یادداشت/ سیدرضا اورنگ

عظمت شهید «صیاد شیرازی» در قاب تنگ تصویر نمی‌گنجد

دست‌اندرکاران ساخت فیلم‌ها و سریال‌های دفاع مقدسی، حتی نمی‌توانند نام یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی را ذکر کنند که توانسته باشد عظمت یک قهرمان شناخته شده ایرانی را به تصویر کشیده و مقامش را نزد مخاطبان بالاتر برده یا حداقل در حد شناخت مردم باشد.
کد خبر: ۴۵۲۶۸۵
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۱ - 25April 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ سیدرضا اورنگ؛ پیش از انقلاب اسلامی و در عنفوان نوجوانی و جوانی که با هزار و یک کلک از مدرسه گریخته و در سینما پناه می‌گرفتیم. چشم و تمام هوش و حوا‌سمان به پرده عریض بود و تصاویری که روی آن خودنمایی می‌کردند.

وقتی قهرمانان روی پرده قهرمانی می‌کردند و دشمنان را به سزای اعمالشان می‌رساندند، ذوق مرگ شده و احساس امنیت خاطر خاصی در وجود ما پدید می‌آمد و گاهی خویش را در قامت آنان می‌دیدیم.

چه قهرمانانی برای ما روی پرده سینما قهرمانی کردند؟ هرکول، ماسیس، آشیل، اسپارتاکوس، شزم، زاپاتا و... عظمت آنان، حتی روی پرده نیز ما را تحت تاثیر قرار می‌داد. آن زمان فکر می‌کردیم قبای قهرمانی فقط بر قامت این تعداد معدود دوخته شده است. در آن دوران نیز برایم عجیب بود که چرا با وجود قدمت تاریخی ایران و پیروزی‌هایی که در نبرد با دشمنان داشته، حتی نام یک قهرمان ایرانی نیز در بین آنان دیده نمی‌شود؟!

آن زمان مطالعه و تحقیق، مرا به حقیقتی که دنبال آن بودم نرساند، اما سال‌ها بعد که دشمن خونخواری، چون صدام که با لشکر جرار به ایران عزیز حمله و قلع و قمع را آغاز کرد، به حقیقتی که در جستجویش بودم، دست یافتم. در هشت سال دفاع مقدس مردم ایران، قهرمانی دیدم که در طول تاریخ کمتر به چشم آمده است. مردان و زنان ایرانی قهرمانانی بودند و هستند که هرکول، ماسیس، آشیل، اسپارتاکوس، شزم، زاپاتا و... باید مقابل شان زانوی ادب بر زمین نهاده و بر قدوم شان بوسه زنند.

فهمیدم که قهرمان نیازی به بدن باد کرده و عضلانی ندارد، بلکه دلی بزرگ و روحی سترگ می‌خواهد که تمام سختی‌ها و مصیبت‌ها را تاب بیاورد و خم بر ابروانش نیاید. اگر در طول تاریخ ایران زمین، مردان و زنان ما چنین دلی نداشتند، می‌توانستند با زمین و زمان بجنگند تا خاک ایران را حفظ کنند؟

درک کردم که همه مردان و زنانی که برای دفاع از دین، میهن، انسانیت و خانواده‌هایشان با چنگ و دندان مبارزه می‌کنند، قهرمان هستند.

از یک سرباز ساده پارتی گرفته که با یک خنجر کوچک در مقابل دشمن می‌ایستاد، تا آن درجه داری که یک تنه مقابل لشکر شوروی مقاومت کرد گرفته تا همه رزمندگانی که در دوران هشت سال دفاع مقدس و پس از آن، مقابل دشمن تا بن دندان مسلح ایستادگی کرده و خاک مقدس ایران را از لوث وجود بیگانگان پاک و کیان آن را حفظ کردند.

