه دموکرات‌ها و نه جمهوری خواهان می‌خواهند. یعنی این‌ها نمی‌خواهند مردم سالاری در این کشور‌ها شکل گیرد بلکه این‌ها هژمونی خود را می‌خواهند. فرقی نمی‌کند دموکرات یا جمهوری خواه باشید.

شاید یکی از دلایلی که آمریکا اصرار دارد در عراق بماند و خود را مالک عراق می‌داند این است که نوری المالکی از آمریکا برای از بین بردن صدام کمک خواست و حتی قرارداد نظامی با آمریکایی بست؟

نکته قابل توجه این است، ان چه آمریکایی‌ها در هر کجای دنیا بویژه در منطقه حساس خاورمیانه و غرب آسیا انجام می‌دهند در چارچوب منافع آمریکاست، نه خواسته مردم منطقه. یعنی زمانی از صدام حمایت می‌کردند، چون او در چارچوب منافع آمریکا عمل می‌کرد. سیاست آمریکا به اینجا رسید که با خلا فروپاشی اردوگاه شرق آمریکا داعیه رهبری جهانی را برعهده گرفت و فرماندهی واحد را دنبال کند. در این چارچوب خاورمیانه موضوعیت داشت و طرح جدید خاورمیانه را شکل داد. حادثه ۱۱ سپتامبر نیویورک مشکوک است و این بهانه‌ای شد امروز امنیت جهانی، صلح جهانی از جانب آمریکا به خطر افتاده و من باید رهبری جهانی مبارزه با تروریسم را برعهده بگیرم و اولین جا خاورمیانه و افغانستان و بلافاصله در عراق بود. در این طرح جدید دیکتاتوری معنا ندارد. بگویند ما با دیکتاتور می‌جنگیم، با تروریسم می‌جنگیم، با دولت‌های حامی تروریسم می‌جنگیم، صدام یکی از دولت‌های حامی تروریسم است. نمی‌شد با پیشانی دیکتاتوری آمریکا وارد عراق شود و بگوید من امروز دیکتاتور را از بین بردم و می‌خواهم مردم سالاری شکل دهم و عراق قدم اول برای آن خاورمیانه می‌شد.

اگر موفق می‌شد همین حرکت را در کشور‌های دیگر انجام می‌داد. آمریکا نمی‌توانست مدعی شود من ناجی مردم عراق بودم. به دلیل اینکه آن زمان که از صدام حمایت می‌کرد و صدام نه فقط مردم ایران را شهید می‌کرد، انفاری که علیه کرد‌ها انجام داد، در جلوی چشم آمریکایی‌ها بود که اتفاق افتاد. آمریکا عراق را از سال ۲۰۰۳ تا امروز اشغال کرد، حجم کشتاری که آمریکایی‌ها از ملت عراق صورت داد را محاسبه کنید. اساساً ایجادکننده و پرورش دهنده تروریسم در عراق خود آمریکایی‌ها بودند. خودشان می‌گویند داعش را ما ایجاد کردیم. قبل از داعش هم گروه‌های تروریستی داشتیم. سفیر آمریکا یکی از افتخاراتی که داشت این بود که جوخه‌های مرگ را ایجاد کرده است. برداشتن صدام هم نه در خاستگاه مردم عراق بلکه در چارچوب منافع آمریکا بود. اساساً توافقی که بین رهبران مبارز عراق با آمریکا صورت گرفت این بود که عراقی‌ها هستند که صدام را بردارند نه این که آمریکا بیاید اشغال نظامی کند و تجاوز نظامی انجام دهد. در نتیجه از داخل عراق مردم آمریکایی‌ها را اشغالگر می‌دانند. دلیل این است که بعد از شهادت فرمانده عزیز، حاج قاسم و ابومهدی و دوستان دیگر، بلافاصله مجلس نواب مصوبه خروج آمریکایی‌ها را مطرح کرد.

پارلمان عراق خروج نیرو‌های آمریکایی را تبدیل به قانون کرد، ولی تا امروز حرکتی نشده است و از وقتی الکاظمی روی کار آمده دوست ندارد آمریکا خارج شود. دلیل این امر چیست؟

این یکی از مصداقی است که نشان می‌دهد آمریکا نمی‌خواهد خارج شود. یک زمانی گفته می‌شود نماد‌هایی که نشان می‌دهد آمریکا نمی‌خواهد از عراق خارج شود چیست. یک؛ پارلمان عراق بر خروج نیرو‌های آمریکایی قانونی مصوب کرد. آمریکایی‌ها تا الان مانده اند. اگر این‌ها در چارچوب خواسته مردم عراق آمده بودند، عراق الان می‌گوید باید خارج شوید یعنی باید تا کنون خارج می‌شدند، اما شما شاهد هستید که تا امروز حاضر نشدند از عراق خارج شوند در حالی که پارلمان مصوب کرده و آمریکایی‌ها موظف به ماندن هستند. دو؛ هیچ کس نمی‌داند عدد واقعی نظامی‌های آمریکا در عراق چقدر است. بدین مفهوم است که دولت عراق نمی‌داند چه میزان است.

ادامه دارد ... 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار