به گزارش خبرنگار دفاعپرس از البرز، «مهدیه دانایی» متولد سال 1358 پژوهشگر و نویسنده حوزه ایثار و شهادت و فعال رسانهای است که کتاب «قرارگاه محمود» با موضوع زندگینامه شهید مدافع حرم «محمود نریمانی» را به رشته تحریر درآورده است. به همین بهانه خبرنگار دفاعپرس گفتوگویی را با این پژوهشگر و نویسنده البرزی ترتیب داده که در ادامه آن را میخوانید:
دفاعپرس: چگونه شد که به حوزه ایثار و شهادت وارد شدید؟
با توجه به جانباز بودن پدر و مادرم و شرایطی که خانوادهام داشتند با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکردم که فرزندان جانبازان بهویژه جانبازان اعصاب و روان با آنها مواجه هستند و همین موضوع باعث شد این خانوادهها را بیشتر و بهتر درک کنم.
از نگاه امام خمینی (ره) جنگ درحالیکه خسارات، دردها و مصائبی را به دنبال داشت اما بهنوعی گنج تعبیر شد و خانوادههای جانبازان و ایثارگران در به دست آوردن آن، سهم ویژهای داشتند. بنابراین برای بیان هویت خود، پیش از یک فعال رسانهای که دانشآموخته روابط بینالملل بوده، خود را عضوی از خانواده ایثارگران میدانم و این موضوع یکی از افتخارات دنیوی و اخروی بنده است.
پدر من از جانبازان جنگ تحمیلی است و مادرم نیز در یک مأموریت کاری در زمان انقلاب، در حالی که فرزند اولش را باردار بود در راهپیمایی او را از دست داد. پدرم ژاندارم بود و با مادرم هر دو باهم به مناطق مرزی و سردشت میرفتند و اصابت گلوله و مواردی از این دست باعث شد آنها هر دو جانباز اعصاب و روان شوند.
میتوانم بگویم که جنگ و اثرات آن را با گوشت و پوست و استخوانم چشیدهام. خداوند بعد از من به مادرم چهار فرزند دیگر داد و چون من فرزند اول بودم علاوه بر اینکه نگران سلامتی پدر و مادرم بودم، مسئولیت نگهداری از خواهران و برادران کوچکم را نیز بر عهده داشتم.
معمولاً برای خانوادههای جانبازان و ایثارگران، اثرات جنگ در طول سالهای طولانی خود را نشان میدهد و عواقبی دارد که در ظاهر مشخص نمیشود. به دلیل زندگی در چنین شرایطی بیشتر نسبت به شهدا و ایثارگران احساس تکلیف میکنم چون از نزدیک شرایط دشواری را تجربه کردم.
تصور میکنم بسیاری از مسیرهای زندگی من بر این اساس روشن و باعث شد چارچوبی را برای خود مشخص و از نظر فکری، فرهنگی و معرفتی، به اطراف خود به گونه دیگری نگاه کنم و توانایی تجزیه و تحلیل مسائل را داشته باشم.
دفاعپرس: هدفتان از نوشتن کتابهایی با موضوع شهدا مانند «قرارگاه محمود» و پرداختن به شهدایی مانند شهید نریمانی چیست؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «نطق شهدا بعد از شهادت باز میشود.» بنا بر این فرمایش، بنده معتقدم شهدا از ما دعوت میکنند و به ما اجازه میدهند که به حریم آنها وارد شویم. تاکنون علاوه بر نوشتن کتاب با موضوع شهدا، افتخار آشنایی و مصاحبههای متعدد با خانوادههای شهدای مدافع حرم نیز نصیب من شده و به جرأت میگویم که این موضوع، لطف و عنایت خداوند و دعوت شهداست. شهید نریمانی هم به من اجازه داد تا بتوانم به داستان زندگی او بپردازم.
دفاعپرس: چه ویژگیها و شاخصههایی را در این شهید دیدید که وی را برای نگارش کتاب خود انتخاب کردید؟
شهید نریمانی یکی از دانشجویان شاخص استان البرز بود و مهمترین ویژگی که من در او دیدم باورهای دینی و اعتقاداتش بود. وی بهشدت به حرم حضرت معصومه (س) و مسجد مقدس جمکران علاقه و ارادت داشت. شعائر دینی در زمینه حجاب و توجه به اصول آن و نیز جایگاه زن، نیز از وی دیده شده است.
شهید نریمانی ارق و علاقه خاصی به فعالیت در مجموعههای بسیج داشت و در مسجد مهدویه آزادگان و پایگاه بسیج کوه زینبیه فعالیت میکرد. مهمترین دلیلی که باعث ایجاد انگیزه در من شد تا او را بهعنوان سوژه کتابم انتخاب کنم، همین باورهای دینی و مذهبی وی بود که در این جوان دانشجوی شاخص استان دیدم.
