شهید «صمد عبادی قشلاق»:

نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد

شهید «صمد عبادی قشلاق» در بخشی از وصیت‌نامه خود نوشته است: «از تمامی مردم ایران خواستارم که خود را فدای اسلام کنند و نگذارند این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد و سنگر ما را خالی نکنند».
کد خبر: ۴۵۱۰۸۴
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۷ - 14April 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، ۲۹ فروردین به دستور بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی، به‌عنوان روز ارتش جمهوری اسلامی ایران نام‌گذاری شده است. در این روز علاوه بر برنامه‌های گوناگونی که در جهت تقدیر از دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد، از مقام والای شهدای ارتش نیز تجلیل می‌شود. در این راستا، به مروری زندگی‌نامه و وصیت‌نامه شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران در استان آذربایجان شرقی خواهیم پرداخت.

شهید «صمد عبادی قشلاق»

زندگی‌نامه

«صمد عبادی قشلاق» ۹ اردیبهشت سال ۱۳۴۶ در شهرستان مراغه چشم به جهان گشود. وی دوران کودکی را با تمام فراز و نشیب‌هایش پشت سر گذاشت و با رسیدن به سن هفت سالگی راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم سپری و سپس لباس مقدس سربازی را بر تن کرده و پس از پشت سر گذاشتن دوره‌های آموزشی در رسته پیاده، از طریق تیپ سوم لشکر ۲۸ پیاده کردستان به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد.

وی سرانجام در ۲۱ فروردین سال ۱۳۶۷ شربت شیرین شهادت را نوشید و به جمع همرزمان شهیدش پیوست و پیکرش در گلزار شهدای گلشن مراغه به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت‌نامه

بسمه تعالی

«الحمدالله رب العالمین والسلام علی محمد و آله اجمعین»

درود بر امام امت و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی، بت‌شکن زمان و رهبر معظم شیعیان کل جهان و پرچمدار جمهوری اسلامی.

پس از تقدیم عرض سلام، امیدوارم که وجود شریفتان صحت و سلامت بوده باشد و اگر می‌خواهید از احوالات اینجانب باخبر باشید، الحمدالله صحت و سلامتی حاصل و برقرار است و جای هیچ‌گونه نگرانی نیست و حالم به امید خدا خوب است.

پدر بزرگوارم، مادر عزیزم، برادران دلسوزم و خواهر غمگینم! از یکایک شما تقضا دارم اگر بنده در این عملیات به شهادت رسیدم، اولا گریه و زاری نکنید و حتی آه هم نکشید؛ چون که من افتخار می‌کنم که در راه اسلام و قرآن و دین شهید شدم.

مادر گرامی‌ام! خواهش می‌کنم شیرت را حلالم کن و آن زحمت‌هایی را که در دوران کودکی‌ام کشیده‌ای، بر من ببخش و افتخار کن که پسرت در این راه شهید شده است. پدر گرامی! من می‌دانم شما درباره تحصیلم که ۱۲ سال طول کشید، چقدر زحمت کشیده‌اید و از راه کارگری خرج تحصیل مرا داده‌اید تا بتوانم دیپلم خود را بگیرم و زحمات خود را به خاطر پروردگار و به خاطر امام عزیز ببخشید.

همیشه پیرو امام و خطر امام باشید و هیچ‌وقت حرف بیگانگان و ضدانقلاب را گوش نکنید و هرگز یاد خدا را فراموش نکنید و با خدا باشید که خدا با شماست.

از تمامی مردم ایران خواستارم که خود را فدای اسلام کنند و نگذارند این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد و سنگر ما را خالی نکنند. با گفتن لبیک یا حسین (ع) به جبهه‌ها بشتابید؛ چون که دشمن از هجوم شما مسلمانان همیشه هراسان و فراری می‌باشد. اجرکم عندالله.

در پایان به امام عزیز سلام دارم و به تمامی مسلمانان و دوستان و همسایگان و حتی به همکلاسی‌هایم سلام مرا برسانید و همیشه دعاگوی رزمندگان اسلام در جبهه باشید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها