روایتی از مجاهدت قهرمانانه رزمندگان گردان ۲۱۴ زرهی نزاجا؛

وقتی افسران لشکر ۷۷ ثامن‌الائمه خراسان حافظ جان همرزمان بسیجی و پاسدار خود شدند

سرهنگ پیشکسوت نزاجا در خاطرات خود آورده است: اسرای بعثی اعتراف کردند که ۱۰ گردان دیگر به زودی به منطقه می‌رسند و هدفشان، قتل‌عام رزمندگانی است که برای عملیات فتح‌المبین در حال سازماندهی هستند، لذا بر آن شدیم تا به هر ترتیب، از برادران پاسدار و بسیجی خود محافظت کنیم.
کد خبر: ۴۶۹۷۷۴
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۰ - 02August 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مشهد، سرهنگ بازنشسته «محمد نجاری» رزمنده پیشکسوت لشکر ۷۷ ثامن‌الائمه نزاجا با بیان خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس، نمونه‎ای از مظاهر پرشمار شجاعت افسران و سربازان خط پدافندی و پشتیبانی این لشکر خراسانی را در جریان عملیات فتح‌المبین روایت کرد.

به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهدای ارتش مقتدر جمهوری اسلامی این خاطره را می‌خوانیم:

پس از عملیات ثامن‌الائمه و شکست حصر آبادان، گردان ۲۱۴ زرهی مأموریت داشت تا در غرب شوش و حوالی تپه معروف ۱۲۰، خط پدافندی گردان ۱۳۳ مکانیزه لشکر ۲۱ حمزه را تعویض نماید و بر این اساس، در روز 21 دی 1360 و مصادف با سالروز ولادت امام سجاد (ع)، مأموریت تعویض انجام شد و گردان 214 زرهی، مسئولیت پدافند منطقه را برعهده گرفت. در ادامه مأموریت و در آخرین روز سال 1360، پست‌های استراق سمع اخبار متواتری در خصوص نقل و انتقالات دشمن را اطلاع دادند که پس از بررسی و تأیید صحت، به لشکر گزارش شد.

پیام‌های پی در پی مبنی بر تحرکات هجومی از ناحیه قوای دشمن ادامه داشت تا اینکه پس از حدود دو ساعت از آغاز مخابره پیام‌ها، نخستین گلوله‌های منور دشمن در حجم زیاد، منطقه را مانند روز روشن کرده و پیشروی نیروهای مانوری ارتش بعث به سمت خطوط پدافندی رزمندگان اسلام آغاز شد.

به مرور که درگیری‌ها شدید و شدیدتر می‌شد، از گردان ۱۲۲ پیاده که سمت راست یگان سوار زرهی مستقر بود، خبر رسید که درگیری با دشمن به خطوط پدافندی رسیده و حتی بعضی جاها جنگ به صورت تن به تن ادامه دارد لذا با کمک لشکر و استفاده از یگان‎های احتیاط مشتمل بر گردان‎های ۱۶۳ پیاده و ۲۴۶ تانک و هم‌چنین آتش پشتیبانی یگان‌های توپخانه، خط پدافندی با قدرت تقویت گردید و هوشیاری نیروهای مستقر در منطقه، مانع از نفوذ دشمن به خاکریزها شد.

پس از آن‌ که بعثی‌ها وادار به عقب نشینی شدند، از منطقه خبر رسید که تعدادی از افسران قوای متجاوز به اسارت رزمندگان اسلام در آمده‎اند و بازجویی‌های آنان حاکی از آن است که ۱۰ گردان دیگر از ماشین جنگی صدام در حال پیشروی هستند و به زودی به منطقه می‌رسند تا پل نامجو بر رودخانه کرخه را به کنترل خود درآورند و رزمندگان اسلام را که در منطقه مشغول سازماندهی و آماده شدن برای آغاز عملیات فتح‌المبین بودند، به شهادت برسانند لذا بر آن شدیم تا به هر ترتیب ممکن، توطئه بعثی‌ها را خنثی و از هم‌رزمان پاسدار و بسیجی خود در منطقه عملیاتی فتح‌المبین محافظت کنیم.

مرحله اول برنامه‌ریزی مبتنی بر حفظ موقعیت و جلوگیری از پیشروی دشمن بود. با روشن شدن هوا، اگر چه حجم آتش به طرز مهیبی افزایش یافته بود، اما نیروهای ما به هیچ عنوان، حتی یک وجب از موقعیت خود عقب ننشستند؛ تا جایی که در جریان همین مقاومت قهرمانانه، دو دستگاه تانک از گردان ۲۴۶ مورد اصابت موشک‌های دشمن قرار گرفت و استوار «آقاجان زاده» و ستوانیار «قوامی» در این میان به شهادت رسیدند اما بازهم این ایثار و جانفشانی تا زمانی که دشمن به صورت قطعی، وادار به توقف عملیات و ترک موقعیت تهاجمی خود شد، ادامه پیدا کرد.

در راستای اجرا کردن مرحله دوم برنامه‌ریزی‌ها، تعداد ۵ فروند بالگرد رزمی از هوانیروز برای پشتیبانی به منطقه آمدند و فرمانده گردان به من دستور داد تا همراه فرمانده بالگردها، تانک‌های دشمن را در منطقه شناسایی کنم. عملیات شناسایی با یک دستگاه بیسیم پی آر سی ۷۷، با موفقیت اجرا شد و از هوا محل تانک‌های دشمن را مشخص کردیم و به یگان بالگردی هوانیروز اطلاع دادیم. جهنم پرنده‌های آهنین بال هوانیروز در قالب سه مرحله عملیات و تا شکار همه تانک‌های دشمن بعثی ادامه یافت و به این ترتیب، مقاومت رزمندگان مجاهد و از جان گذشته لشکر 77 ثامن‌الائمه خراسان در خط پدافندی و پشتیبانی، زمینه را برای آغاز عملیات فتح‌المبین در فروردین سال 1361 فراهم کرد و مانع از شکست زودهنگام این عملیات پیروزمندانه شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار