گروه اخبار داخلی دفاعپرس ـ داود عامری؛ بررسی روشهای تبلیغی نامزدهای ریاست جمهوری نشان میدهد که یکی از تاثیر گذارترین روشها برای جلب مشارکت و در نهایت آراء مردم به نفع هر کاندیدایی، بستگی به حضور موفقیت آمیز او در مناظرهها دارد.
برای اینکه بتوانیم این موضوع را به درستی تبیین کنیم، ابتدا نگاهی گذرا به طیفهای مختلف رایدهندگان کرده و برای جلوگیری از اطاله کلام آنها را به سه گروه کلی تقسیم بندی میکنیم:
گروه اول، افراد فعال سیاسی هستند که از قبل وابستگی و دلبستگی به احزاب و جناحهای سیاسی دارند و به صورت فعال وارد عرصه تبلیغات از طریق ستادهای انتخاباتی کاندیداها شده و تلاش میکنند، فرد منتخب شخصی باشد که اعتقادات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نزدیکی با آنها داشته باشد که این مورد را میتوان کارکرد جریانهای سیاسی در انتخابات برشمرد.
گروه دوم، افرادی هستند که بر اساس دلایل خود و احیاناً سلیقه و دلایل خاص از چهره، نوع حرف زدن و طیف فرهنگی و اجتماعی نامزد به فرد مورد نظر رای میدهند.
گروه سوم، که تاثیرگذارترین طیف را تشکیل میدهند و سرنوشت انتخابات در اغلب نقاط جهان توسط این قشر تعیین میشود. این طیف از رای دهندگان از قبل نامزد خود را انتخاب نکرده اند، بلکه در روند تبلیغات ایدهها و برنامههای مطرح شده را رصد کرده و اقدام به انتخاب میکنند. بر این اساس مناظرهها که به صورت زنده پخش میشود، بیشتر از سایر برنامههای تبلیغاتی مورد توجه این قشر قرار میگیرد. از آنجایی که این طیف از آرا تا زمان ورود به صندوق در سبد هیچکدام از کاندیداها نیست، به هر نامزدی متمایل شوند، کفه پیروزی را جابجا خواهند کرد و گاهی فضای کلی اگر به نفع کاندیدایی باشند آنها هم به او میل میکنند.
در نهایت باید گفت که آراء تمام گروههای مشارکت کننده در نتیجه نهایی تاثیرگذار است و همه آراء ریخته شده به صندوقها با هر انگیزهای از ارزش برابر برخوردارند و نمیتوان هیچ رأیی را نادیده گرفت. این موضوعی است که نامزدها بخوبی بر آن واقفند و تلاش میکنند به انحا مختلف آراء مشارکت کنندگان را به نفع خود جلب کنند.
با این مقدمه که تلاش شد اندکی بر اهمیت مناظرهها در انتخابات ریاستجمهوری پرداخته شود، به بررسی مناظره اول و دوم نامزدها در رسانه ملی میپردازیم.
مناظره اول به نظر میرسد بیشتر شبیه یک جدال بین دو یا چند تن از نامزدها با همدیگر بود؛ لذا به طور کلی اگر بخواهیم مناظره اول را با نگاه نقادانه بدون نام بردن از فرد خاص مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که در این مناظره کاندیداها دچار لغزشهایی بودند که به طور خلاصه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. ظهور نوعی بد اخلاقی در گفتار برخی نامزدها که متاسفانه از دورههای قبل تبدیل به یک رویه ناهنجار در مناظرهها شده است.
۲. بی اطلاعی در خصوص سوالات مطرح شده که سبب شده بود غالباً به جای پاسخگویی به سوالات تلاش میکردند حرفهای از پیش آماده شده خود را بزنند.
۳. ضعف در شکل برگزاری مناظره که در دور دوم مناظره تقریباً همه نامزدها معترض آن بودند.
۴. بهره گیری غیر عقلایی و مسابقه گونه از موضوع اقلیت ها، اقوام و بانوان برای جذب آراء آنها که در دور دوم توسط برخی نامزدها تشدید هم شد.
۵. کلیگویی و استفاده از افعال جمع در نقد نظر نامزدهای دیگر که معلوم نیست خطاب نقادانه متوجه کدام نظر و سخن نامزد دیگر بود.
۶. نبود فرصت کافی برای طرح ایدهها و برنامهها و تلاش کاندیداها برای گفتن از همه چیز در یک زمان محدود که منجر به تند گویی و دستپاچگی آنان میشد.
۷. رویکرد پررنگتر به نقد دولت در مناظره و نقد شرایط کنونی کشور که گاهی تبدیل به سیاه نمایی کلی شد.
۸. رویکرد تخریبی نسبت به همدیگر به جای رویکرد نقد نسبت به برنامهها و تلاش برای کم اهمیت نشان دادن برخی از رقبا با اتهام پوششی بودن.
۹. حضور بدون مطالعه و تمرکز در مناظره به جز برخی از نامزدها
این در شرایطی بود که موضوع کلی مناظره از قبل مشخص بود و کاندیداها میتوانستند آماده و همراه با ایدههای مناسب حاضر شوند.
وجه مشترک سخنان همه کاندیداها، اذعان به وجود مشکلات غالباً اقتصادی در کشور است که نامزدها تلاش دارند با برشماری معضلات اقتصادی و اجتماعی و پرداختن به اقشار آسیبپذیر، به وجود برنامه در مورد آنها اشاره کنند، بدون آنکه برنامه خاصی را در این موارد به مردم ارایه کرده باشند. البته بعضی از کاندیداها از این قاعده مستثنا بوده و تلاش کردند برنامه ارایه دهند هر چند گاهی قانع کننده نبود.
علاوه بر موارد ذکر شده باید گفت که روش مناظره غیر هیجانی، سرد و بدون جذابیت خاص بود. به خصوص در مناظره دوم اکثر کاندیداها به آن معترض بودند. در مناظره هر کدام از کاندیداها به یک سوال جداگانه پاسخ میدادند و طبیعتاً بینندگان و شنوندگان نمیتوانند در این روش درک درستی از ایدهها و نظرات کاندیداها در مورد مسائل مختلف و مقایسه کردن تفاوت آنها داشته باشند.
به عبارت سادهتر بهتر بود در هر مرحله یک سوال مشترک در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... از تمامی کاندیداها پرسیده شود و همه به یک رویکرد بپردازند تا مردم بتوانند با مقایسه پاسخ ها، نظرات و برنامههای آنها تشخیص دهند که چه کسی برای کدام مشکل بهترین راه حل و یا حتی درک واقعی دارد و نگاه او به نگاه مردم نزدیکتر است.
و اما نکته مهم که در مناظره دوم کمی مورد توجه قرار گرفت، بحث نظام سلامت به ویژه پرداختن به پاندمی کرونا بود. با وجود اینکه یکی از مهمترین مشکلات حال حاضر جامعه نظام سلامت و شیوع ویروس کرونا است، امام به نظر میرسد هیچ یک از طرحهای ارایه شده افکار عمومی را قانع نکرد و بیشتر شعاری تلقی شد.
اگر بخواهیم به صورت دقیقتر فضای حاکم بر مناظره دوم را توصیف کنیم، میتوان آن را مناظرهای کم هیجان، سست و کم فروغ از نظر محتوایی برشمرد.
هیچ یک از کاندیداها خبر از یک اتفاق بزرگ در آینده ندادند و بیشتر به نقد همدیگر با نگاه جناحی پرداختند که طبیعتاً در بین صحبتهای ایشان از مولفههای روانی برای تحریک افکار عمومی بیشتر از آگاهیبخشی استفاده شد.
نامزدهای حاضر در رقابت، ضرورت دارد به این موضوع توجه داشته باشند که دشمنان نظام به اندازه کافی در دلسرد کردن مردم، کمر همت بسته اند و مردم از تخریب و نقدهای غالباً اغراق آمیز و غیر دلسوزانه خسته شده اند، لذا رویکرد مثبت و ایجابی همراه با نگرش مثبت به کشور و آینده آن بیشتر مورد توجه مردم و رای دهندگان خواهد بود، چیزی که بارها رهبری بر آن تاکید نموده اند.
و اما اگر بخواهیم شاه بیت هر دو مناظره را بصورت موجز بیان کنیم عبارت بود از عدالت اجتماعی، ترمیم اقتصاد خانوار، توجه به زنان و مقابله با فساد که امیدواریم هر کسی انتخاب شد، بتواند به این وعدهها عمل نماید؛ و امیدوار است در مناظره سوم و روزهای باقیمانده از تبلیغات کاندیداها، شاهد یک تحرک هوشمند، امید بخش و با برنامه برای مردم باشیم. مردی کارآمد، میدان دیده و اهل عمل، انتخاب و این سرمایههای بزرگ ملت ایران را هم مسیر کرده به مشکلات فائق آید و ما شاهد یک توسعه همه جانبه همراه با عزت و افتخار باشیم. ان شاءالله
انتهای پیام/ 112