به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «محمد دیندار» نویسنده، مستندساز و رزمنده هشت سال دفاع مقدس در پی بحران آب خوزستان که منجر به خشکیدگی تالاب هورالعظیم و رودخانه کرخه در غرب این استان شده است در نامهای، خطاب به استاندار خوزستان نوشت:
جناب استاندار! این روزها بار دیگر استان غیرتمند خوزستان یعنی دروازه ورود تشیع به ایران، یعنی خط مقدم مقاومت مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس، یعنی قلب اقتصاد ایران، نالان از کم کاری مدیران فریاد العطش سر داده است، استانی که یکی از اصلیترین دغدغههای سردار شهیدش محمدجهان آرا، آبادی آن و آسایش مردمانش پس از جنگ بود.
اما بگذارید قبل از ادامه این نامه از شما بخواهم بطریهای آب معدنی خودتان را در همین ابتدا کنار گذاشته و بخشنامه کنید که هیچ مدیری در هیچ ادارهای حق نوشیدن آب معدنی را ندارد و باید از همان آب شرب مردم اهواز، شادگان، ماهشهر، خرمشهر، دشت آزادگان، غیزانیه، سوسنگرد و بستان و حمیدیه بنوشد، شاید گاه گداری شوری آب، کام شما را نیز تلخ کرده و به تدبیر وا دارد.
و اما بعد... جناب استاندار سالهای مدیدی است که دلسوزان استان و حتی کارشناسان غیر بومی نسبت به ضعف مدیریت آب در استان و نابودی کارون و کرخه هشدار میدهند. اوایل دهه هفتاد شخصا مستندی را برای سازمان محیط زیست خوزستان تحت عنوان «صدای پای آب» ساختم که در آن نسبت به نابودی کارون هشدار داده بودم. اما گفتند مصلحت نیست فیلم برای عموم نمایش داده شود و فقط در استانداری برای مدیراننمایش داده خواهد شد تا چارهای بیندیشند! اما ۳۰ سال گذشت و چارهای اندیشیده نشد!
در چند سال اخیر باز هم در مستندهای «از آزادی تا آبادی» و «حماسه سوم» و «سیل بند» که برای روایت فتح یعنی یادگار شهید آوینی ساختم از حماسه و مظلومیت خوزستان و خرمشهر گفتم و در همین مستندها باز هم مردم شریف این خطه و رزمندگان دلاور و خانواده محترم شهید والامقام محمد جهان آرا از مشکلات آب این دیار مقاوم و مظلوم گلایه کردند و از حماسه شهری که آزاد شد، اما آباد نشد سخن گفتند، ولی افسوس که گوش شنوایی نبود و چشم بینایی نبود تا این صداها را بشنود و تصاویر را ببیند و یکبار برای همیشه مشکل آب در استانی که رودخانههای بزرگی مثل کارون، کرخه و دز را دارد، حل کند.
جناب استاندار! مردمی که امروز به خیابانها آمده و لب به شکوه وگلایه و اعتراض گشوده اند، همان مردمانی هستند که در دفاع مقدس از جان و مال خویش گذشتند تا وجبی از خاک پاک میهناز کف نرود. اینان اگر جانشان برود باز هم حاضر نیستند تا آسیبی به این مملکت برسد و اصلا همین اعتراضشان برای حفاظت از آب و خاک میهنشان است.
جناب استاندار! برخی از نوجوانانی که امروز در خیابانهای تفتیده خوزستان به اعتراض برخواستهاند، همان نوجوانانی هستند که دو سال پیش در قالب نیروهای مردمی و جهادی روبروی سیل ایستادند. پس نگویید آنها با تحریک فضای مجازی به اعتراض برخواسته اند. آنها را بی تحرکی و بی تدبیری مدیران دولتی اینگونه آزرده است و اینان اعتراضشان به مدیران بی کفایتی است که در دفاتر خویش نشسته و آب معدنی مینوشند در حالی که، ولی نعمتان آنها یعنی مردم تشنه اند.
جناب استاندار! اگر شما در این شرایط، به صراحت و در عیان معترض وزیر نیرو میبودید که در سالهای صدارتش با انبوه سیل و خشکسالی و بی برقی روبرو هستیم و از وی مطالبه گری مینمودید امروز مردم شهیدپرور خوزستان در اوج گرما به خیابان نمیآمدند.
اگر مدیران پیش از مردم به خیابانها میآمدند و نه از درون ماشینهای کولر دار بلکه بر روی آسفالتهای داغ چند قدم برداشته و مشکلات را میدیدند و درد مردم را با تمام وجود احساس میکردند، اگر وزیر نیرو در جریان سیل گذشته پاسخگو میبود و با عوامل سیل برخورد قاطعی صورت میگرفت، اکنون شاهد این خشکسالیها و تشنگیها نبودیم.
جناب استاندار! در همه این سالهای سیل و خشکسالی همین مردم بودند که در قالب نیروهای مردمی و جهادی بر مشکلات غلبه کرده و صبوری نمودند. اما تا کی مردم و نیروهای جهادی باید جور مدیران بی کفایت و بی تدبیر دولتی را بکشند؟! آیا جا ندارد تا مدیران مربوطه در واپسین روزهای این صدارتهای بی برکت خاضعانه از مردم عذر بخواهند و طلب بخشش کنند و با گفتههای ناپخته نمک بر زخمشان نپاشند.
آقای استاندار تا یادم نرفته این را هم بگویم اگر خود را از جنس مردم و خدمتگزار آنان میدانید، بر روی میز مدیران و وزرایی که از تهران عازم خوزستان هستند تا باز هم به شکلی کلیشهای و تکراری مشکلات را مورد بررسی قرار دهند، از همان آبی بگذارید کهدر لولههای آب جاری است. بگذارید چند جرعه از درد مردم را بنوشند و بچشند.
در پایان ذکر این نکته ضروری است خطاب این نوشتار به این دلیل استاندار خوزستان است که ایشان در حال حاضر مقام اول این استان هستند وگرنه بسیار بسیار از مدیران در سطح ملی و استانی از دولتهای پیشین و کنونی باید پاسخگوی این اوضاع باشند.
انتهای پیام/341