گروه اخبار داخلی دفاعپرس: فروغ جاویدان نام عملیاتی است که توسط منافقین و با حمایت رژیم بعث صدام و حامیانش طرحریزی و سال ۱۳۶۷ در واپسین روزهای جنگ ایران و عراق اجرا شد. ایران نیز متقابلاً عملیات مرصاد را در مواجهه با منافقین انجام داد و پس از چند روز درگیری در نهایت نیروهای نظامی ایران با همراهی نیروهای مردمی بر منافقین پیروز شده و با شکست مفتضحانه منافقین در منطقه چهارزبر (مرصاد کنونی) پرونده جنگ هشت ساله تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران برای همیشه بسته شد.
گروهک منافقین در پی حملات عراق به خاک ایران اسلامی و عقبنشینیهای موقت رزمندگان اسلام، به خیال اینکه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نشات گرفته از ضعف نیروهای ایرانی و جدایی ملت و دولت است، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در رسیدن به اهداف پلید خود داشتند. منافقین با جمعآوری دیگر نیروهای ضدانقلاب سرخورده از کشورهای مختلف اروپایی، نیروهای زیادی فراهم کرده و با بهرهگیری از جنگافزارهای اهدایی صدام و دیگر اربابان خود، حمله خود را از غرب کشور به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند.
فروغ جاویدان یا دروغ جاویدان؟
زمینه این عملیات را میتوان در تصور و تحلیل نادرست گروهک منافقین از اوضاع سیاسی نظامی ایران جست. تحلیل آنان بر این بود که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، با توجه به برتری نظامی نیروهای عراقی و موفقیت نیروهای عراقی در بعضی از جبههها، نشان از ضعف و عقبنشینی رزمندگان اسلام و سرخوردگی مردم از جنگ و جدایی مردم از دولت است.
آنان بر این اعتقاد بودند که پذیرش قطعنامه از سوی ایران امری غیرممکن است و تنها در صورتی جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت که به لحاظ سیاسی - نظامی و اقتصادی به بنبست کامل برسد. به عقیده آنان اقدام به پذیرش قطعنامه از سوی ایران به منزله فروپاشی نظام خواهد بود و با سرنگونی قطعی حکومت ایران، زمینه برای انتقال قدرت به سازمان آنان فراهم خواهد شد.
با توجه به این تحلیل و با توجه به وضعیت پدید آمده در جنگ (برتری نظامی عراق در بعضی از محورها)، منافقین فرصت را غنیمت شمرده و برای تحقق اهداف خود عملیاتی را که برای شهریور ۶۷ پیش بینی کرده بودند، دو ماه جلو انداخته و اواخر تیرماه ۱۳۶۷ با یورش به مرزهای غربی عملیات خود را آغاز کردند.
منافقین بر اساس یک برنامه زمانبندی شده ۳۳ ساعته، در طرح خود برای رسیدن به تهران قصد داشتند با بهره گیری از ۲۵ تیپ طی پنج مرحله، از شهرهای سرپل ذهاب، اسلام آباد، کرمانشاه، همدان و قزوین عبور کرده و خود را به تهران برسانند و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون سازند.
طبق برنامهریزیهای انجامشده، در این روز، یگانهای منافقین از قرارگاه خود در عمق خاک عراق حرکت کرده و با عبور از مرز خسروی عملیات خود را آغاز کرد؛ از آنجا که بیشتر نیروهای ایرانی در جبهههای جنوب حضور داشتند، عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با کمترین درگیری ممکن، وارد کرند شدند و همزمان با این حرکت سازمان، عراق نیز با اجرای آتش سنگین توپخانه، از عملیات پشتیبانی میکرد و همین امر باعث شهادت عدهای از روستائیان منطقه شده بود؛ در ادامه عملیات فروغ جاویدان، شهر اسلامآباد نیز به تصرف نیروهای سازمان درآمد.
هرچند در آغاز عملیات نیروهای سازمان توانستند طی ۲۴ ساعت خود را به ۳۴ کیلومتری کرمانشاه برسانند، اما برخلاف تصور مسئولان سازمان، مردم هیچگونه همراهی با آنان نکردند، حتی پس از اطلاع از تجاوز مجاهدین خلق، درصدد مقابله برآمده و به جبهههای جنگ اعزام شدند.
مجاهدین خلق خوشحال از پیشروی بودند و به خیال خود قصد حرکت به سمت تهران و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را کردند، ولی در روز ۶ مرداد نیروهای سپاه پاسداران با اجرای عملیات مرصاد سد راه آنها شدند؛ پس از مقاومت نیروهای اندک سپاه و بسیج در دشت حسنآباد و زمینگیر شدن نیروهای دشمن در پشت ارتفاعات چهار زبر، بهتدریج فرماندهی و نیروهای خودی برای آزادسازی مناطق تصرفشده و انهدام نیروهای منافقین، در منطقه متمرکز شدند.
عملیات مرصاد برای مقابله با یورش منافقین و با رمز یا علی بن ابیطالب (ع) آغاز شد؛ در این عملیات، سه گردان از تیپ نبی اکرم (ص)، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلامآباد حمله کردند. منافقین تصور میکردند همانند روزهای قبل، نیروهای عراقی همچنان در این مناطق حضور دارند؛ حالآنکه عراقیها عقبنشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود. به همین دلیل، نیروهای خودی توانستند بهراحتی از این محور وارد اسلامآباد شوند.
علل اصلی شکست منافقین در عملیات مرصاد
منافقین به لحاظ اینکه در طول دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عراق گریخته و از طرف صدام بعثی مورد التفات و توجه قرار گرفته بودند خود را تااندازهای مرهون الطاف بیدریغ رژیم عراق و شخص صدام حسین میدانستند و بر آن بودند تا پس از سرنگون کردن نظام ایران، با انعقاد قرارداد صلح زودهنگام با رژیم بعث، مراتب خوشخدمتی و قدرشناسی خویش را نسبت به آنان نشان دهند.
نقطه اتکای تئوریک گروهک منافقین، حمایتهای مردمی بود اما غافل از اینکه مردم، تصور مطلوبی از آنها نداشتند و کمترین اعتماد ممکن به آنها در لایههای فکری و تجربی ملت ایران وجود نداشت.
حضور گسترده مردم در مناطق عملیاتی در روزهای پایانی جنگ، بهویژه در منطقه غرب کشور و در برابر منافقین نشان داد که مردم همواره در کنار نظام و مسئولان ایستادهاند و بهمحض احساس خطر، حاضر به بذل جان و مال خویش هستند.
پاسخ مثبت مردم به مسئولان برای حضور در جبهههای جنگ پس از حمله ارتش عراق و گروهک منافقین، نشان داد که تحلیل منافقین مبنی بر عمیق بودن شکاف میان مردم و مسئولان غلط بوده و مسئولان کشور ـ بهویژه امام راحل ـ دارای نفوذ گسترده و عمیق در میان مردم هستند. توجه به این مسأله مهم است که منافقان در مقاطع گوناگون تاریخ، همواره اسیر تحلیل و درک غلط رهبران خود بودهاند و همین غفلت آنان را میتوان علت شکست منافقین در عملیات مرصاد دانست.
گزارش از امیر قشقایی
انتهای پیام/۳۵۱