قهرمانانی دیدم که حتی وزن بدن نحیفشان به ۴۰ کیلو نیز نمی‌رسید، اما سلاح در دست داشت و تا نفس آخر قهرمانانه جنگید. نوجوانی دیدم که در حاشیه رودخانه سرد اروند، ترکش شکمش را دریده بود، اما یک دست بر شکم داشت و با دستی دیگر گل بر می‌داشت و در دهان فرو می‌کرد تا دردش را بروز ندهد که به گوش دشمن برسد.

کشور‌های صاحب سینما و هالیوود توانستند با استفاده از قدرت تصویر سازیشان، قهرمانان واقعی و پوشالی خود را به چشم همه فرو کرده و جهان را واداشتند که آنان را باور کنیم. سینما و تلویزیون ایران برای نشان دادن قهرمانان ایران چه کردند و می‌کنند؟

تازه فهمیدم پیش از انقلاب چرا در فیلم‌های روی پرده، سیمای قهرمانان ایرانی دیده نمی‌شد، ضعف و ناتوانی و تنبلی سینمای ایران! بعد از انقلاب نیز با وجود اینکه قهرمانان ایرانی پیش چشم همه بودند و هشت سال قهرمانی کردند، اما تاکنون حتی یک فیلم و سریال ساخته نشده که بخش کوچکی از عظمت قهرمانی‌های این بزرگ مردان و بزرگ زنان را به تصویر کشیده باشد تا روی مردم، به خصوص نسل جدید تاثیر گذاشته که آنان را شناخته و باورشان کنند.

فیلم و سریال سفارشی و غیر سفارشی زیاد ساخته شده، اما هیچکدام، نه تنها نتوانسته اند عظمت قهرمانان ایران را به تصویر بکشند، بلکه به شخصیت آن بزرگواران نیز آسیب جدی زده و در نزد مردم و نسل جوان خواسته یا ناخواسته کوچک‌شان کرده‌اند.

آیا در کشور‌های صاحب سینما ساخت فیلم و سریال را به دست هرکسی می‌سپارند؟ آیا فیلمنامه‌اش را می‌دهند فامیل و دوست و آشنا بنویسند؟! هرگز، به دست توانمند‌ترین افراد می‌سپارند، زیرا می‌دانند با کوچک‌ترین اشتباهی، سیمای قهرمان دچار آسیب می‌شود.

دست اندرکاران ساخت فیلم‌ها و سریال‌های دفاع مقدسی، حتی نمی‌توانند نام یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی را ذکر کنند که توانسته باشد عظمت یک قهرمان شناخته شده ایرانی را به تصویر کشیده و درجه و مقامش را نزد مخاطبان بالاتر برده یا حداقل در حد شناخت مردم باشد.

فیلم‌های دفاع مقدسی تاثیرگذاری در سینما بوده، مانند برخی از آثار زنده یاد رسول ملاقلی پور، اما دلیل موفقیت‌شان در این است که سیمای قهرمان شناخته شده‌ای مانند: ابراهیم همت، علی صیادشیرازی، حسین خرازی، علی باکری، حسن آبشناسان، منصور ستاری و دیگر قهرمانان بزرگ ایرانی را به تصویر نکشیده‌اند. فیلم‌هایی که درباره یک شخصیت و قهرمان شناخته شده مانند شهید مصطفی چمران ساخته شده‌اند، نه تها تاثیرگذار نبوده‌اند، بلکه شناخت مردم نسبت به آنان را نیز مخدوش کرده‌اند.

قرار است سیمافیلم، داستان زندگی یکی از قهرمانان بزرگ ایران زمین، یعنی شهید علی صیاد شیرازی را به تصویر بکشد. این اشتباهی است مهلک که باید جلوی آن هرچه زودتر گرفته شود، زیرا ساخت اینگونه سریال‌ها و فیلم‌ها، همانطور که بار‌ها گفته شد، نمی‌توانند عظمت این بزرگان را به تصویر بکشند. عظمت شهید صیاد شیرازی و قهرمانان بزرگ ایران در قاب تنگ تصویر نمی‌گنجد.

