مروری بر زندگی‌نامه سرهنگ شهید «پرویز»

شهید «محمدمحسن پرویز» بعد از دو بار مجروحیت در جبهه‌ها، دست از مبارزه با دشمنان برنداشت، دوباره به جبهه‌ها رفت و سرانجام در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۰۲۴۷۵
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۴ - 25January 2022

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، سرهنگ شهید «محمدمحسن پرویز»، دهم بهمن ۱۳۲۹ در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش محمدباقر، در کارخانه کار می‌کرد و مادرش رقیه نام داشت. دوران کودکی را از فیض فضای روحانی و مذهبی خانواده به‌ویژه مادر بزرگش که از سلاله پاک نبی‌اکرم (ص) و معلم قرآن بود، بهره گرفت.

وی به همراه برادر شهیدش مسعود در دامن پاک مادری مهربان و فداکار پرورش یافتند. آوای لالایی زمزمه قرآن و ذکر مصیبت اهل‌بیت (ع) روحش را پرورش داد.

مروری بر زندگی‌نامه سرهنگ شهید «پرویز»

شهید پرویز دوران تحصیل خود را در قزوین سپری کرد و برای ادامه تحصیل راهی دانشکده افسری نیروی زمینی شد و تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی درس خواند. وی طی سال‌های خدمت دوره‌های مختلف نظامی را با موفقیت گذراند.

ایشان با خواست خداوند متعال در تقارن پیروزی انقلاب اسلامی و در گرماگرم تظاهرات امت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی (ره) بر علیه طاغوت زمان و عامل دست نشانده آمریکا، مامور به گذراندن دوره عالی زبان در تهران شد و بدین ترتیب دستش از هر گونه آلوده شدن به خون بی‌گناهان اسلام‌خواه انقلاب پاک ماند.

این شهید بزرگوار در داخل ارتش طاغوت همچون سربازی فداکار برای اسلام و امام راحل باقی ماند و پس از به آتش کشیده شدن دانشکده زبان، ایشان به قزوین آمد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در قزوین ماند. وی به دنبال دستور فرمانده کل قوا، امام خمینی (ره) برای تداوم خدمت در ارتش به یگان خدمتی خود بازگشت.

شهید پرویز سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد که ثمره آن یک دختر و یک پسر شد. همچنین ایشان اسفندماه سال ۱۳۵۷ که آغاز نقطه تهاجم همه جانبه ضد انقلاب داخلی و خارجی بر علیه انقلاب اسلامی ایران و تمامیت ارضی ایران اسلامی بود و کردستان به دلیل موقعیت خاص خودش مورد توجه دشمن قرار گرفت. عوامل ضد انقلاب داخلی شروع به تصرف پادگان‌های نظامی و غارت ادوات و مهمات موجود در پادگان‌های کردستان کردند.

ایشان در همین زمان به سنندج رفت و در دفاع از پادگان سنندج قهرمانانه ایستادگی کرد، به طوری که بار‌ها توسط ضد انقلاب چه به صورت پیغامی و شعارنویسی بر روی دیوار مورد تهدید قرار گرفت، ولی کوتاه نیامد و برابر دشمن مقاومت کرد. وی پس از آزادسازی پادگان سنندج در آزادسازی ژاندارمری سنندج شرکت کرد.

شهید پرویز یکم آبان ماه سال ۵۸ به پیرانشهر اعزام شد و در درگیری با ضد انقلاب منطقه و در کمین در محل دره قاسملو از ناحیه پا تیر می‌خورد و در یکی از بیمارستان‌های ارومیه بستری می‌شود و بهبود می‌یابد. وی با آغاز تجاوز دشمن بعثی به جبهه جنوب می‌رود و در عملیات غرب سوسنگرد، هویزه و سویدانی شرکت می‌کند.

ایشان در عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد حضور فعالی داشت و در عملیات آزادسازی بستان از ناحیه کتف زخمی می‌شود و برای مداوا به یکی از بیمارستان‌های مشهد مقدس اعزام می‌شود و بهبود می‌یابد.

وی با همین شرایط مجروحیت باز از نبرد با دشمنان کوتاه نمی‌آید و در عملیات والفجر مقدماتی، فرمانده گروهان ارکان و رئیس رکن ۳ گردان مشغول فعالیت بودند. سرانجام ایشان در یازدهم مرداد ماه سال ۱۳۶۲ در حالی که به همراه فرمانده گردان و فرمانده لشکر در منطقه فکه برای شناسایی منطقه عملیاتی می‌رود، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار می‌گیرد و به فیض شهادت که آرزویش بود می‌رسد.

مروری بر زندگی‌نامه سرهنگ شهید «پرویز»

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها