به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، با تجاوز رژیم بعثی به میهنمان، مردم ایران اسلامی از هر قشری برای اعزام به مناطق جنگی اعلام آمادگی کردند و در این بین جوانانی هم بودند که با فرا رسیدن موعد خدمت مقدس سربازی، لباس رزم بر تن کرده و در قالب شهدای ارتش اسلام جانانه با دشمن جنگیدند.
«مهدی انوری فامیان» که به سن سربازی رسیده بود، لباس رزم ارتش را بر تن کرد و پس از گذراندن دورههای آموزشی در پادگان عجب شیر از طریق لشکر 77 خراسان به جبهههای نور علیه ظلمت اعزام شد. در ادامه معرفی شهدای استان آذربایجان شرقی، زندگینامه و بخشی از وصیت نامه شهید انوری فامیان را بررسی میکنیم.
زندگینامه شهید «مهدی انوری فامیان»
مهدی در تاریخ 13 بهمن ماه سال 1345 در خانوادهای مذهبی در شهرستان مراغه دیده به جهان هستی گشود. وی پس از طی دوران خردسالی، راهی محیط علم و دانش شد و تحصیلاتش را در مقاطع ابتدایی و راهنمایی به پایان رساند و وارد دبیرستان صنعتی شد. او جوانی سر به زیر، مودب و نماز خوان بود و احترام زیادی به بزرگترها و به ویژه به پدر و مادرش قائل بود. به نماز اول وقت و سحرخیزی اعتقاد داشت و علاقه وافری به حضرت امام (ره) و صحبتهای ایشان داشت.
مهدی با فرا رسیدن موعد خدمت سربازی، لباس رزم ارتش اسلام را بر تن کرد و پس از گذراندن دورههای آموزشی در پادگان عجب شیر از طریق لشکر 77 خراسان به منطقه کردستان اعزام شد تا با بعثیهای خونخوار و منافقین خود فروخته به پیکار برخیزد و تمام هستی خود را در راه دفاع از قرآن و اسلام، در طبق اخلاص قرار داد.
سرانجام این سرباز فداکار در هفتمین روز از فصل بهار سال 1365 در منطقهی کردستان و در حین عملیات شناسایی در خاک عراق، هدف مستقیم دشمن قرار گرفت و به مقام والای شهادت نائل آمد. پیکر پاک این شهید عزیز، هیچ گاه پیدا نشد تا سندی بر مظلومیت شهدای اسلام باشد که عاشقانه جنگیدند و عارفانه شهید شدند و غریبانه پیکر بیجانشان در معرکه باقی ماند.
وصیت نامه
سلام بر پدر مادر گرامیم. پدر جان و مادر جان! نگران من نباشید. من خودم را خیلی سعادتمند میدانم؛ چون یک سوی من به خداست و یک سوی من به دنیا. البته دنیا چیزی نیست و انشاءلله روحم به بلندترین جایگاه بهشت برین که خداوند وعده داده، میرود. سفارش من برای پدر و مادرم این است که اگر انشاءالله شهید شدم ناراحت نباشید و مرا از دعای خیرتان فراموش نکرده و مرا حلال کنید.
انتهای پیام/