سینما و تلویزیون ایران هنوز به آن ظرفیت و توانایی نرسیده‌اند تا بتوانند زندگی چنین بزرگانی را به فیلم برگردانند. نه کارگردانش را داریم، نه نویسنده و نه نرم افزار و سخت افزارش را.

سینما و تلویزیون ایران توانایی آن را نداشته و ندارند که حتی فیلم و سریال متوسطی از زندگی یک قهرمان کمتر شناخته شده بسازند، چه رسد به قهرمانان بزرگ که نامشان مدام در دل و ذهن مردم تکرار می‌شود. این مشکل پیش از انقلاب هم بود و آن زمان هم فیلم و سریال خاصی درباره زندگی قهرمانان ساخته نمی‌شد. اگر قهرمانان ایرانی را به درستی به تصویر کشیده و روی پرده می‌بردند، نسل ما هرگز نام، آشیل و ماسیس و هرکول را بر زبان نمی‌آورد و تکرار نمی‌کرد!

سینماگران و سریال سازان ما، حتی از لحاظ روحی و روانی نیز به آن قدرت و توانایی و آمادگی نرسیده اند که بتوانند قهرمان پروری کرده و عظمت آنان را روی پرده برده یا به قاب تلویزیون بیاورند.

مگر هر نویسنده‌ای می‌تواند درباره عظمت شهید صیادشیرازی و دیگر بزرگان ایران زمین بنویسد و هر کارگردانی آن را مقابل دوربین ببرد؟ هنوز اعتقاد دارم و بر آن اصرار می‌ورزم که فقط برخی از کارگردانان بزرگ دنیا هستند که می‌توانند گوشه‌ای از عظمت قهرمانان ایرانی را به تصویر بکشند. چرا نباید از توانایی آنان استفاده کنیم و قهرمانان بزرگ مان را به دنیا بشناسانیم؟

دست اندرکاران تلویزیون و مدیران دولتی سینما و ارگان ها، نیت شان این است که نام و سیره قهرمانان ایران زمین در جهان مطرح شود یا خودشان با استفاده از نام آن بزرگان صاحب جایگاه شوند؟ می‌خواهند به قهرمانان خدمت کنند یا فقط به بالادستی‌ها بیلان دهند و بودجه بگیرند؟

اگر نیتشان خیر است و می‌خواهند قهرمانان پرآوازه ایرانی را پرآوازه‌تر کنند، بهترین کار استخدام کاربلدان خارجی است تا در این راه به ما کمک کنند. چرا مجاز هستیم برای پیشرفت صنایع کارشناسان خارجی استخدام کنیم، اما مجاز نیستیم سینماگران کاربلد خارجی را به استخدام درآوریم تا سینمای ایران را اعتلا بخشند و سیمای قهرمانان مان را با همان عظمت وجودی شان که مردم می‌شناسند به تصویر بکشند؟

مدیران سینما و تلویزیون بیایند به مردم بگویند کدام فیلم و سریال را درباره قهرمانان بزرگ ایران، از ابتدای تاریخ تا امروز ساخته اند که نام شان مدام روی لبان مردم مترنم باشد؟ اگر در کار خود موفق بودند و برنامه‌های شان جواب داده است، چرا اغلب نسل جدید قهرمانان تاریخی ایران و دوران دفاع مقدس را نمی‌شناسند و زبانم لال برای بعضی از آنان اصلا هم مهم نیست! این نشان دهنده عملکرد ضعیف مدیران دولتی و غیر دولتی است که نتوانسته اند عظمت ایران و قهرمانانش را به درستی نشان دهند.

قهرمان و جهان پهلوان بزرگ ایران غلامرضا تختی را که در تاریخ جهان نیز کم نظیر است، به گونه‌ای به تصویر کشیدند تا عظمت و محبوبیت او را بین مردم از بین برده یا کاهش دهند! این یعنی قهرمان پروری یا قهرمان کشی؟! فیلم زندگی زنده یاد تختی را بدهید یک کارگردان کاربلد خارجی ببینید تختی معظم را به چه عظمتی می‌رساند. اگر تختی متعلق به آنان بود، الان پرآوازه‌ترین پهلوان جهان محسوب می‌شد و همگان او را باور داشتند.

مدیران سیمافیلم، این گونه به مردم القا نکنند که با ساخت فیلم‌های جنگی قصد دارند به ماندگاری قهرمانان دوران دفاع مقدس کمک کنند، اصلا چنین نبوده، نیست و نخواهد بود. اگر بود که زمام کار را به دست هرکسی نمی‌دادند تا درباره این بزرگان فیلمنامه بنویسد و هر کسی کارگردانی کند!

وقتی مدیر فیلم و سریال سیمافیلم در جواب اعتراضات مردم و منتقدان درباره ضعف سریال‌های تولیدی این مرکز می‌گوید:ما این احساس را نداریم که این سریال‌ها ضعیف هستند! چه انتظاری می‌توان داشت که مجموعه‌های قوی در این مرکز ساخته شود؟! مگر مردم مجبور هستند با احساس شما راه بیایند؟ اگر شما توانایی داشتید و یا حتی یک احساس نسبی در وجودتان جلوه گر بود، هرگز حاضر نمی‌شدید به چنین مجموعه‌های ضعیفی مجوز ساخت بدهید. یا می‌دانید ضعیف هستند و مجوز می‌دهید یا نمی‌دانید که هر دو نشانه ضعف شما و دیگر مدیران صداوسیماست.

وقتی نمی‌توانند درباره قصه‌های معمول جامعه، حتی یک سریال متوسط بسازند، چگونه می‌توانیم بپذیریم یا باور کنیم که توانایی ساخت سریال با موضوع قهرمانان ایران را دارند؟!

واقعیت این است که خودشان نیز قهرمانان ایران را باور ندارند، فقط می‌خواهند بیلان دهند و این مهم را یک کار اداری ساده می‌بینند.

مشاوران شان نیز کسانی هستند که اغلب با دنیای فیلمنامه نویسی، فیلمسازی، دفاع مقدس و مردم ناآشنایند.

مدیران سیمافیلم اگر اعتقاد به هشت سال دفاع مقدس و قهرمانانش دارند، باید ساخت سریال شهید علی صیادشیرازی و دیگر قهرمانان بزرگ ایران زمین را کنار بگذارند. شکی وجود ندارد که توانایی فکری، هنری و فنی برای این کار وجود ندارد. درباره بزرگی مانند شهید علی باکری نیز به یک بازیگر که هنوز در کار اصلی خود باید تجربه اندوزی کند مجوز ساخت دادند که تولید هم شد. با توجه به تجربه و شناختی که داریم با ضرس قاطع می‌گوییم که این سریال، نه تنها ضعیف خواهد بود، بلکه شخصیت بزرگی مانند شهید باکری را نیز ناخواسته مخدوش می‌کند. حتما مدیران سیما فیلم بعد از پخش این سریال و اعتراض مردم و اهالی رسانه دوباره خواهند گفت:احساس نمی‌کنیم ضعیف است! اگر احساسی دارید باید قبل از ساخت سریال از آن بهره ببرید و اجازه ساخت ندهید.

بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، اولیای ارتش و خانواده شهید صیادشیرازی، برای حفظ شان و شخصیت این قهرمان بزرگ ایران، اجازه ندهند سیمافیلم چنین سریالی را تولید کند. باید مخالفت شدید کرده و هرچه زودتر جلوی تولید آن را بگیرند.

انتهای پیام/ ۱۲۱

نظر شما
پربیننده ها