به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، گنجینه به جا مانده از امام خمینی (ره) از مطالبی پربار است که میتواند به راحتی پاسخ پرسشهای امروز یعنی بیش از سه دهه پس از رحلت ایشان باشد. یکی از ارزشمندترین آثار امام (ره) وصیتنامه سیاسی ایشان است؛ امام خمینی در وصیتنامه خود ریشههای انقلاب اسلامی و معضلات و نقشه راه آینده آن را تبیین کردهاند و در هر کدام از این موارد به تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی و عقیدتی پرداختهاند. وصیتنامه سیاسی امام خمینی منشوری برای چارچوب گذاری (عدم انحراف) و ریلگذاری (عدم گمراهی) است.
در این اثر ارزشمند بیش از ۳۰ بار به تصریح از جوانان سخن رفته است و در توصیههای دیگر نیز به شکل تلویحی جوانان مورد خطاب هستند. در مجموع توصیهها و راهنماییهای گرانبهایی برای جوانان و نوجوانان در وصیتنامه امام (ره) موجود است. در این میان سه توصیه از راهنماییهای امام (ره) از دیگر توصیهها مهمتر به نظر میرسد:
۱. تبیین اثر تخریبی مراکز تفریحی پهلوی در جوانان
۲. تبیین آثار و آسیبهای دانشگاهها و نقش آن در تربیت مدیران جامعه
۳. تبیین ابتلای جوانان باانگیزه به مکاتب شرقی و غربی
۲. تبیین آثار و آسیبهای دانشگاهها و نقش آن در تربیت مدیران جامعه
«از یک طرف، از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و رؤسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مؤمن در اقلیت قرار گیرند که قشر مؤثر را که در آتیه حکومت را به دست میگیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقاً و اسلام بخصوص و از وابستگان به ادیان خصوصاً روحانیون و مبلغان، متنفر باشند و اینان را عمال انگلیس در آن زمان و طرفدار سرمایهداران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی میکردند و از طرف دیگر، با تبلیغات سوء، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بیدینی و بیبندوباری و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم مینمودند.
نتیجه آنکه دولتمردان مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند؛ و تودههای مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی و روحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخایر ملت در جیب آنان سرازیر شود، چنانچه دیدید به سر این ملت مظلوم چه آمد و میرفت که چه آید» [۱] این سخنان امام خمینی (ره) بسیار شبیه به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص نفوذ اسناد بینالمللی در بدنه مدیریتی جامعه (مانند سند ۲۰۳۰) است؛ امام (ره) در مقام یک اندیشمند هیچگاه درگیر پدیدههای سطحی و روبنای اتفاقات جامعه نبودند و همیشه به ریشهیابی و بیان اسباب رخدادها میپرداختند و همین امر باعث شده است که بیانات ایشان محدود به زمان و مکان نباشد و حکمتی در آن جاری باشد که قابلاستفاده در همه زمانها و ملل است.
سختگیری در مدیریت دانشگاهها و رد فرضیه «نظم در بینظمی است» برای اداره مراکز تعلیم و تربیت نه از باب ریاضتهای هندو و صوفیانه برای آبدیده کردن جوانها که برای مدیریت حرکت آینده کشور است. از آنجا که اکثر مدیران کشوری از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، بخش اعظم تلاش برای حل مشکلات مدیریتی کشور باید در دانشگاهها رقم بخورد! چشمان دانشجویان تحولخواه باید رد پای تفکر لیبرالی را که مانند سرطان در بدنه مدیریتی کشور رخنه کرده است در دانشگاهها ببینند.
از طرفی هجوم نرم دشمنان تمدنی انقلاب اسلامی در دانشگاهها و ترویج عقاید باطل و ترجمه کتابهای ضد اسلامی، دانشگاهها را به صحنه درگیری جدی جریان انقلاب و استکبار تبدیل کرده است؛ متأسفانه، اما در قشر دانشجویان افرادی هستند که در گیرودار ظواهر ماندهاند و هنوز بزرگترین مطالبهشان کافی شاپ و راحت گیری حراست است!
«و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه میخواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد؛ و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابرقدرتها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی بیسر و هر چه هست به جیب آنان میریزد.
پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، بر همه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هر جا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم؛ و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور و ملت است» [۲] رکن دیگر انحراف در دانشگاهها علاوه بر دوری از جهانبینی اسلامی، تنفر از قشر روحانیت است. در واقع رکن احساسی جریان انحراف در دانشگاه همین امر است. تغییر تفکر و اندیشه فقط برای به اسارت کشیدن جوانان کافی نیست و ایجاد حس علاقه و دوستی به پایگاه فکری غرب و تنفر از فرهنگ خودی و قشر روحانیت امر دیگری است که جوانان دانشگاهی را در آینده تبدیل به «سرباز انگلیس» میکند.
با این همه توصیه امام برای تحول و رشد در دانشگاهها به عنوان یکی از مهمترین نهادهای مختص جوانان فقط رو به سوی مدیران کلان ندارد و ایشان حرکت از پایین به بالا دانشجویان را خواستار هستند!
«توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند» [۳]
[۱]. وصیتنامه سیاسی- الهی امام خمینی (ره)، ص ۳۴
[۲]. همان، ص ۴۱ و ۴۲
[۳]. همان، ص ۳۵
انتهای پیام/ 141