به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، آیا کسینجر درست میگفت و سقوط حکومت پهلوی در ایران، بزرگترین شکست آمریکا بود؟ بله، درست میگفت: همان موقع هم که این حرف را میزد، همه سیاستمداران آمریکایی میدانستند که کسینجر درست میگوید و آمریکا دیگر بهتر از پهلوی دوم برای خودش در منطقه پیدا نمیکند؛ در واقع آمریکا دولتی تمام و کمال در منطقه خاورمیانه داشت که مجری سیاستها و حافظ منافعش بود. برای پیشبرد کارها هم به برنامهریزی و هماهنگی دیپلماتیک و قراردادهای سیاسی و مذاکرات پشت پرده و حتی نامهنگاری اداری نیاز نبود؛ تلفن میزدند و کار انجام میشد.
یک نمونه اینکه یک روز آمریکاییها تصمیم گرفتند از متحدانشان برای جنگ رسوای ویتنام کمک بگیرند که البته آیا قبول بکنند یا نه. چون حتی متحدان آمریکا هم دوست نداشتند درگیر ماجرا بشوند و بدنامی برای خودش بخرند. در چنین شرایطی، تلفنی به پهلوی دوم خبر دادند که آیا حاضر است همکاری کند؟ به ۲۰ دقیقه نرسید که جواب مثبت پهلوی دوم به آمریکا رسید و یک اسکادران هواپیمای اف ۵ ایران برای اعزام به جنگ ویتنام آماده شدند. «اسدالله عَلَم» وزیر دربار پهلوی در خاطراتش مینویسد: «صبح روز پنجم آبان ۱۳۵۱، سفیر آمریکا تلفن زد و اعلام کرد پیامی از نیکسون (رئیسجمهور) دریافت داشته مبنیبر اینکه هواپیماهای اف ۵ ما به ویتنام فرستاده شوند. بلافاصله با شاه تماس گرفته و گزارش دادم و او نیز موافقت کرد».
موافقت سریعتر!
حالا اگر بهنظر ۲۰ دقیقه خیلی کم است، گزارش خیلیمحرمانه سفارت آمریکا درباره یک درخواست کمک دیگر را بخوانید: «هنگامی که آمریکا... از ایران خواست ۵۰ فروند هواپیمای اف ۴ برای استفاده در ویتنام تأمین کند، شاه ۱۲ دقیقه پس از عنوان شدن مطلب، پاسخ مثبت داد.»
بدتر اینکه ایرانِ دوره پهلوی در اواخر جنگ ویتنام شده بود محل توقف و سوختگیری هواپیماهای ترابری و بمبافکنهای آمریکایی که میان آمریکا و اروپا و ویتنام در حرکت بودند. بیدلیل نیست که «ویلیام سالیوان» آخرین سفیر آمریکا در ایران از پهلوی دوم اینگونه ستایش میکند: «حکومت شاه در ایران بهعنوان نزدیکترین دوست و متحد ما در منطقه و یکی از پایههای محکم سیاستهای ما در خلیجفارس و آسیای جنوبغربی به شمار میآمد. در واشنگتن بهطور کلی از شاه ایران بهعنوان... یک متحد قابل اعتماد یاد میشد و نظرات سیاسی و خطمشی کلی او معمولاً با سیاست آمریکا همراه و هماهنگ بود».
یک خدمت تاریخی!
از انبوه خدمات سیاسی و اقتصادی پهلوی دوم به آمریکا، از واردات کالاهای صنعتی و کشاورزی و خریدهای میلیارد دلاری سلاح و تجهیزات که بگذریم برخی خدمات پهلوی دوم به منافع آمریکا در منطقه تاریخی بوده است. از همه مهمتر حمایت از رژیم صهیونیستی به دستور و خواست آمریکا در سالهایی که این رژیم اشغالگر در انزوای سیاسی و اقتصادی قرار داشت.
ماجرا از این قرار بود که پهلوی دوم با اینکه مدام انکار میکرد، اما از سال ۱۳۳۳ شمسی به رژیم صهیونیستی نفت میفروخت تا کمبود انرژی نداشته باشد. پس از ملی شدن کانال سوئز توسط مصر نیز ایران برای حدود ۲ دهه بزرگترین تأمینکننده نفت رژیم صهیونیستی شد. کمکهای اقتصادی پهلوی دوم به رژیم صهیونیستی فقط در همین حد نبود؛ ایران بیش از ۹۰ درصد نفت صهیونیستها را تأمین میکرد و بهترین خریدار کالاهای آنان هم بود. بنا به اسناد تا سال ۱۳۵۷ شمسی بیش از ۷ درصد کل صادرات رژیم صهیونیستی به ایران بود.
اینطوری بود که رژیم صهیونیستی با وجود تحریم و محاصره اقتصادی، امکان حیات و دوام یافت و این وسط کسینجر که یهودی و طرفدار صهیونیسم و حامی قدرتمند رژیم صهیونیستی بود، خیلی خوشحال بود و خیلی تملق پهلوی دوم را میگفت. کسینجر از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۵۵ شمسی در دولت آمریکا سمتهایی نظیر مشاور امنیت ملی و وزیر امور خارجه را بر عهده داشت و پس از آن هم در حکومت آمریکا همیشه یک دیپلمات و نظریهپرداز و مشاور امنیتی و سیاسی بود. البته حتماً در زندگی سیاسی و شخصیاش برای سقوط پهلوی دوم خیلی غصه خورد. البته درستش این است که بگوییم غصه میخورد؛ هنوز زنده است و ۹۸ سالش است.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