به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، سعید پیرمحمدی کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی تخت عنوان « آمریکا در جنوب یمن به دنبال چیست؟» آورده است: از زمان آغاز جنگ علیه یمن، آمریکا از ائتلاف سعودی در قالب نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی پشتیبانی کرده است. آمریکاییها از پایگاه هوایی العند به منظور انجام حملات پهپادی به القاعده استفاده میکردند تا اینکه پیشروی انصارالله در سال 2015 آنها را وادار به عقب نشینی کرد. وزارت دفاع آمریکا در سال 2016 اذعان کرد که نیروهای زمینی آمریکا از ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در اطراف موکلا پشتیبانی میکنند.
اخیراً انصارالله یمن با انتشار ویدئویی از اسقاط دو فروند پهپاد آمریکایی «اسکن ایگل» بر فراز مأرب خبر داد. عملیاتهای موفقیت آمیز انصارالله در محورهای الودیعه، البیضاء (النصر المبین)، مأرب و الجوف نیز موازنه قوا را به نفع محور مقاومت تغییر داده است. گزارشهای اخیر از ورود نظامیان آمریکایی به پایگاه العند حکایت دارد. این پایگاه عمدتاً بین نیروهای شورای انتقالی جنوب وابسته به امارات و حکومت هادی تحت حمایت عربستان دست به دست میشود. اما سؤال این است که واشنگتن از گسیل نیروهای نظامی و اطلاعاتی به جنوب یمن چه اهدافی را دنبال میکند. در ادامه به انگیزههای اصلی ورود آمریکا به مناقشه جنوب یمن اشاره میشود.
کنترل شبکه بنادر دریای عمان و دریای سرخ؛ جزایر و بنادر یمن به جهت اشراف راهبردی به تنگه بابالمندب، دریای سرخ و شاخ آفریقا از اهمیت ویژهای برای آمریکا برخوردارند. جزیره میون (پریم) در حدود 3.5 کیلومتری جنوب غربی یمن قرار دارد. بندر موکلا، بندر عدن، بندر شحن و جزیره سقطری در راستای کنترل شبکه تجارت دریایی اهمیت دارند. ضمن اینکه آمریکاییها به مجمعالجزایر حنیش که اشراف مناسبی بر بندر الحدیده و تنگه بابالمندب دارد، چشم طمع دارند.
ایجاد جبهه جدید علیه انصارالله و محور مقاومت؛ قطع حلقة نفوذ راهبردی ایران از خلیج فارس به سوی دریای سرخ و دریای مدیترانه یکی از اهداف اصلی آمریکا به شمار می آید. اشراف بر بندر استراتژیک الحدیده، جزیره سقطری، مجمع الجزایر حنیش و تنگه باب المندب نیز حلقة لجستیکی اتصال انصارالله به محور مقاومت را مسدود خواهد کرد. رصد اطلاعاتی مشترک امارات و رژیم صهیونیستی در یمن (سقطری، میون و حنیش)، اریتره (شامل ماساوا در شمال و عصب در جنوب) و سومالی (شامل پایگاههای بربرا در سومالیلند و بوساسو در پانتلند) نیز مکمل چنین دستورکاری است. ورود آمریکا همچنین با هدف کنترل شکاف ایجاد شده میان ریاض و ابوظبی و جلوگیری از پیشروی انصارالله بهسوی مناطق جنوبی انجام میگیرد.
ایجاد گسست در مسیر تجاری شرق به غرب؛ سالیانه حدود 700 میلیارد دلار یعنی بیش از 10 درصد از تجارت دریایی جهان از طریق شریان کلیدی تجارت اروپا با آسیا دریای سرخ انجام میگیرد. کنترل این مسیر لجستیک در جنگ تجاری با چین ضرورتی اجتناب ناپذیر برای آمریکاست. واشنگتن به تحرکات پکن در دریای سرخ و شاخ آفریقا نیز به عنوان تهدیدی جدی مینگرد. قرار گرفتن اولین پایگاه دریایی فراساحلی چین در دروازه جنوبی دریای سرخ در جیبوتی و قرار گرفتن سواحل یمن در محدودة جاده ابریشم دریایی نشانگر چنین اهمیت و جایگاهی است. لازم به ذکر است بخشی از فعالیتهای رصد و پایش انجام شده در جزیره سقطری هدف محوری کنترل تحرکات چین در بندر گوادر پاکستان را دنبال میکند.
تسلط بر منابع نفتی یمن؛ آمریکا با عنایت به پیشرویهای انصارالله در جبهه مأرب و قریب الوقوع بودن سقوط این استان درصدد استفاده از گزینه نظامی برای کنترل منابع نفتی است. جابجایی نیروهای نظامی به سوی سواحل یمن ضمن تسهیل اجرای عملیاتها در محدوده دریای سرخ ، خلیج عدن و آفریقا، مکمل پیشبرد اهداف واشنگتن برای تسلط بر منابع استراتژیک منطقه است. به مانند سوریه، آمریکاییها بر آن هستند تا از طریق استقرار کمترین نیرو با بیشترین توان بازداندگی به واسطه حمایت لجستیکی و رزمی، تسلط بر منابع نفتی مأرب، شبوه، المهره و حضرموت در یمن جنوبی را فراهم کنند.
انتهای پیام/ 241