دفاعپرس: در خصوص کتاب قرارگاه محمود توضیح دهید و بفرمایید نگارش آن چقدر زمان برد و چه زمانی و با حمایت کدام مجموعه چاپ و رونمایی شد؟
با احتساب زمان مصاحبههای متعدد، جمعآوری، جمعبندی و نگارش این کتاب حدود یک سال طول کشید زیرا بسیاری از دوستان و همرزمان شهید نریمانی که باید با آنها مصاحبه میکردم، از رزمندگان مدافع حرم بودند و بخش اصلی خاطرات این شهید مربوط به دورانی میشد که طی مأموریتهای مختلف رزمی و نظامی به مناطق مختلف سفر کرده بود.
نگارش این کتاب به سفارش و همت حوزه هنری استان البرز آغاز شد و در سال 1399 به چاپ رسید و در آیین اختتامیه جشنواره دانشجویی ققنوس با حضور فرمانده سپاه استان البرز و خانواده معظم این شهید، از آن رونمایی شد.
دفاعپرس: از حال و هوا و احساس خود در زمان جمعآوری اطلاعات مربوط به این کتاب برای ما بگویید؟
در طول مدت نگارش این کتاب، مواردی را از شهید آموخته بودم و بسیاری از مواقع وجودش را حس میکردم. سعی کردم تمام مدتی که این کتاب را مینویسم با وضو باشم.
شهید نریمانی قامت بلند و چهره خندانی داشت. گاهی برای اینکه بتوانم با زندگی وی ارتباط بیشتری برقرار کنم مجبور بودم تصاویر متعددی از لحظهلحظه زندگی، تفریحات و مسافرتها و لحظاتی را که با خانواده خود سپری کرده و از قاب دوربینها ثبت شده بود را مرور کنم و در تمام این تصاویر بشاش بودن او قابل مشاهده بود.
همین تصویرسازیها باعث شده بود در طول دوندگیهای متعدد زندگی خودم مانند جستجوی منزل، بیماری فرزند و... و زمانی که در زندگی مشکلی برایم پیش میآمد بارها و بارها حضور شهید را احساس کنم. میدانستم که این شهید مرا حمایت میکند و دعای او بدرقه راه من است.
دفاعپرس: زمان مرور خاطرات شهید، چه درسهایی از او آموختید؟
وقتشناسی و تعهد به زمان، مهمترین درسی بود که از شهید محمود نریمانی یاد گرفتم. علاوه بر این، خصلتهایی مانند اخلاق خوش، صرفهجویی و مراعات حقوق دیگران نیز بهعنوان دیگر ویژگیهای او زبانزد اطرافیان بود.
دفاعپرس: از زمان نگارش این کتاب و مأنوس شدن با شهید نریمانی چه تغییراتی در زندگی شما ایجاد شد؟
از همان لحظات آغازین، نسبت به وقتشناسی و حضور بهموقع در برنامهها و قرارهای کاری حساستر شدم. همچنین ارتباط قلبی من با حضرت معصومه (س) بیشازپیش قوت گرفت چون احساس میکنم این شهید، شهادتش را از این بانوی بزرگوار گرفته است.
وی یک پسر داشت، من هم یک پسر دارم و تعلق خاطر به فرزند را درک میکنم اما وقتی میبینم این شهید، زن و فرزند و مادر و پدرش را گذاشت و رفت متوجه میشوم که تعلقات دنیوی برای او کمرنگ شده بود بنابراین من هم سعی میکنم نسبت به تعلقات دنیوی وابستگی زیادی نداشته باشم.
دفاعپرس: چاپ این کتاب چه بازخوردی داشت و چقدر از آن استقبال شد؟
با توجه به اینکه این کتاب در جشنوارهای رونمایی شد که مختص دانشجویان بود، استقبال ظاهری را در آن مراسم دیدم اما هنوز کتاب به مرحله تولید و توزیع در بازار نرسیده که بتوانم بازخورد نهایی آن را ببینم.
دفاعپرس: شهید نریمانی را در یک جمله توصیف کنید؟
وی یکی از جوانان خانواده دوست، لایق و صبوری بود که هر لحظه آرزوی شهادت میکرد.
دفاعپرس: مشوق شما در این مسیر چه کسانی بودند؟
من دوران کودکی خود را با شهید علیاصغر حازنی (دایی خود) گذراندم که در عملیات خیبر مفقودالاثر شد. آخرین باری که قصد رفتن به جبهه را داشت، حدود 5 یا 6 سال داشتم و حس میکردم این آخرین دیدار است و او دیگر بازنمیگردد و وقتی ندای درونی خود را شنیدم از بازگشت او قطع امید کردم اما نمیتوانستم مانع رفتن او شوم.
