به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، مراسم بزرگداشت سید آزادگان حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی و پدر بزرگوارشان عصر امروز (سهشنبه) و با حضور سعید اوحدی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، خانواده شهدا و ایثارگران و جمعی از آزادگان برگزار شد.
اوحدی در این مراسم با اشاره به سالگرد واقعه ۱۵ خرداد اظهار داشت: چقدر انسان باید اینده نگر باشد که در ۵۰ سال پیش در حالی که مجموعههای امنیتی درهای امید را بسته بودند کسی چون امام فرمودند اعلام خطر میکنم، به داد اسلام برسید. فرزندان آن امام امروز افتخار آفریدند.
وی افزود: در جنگ سال ۱۹۶۷ اسرائیل فکر میکرد با حمله به کشورهای عربی میتواند به مقاصد خود برسد امروز شاهد تحقق آرمانهای امام راحل و غزه قهرمان هستیم و ۱۱ روزه چنان سیلی محکمی به رژیم صهیونیستی زد که انشالله به زودی فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی در آزادی قدس محقق خواهد شد.
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی چند پیام ماندگار درباره آزادگان دارند. ایشان فرمودند آزادگان ذخیرههای بزرگ انقلاب هستند. اسارت عجین شده با واژههایی منفی، اما ایشان از آزادگان به عنوان سرمایه یاد میکند. رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند اسرا به مثابه الماسهای درخشانی هستند که جامعه خود را با پرتوهای خود بهره مند میکنند. مقاومترین عنصر کشف شده تا به امروز الماس است و رهبر معظم انقلاب اسلامی با بینش دقیق از این واژه استفاده کردند. آن گوهر وجودی که خداوند در وجود اسرا قرار داده بود در اسارت شکوفا شد.
وی در خاطرهای از منش حاج اقا ابوترابی بیان داشت: خدمت حاج آقا ابوترابی رسیدیم، نم بارانی میزد، من نشستم پشت فرمان، دلم گرفته بود گفتم گاهی افکاری در ذهن ما خطور میکند و احساس گناه میکنیم. حاج آقا گفت چه افکاری میآید که احساس گناه میکنید؟ گفتم مردم دعا کردند آزاد شویم، اما گاهی میگوییم کاش آزاد نشده بودیم. ایشان گفت شما نه تنها گناه نمیکنید که دعا هم میکنید، گفت من اعتقاد دارم اسارت قطعهای از بهشت روی زمین بود و انصافا اینگونه بود. در اسارت این بداخلاقیها و گناهانی که هر روز در جامعه میبینیم نداشتیم. اسم حاجآقا هم در آسایشگاه ارامش ایجاد میکرد.
اوحدی در خاطره دیگری افزود: شبی بود که امام به رحمت خدا رفت، در اردوگاه تکریت ۵ تقریبا ۱۰۰ نفر بودیم، انگار همه باهم قهر بودیم، اردوگاه یخ کرده بود. پتو را روی سر میکشیدیم و فقط صدای هق هق بود که از زیر پتو میآمد. حاج آقا هم صحبتی نمیکرد، روز دوم خدمت ایشان رسیدم و گفتم بچهها روحیه خوبی ندارند اگر صلاح میدانید فضا عوض شود، دستم را گرفت، کمی قدم زدیم، گفت روزی خدمت حضرت امیر رسیدند بعد از رحلت رسول گرامی ایشان مو خضاب نمیکردند حضرت گفت ما قوم مصیبت زدهای هستیم. حاج آقا گفت ما هم در غم فراق امام (ره) مصیبت زده هستیم.
وی در خاطرهای از دوران کاندیداتوری وی در مجلس گفت: حاج آقا میخواست برای مجلس کاندید شود و درست در بحبوحه تبلیغات، مشرف شد به سوریه. خدمت رسیدم گفتم ببینید کاندیداها چه غوغایی میکنند، فرمود من سوریه رفتم و خدمت خانم حضرت زینب (س) رسیدم و گفتم من ابوترابی را به عنوان سید آزادگان در طول و امتداد اسرای کربلا میبینند اگر حضور من در مجلس باعث عزت شما اهل بیت (ع) میشود توفیق است که خدمت کنم، اگر خدشهای به ساحت شما وارد میشود از بی بی خواستم خودش جلوی من را بگیرد. نیازی به پوستر و تبلیغ نیست.
انتهای پیام/ ۱۴۱