به نظرم مشوق اصلی من، باور قلبی بود که احساس میکردم به شهدا بدهکارم و میتوانم خدمتگزار آنها باشم و این کار نوعی خدمتگزاری بود. احساس میکنم شهدا در مسیری گام برداشتند که روزی شهید حازنی گام برداشته بود.
دفاعپرس: در مسیر نوشتن این کتاب با مشکلات یا سختیهایی هم مواجه شدید؟
نوشتن کتاب شهدا ویژگی خاص خودش را دارد. هر چیزی را که میبینید و میشنوید باید در چارچوب خاص خود به دور از اغراق، به رشته تحریر در بیاورید و نمیتوانید خیالپردازی کنید و باید صداقت در کلام را در رأس نوشتن قرار دهید تا حق مطلب ادا شود و کتابی در شأن آن شهید نوشته شود. نمیتوانم این موارد را مشکل بنامم اما این کار قواعد خاص خود را دارد.
دفاعپرس: آیا کتاب دیگری هم در این زمینه نوشتهاید؟
کتابی با عنوان «لشکری در سایه» با موضوع زندگینامه شهید احمد آجرلو یکی از فرماندهان لشکر 10 حضرت سیدالشهدا (ع) را به رشته تحریر درآوردهام.
دفاعپرس: کار دیگری در دست تألیف دارید؟
نمایشنامهای با موضوع زندگی حضرت زهرا (س) با عنوان «شهیده مظلوم تاریخ اسلام» را در دست تألیف دارم. تاکنون کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده اما نمایشنامه خیر. هدف من از نوشتن این نمایشنامه، قویتر شدن ارتباط قلبی خودم با خانم فاطمه زهراست و اینکه بتوانم ایشان را سرمشق خود قرار دهم و بهعنوان یک شیعه اثنی عشری دین خود را به خانم ادا کنم.
دفاعپرس: به نظر شما چگونه میتوان راه شهدا را ادامه و فرهنگ ایثار و شهادت را ترویج داد و به نسلهای بعد منتقل کرد؟
اگر خیلی تلاش کنیم مانند شهدا زندگی کنیم، اعتقادات، اعمال و رفتار ما الگو گرفته از شهدا باشد و این موارد در زندگی پررنگ شود ناخواسته نسل جدید که فرزندان ما هستند در پی زندگی با ما، با این روش و منش ارتباط برقرار میکنند، با آن خو میگیرند و در این زمینه به باورهای قلبی میرسند.
مهمترین نکته این است که یک محقق و نویسنده حوزه ایثار و شهادت باید بهگونهای رفتار کند که در محل کار و زندگی صداقت در گفتار و رفتارش قابل لمس باشد. با الگوبرداری از رفتار و گفتار حججیها، حاج قاسمها، احمدی روشنها و... و به تأسی از این بزرگان میتوانیم پل ارتباطی محکمی میان شهدا و فرزندانمان ایجاد کنیم تا هم نجاتگر آنان در زندگی باشد و هم فرهنگ ایثار و شهادت ترویج داده شود.
دفاعپرس: انتظار شما از دستگاههای مربوطه در خصوص ترویج فرهنگ ایثار و شهادت چیست؟
انتظار دارم امکانات و تجهیزاتی مانند لپتاپ، ویس رکوردر، ضبط صوت و دوربین عکاسی را در اختیار افرادی قرار دهند که قصد مصاحبه با خانوادهها، اطرافیان و همرزمان شهدا را دارند. همچنین ما را در هماهنگیهای لازم جهت مصاحبه با یادگاران دفاع مقدس یاری کنند تا بهراحتی بتوانیم با آنها ارتباط بگیریم و خاطرات آنها را ثبت و ضبط کنیم؛ چه بسا در چنین شرایطی شاهد دستاوردهای بهتری در زمینه ایثار و شهادت خواهیم بود.
کلام آخر؟
به خاطر دارم رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از دیدارهایی که با خانوادههای شهدا داشتند اشاره کردند که اهل قلم با اینکه اهل تحقیق و تفحص و پژوهش در مورد خانوادههای شهدا و ایثارگران هستند باید به نمونههایی توجه کنند که این نمونهها خودشان مصداقهای عینی جایگاه شهدا هستند، ولی کم به آنها توجه میشود. با این کلام رهبر، این رسالت را در خود احساس میکنم و تا زمانی که عمری باقی باشد سعی میکنم نسبت به این مهم اهتمام داشته باشم.
گفتوگو از مینا صدیقیان
انتهای پیام/