گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ مهدی مقاری؛ در اهتزاز ماندن پرچم آرمان خواهی و مطالبهگری به شرطی که از آن مصادره به مطلوب نشود و برداشت شخصی صورت نگیرد بسیار نیکو و پسندیده است؛ اما متأسفانه برخی واژهای جدید در ادبیات اجتماعی آفریدهاند که نشان از حرکت خزنده و ناپسند آنان دارد و آن طلبکاری شخصی تحت لوا و ذیل پرچم مطالبه گری است.
آنها در پی کشف حقیقت و گرهگشایی از مشکلات مردم به گونهای حرکت کرده و میروند که نیات پلید و شوم خود را اجابت کرده و جز خود، شخص یا موضوع دیگری را نمیبینند؛ در کمال تأسف در جامعه امروزی ما تعداد این افراد کم نیستند که منابع کشور را در کمال تعجب متعلق به خود دانسته و تلاش میکنند تا آن را در چنگ و تصاحب خود درآورند.
با نگاهی گذار و کوتاه به پدیده میمون و تعیین کننده مطالبه گری و قیاس شاخصهای آن با حرفه ارزشمند و تاثیرگذار خبرنگاری، وجوه اشتراک بسیاری را میتوان مشاهده کرد و اینجاست که این سخن به زبان آورده میشود که خبرنگاران مطالبه گرند و مصداقی عینی از آرمان خواهی مردم قلمداد میشوند.
یکی از مهمترین ابزار انجام مطالبه گری رسانه و حمایت آن در همه ابعاد از این قضیه است و بی شک بدون حضور و پشتیبانی رسانهها پروسه مطالبه گری ابتر خواهد ماند و نتیجهای در بر نخواهد داشت.
رسانهها که بزرگترین و راهبردیترین کارکرد آنها هدایت افکار عمومی جامعه است میتوانند نقشی انکارناپذیر و موثر در مطالبه گری ایفا کرده و از خود بجای گذارند.
جامعهای پویا و بالنده است که مطالبه گری و خواستن بهترین را از خود شروع کرده و نهادینه کند؛ جامعه بدون مطالبه گری و سعادت طلبی بی روح، مرده و بدون آرمان است.
مطالبهای بحق و در راستای استیفای حقوق شهروندی مردم است که آرمانهای بنیادین جامعه و ارزشهای بحق عامه مردم و قاطبه تودهها و اقشار را دربرگیرد.
مطالبه گری صحیح و در مسیر حق و حقیقت و در راستای قانون، مانع از انحراف جامعه میشود؛ امام خمینی (ره) به جوانان توصیهای جالب دارند: «شجاعانه مقابل انحرافات قیام کنید» که مصداق بارزی از روحیه مطالبه گری و انقلابی ماندن است و در حقیقت انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ پاسخ بحق خداوند به مطالبه گری ملت مظلوم ایران بود که ملت نخواستند نسبت به شرایط کشور و جامعه بی تفاوت باشند و بهترین حالت ممکن تغییر حاکمیت و نظام سیاسی را فریاد زده و با اصرار به خواسته خود و در آمیختن آموزههای دینی و رهبری واحد روحانیت بدان دست یافتند.
شاخصههایی مثل بی تفاوت نبودن، آشنا بودن به حقوق شهروندی و قوانین جزئی صنوف، پیگیری حقوق حقه مردم و خود فرد، پرسشگر بودن، اهل گفتگو بودن، بردبار و شکیبا بودن، ذهنی منتقد و فعال داشتن، آشنا بودن به ارزشهای دولت و حکومت، داشتن دیدگاهی مستقل و پرهیز از تکراری طوطی وار، ارائه دهنده راهکار، نگهدارنده مسئولیت روی دوش خود و رهسپاری تا مقصد و مواردی دیگر وجوه مشترک یک فرد خبرنگار و یک انسان مطالبه گر است که هر دو در پی کشف حقیقت، انتشار راستی و پیگیری حقانیت هستند؛ هر دوی این افراد به اصطلاح ورزشیها بیرون گود نمینشینند و فریاد لنگش کن را بر زبان نمیآورند، بلکه وارد معرکه شده و از خود برای بیرون آمدن مردم از مهلکه خطر هزینه میکنند.
مطالبه گر و خبرنگار هر دو در جنبشهای سیاسی و اجتماعی میداندار هستند، میدانی که در آن هر دو در پی بالا بردن انگیزش اجتماعی، روح گروهی و دلگرمی جمعی هستند که اگر این سه با هم شکل گیرند ایدئولوژی جنبش شکل میگیرد؛ به عنوان مثال زمانی که یک تظاهرات صنفی در خیابان به موضوع اعتراضی تبدیل شود شعارهای صنفی به شعار سیاسی مبدل میشود که این شعارها با ماهیت تظاهرات کنندگان در تضاد است و اینجا است که این تظاهرات صنفی به اعتراض تبدیل شده و اعتراض نیز با شعارهای سیاسی به شورش رنگ عوض کرده است و شورشها همیشه و همه جا محکوم اند.
اگر انگیزش اجتماعی، روح گروهی و دلگرمی اجتماعی به خوبی و درستی در تظاهرات خیابانی تبیین شده و تبدیل به آرمان شود و با تاکتیکهای عملیاتی پیش رود هیچگاه تظاهرات صنفی و خیابانی به اعتراض و شورش تغییر نمیکنند و اینجا است که نقش افراد مطالبه گر و خبرنگاران به عنوان هادیان جنبشها خود را نمایان کرده و میتوانند افراد را از لبه پرتگاه افول و حضیض به اوج و سرمنزل اعتلا برسانند که اگر چنین نکنند مطالبه گر و خبرنگار، گردهمایی صنفی را میتوانند به آشوب و شورش مبدل سازند.
باید خبرنگار و مطالبه گر هر دو به عنوان فعال مدنی در جامعه شناخته شوند و پرچمدار آرمان خواهی و سعادت طلبی ملتی معرفی شوند که در پی آتیهای سبز و روشن تلاش میکنند، هرچند نقش خبرنگار نقشی حمایتی و پشتیبان است، اما در بسیاری از موارد این نقش حمایتی و پشتیبان وارد میدان علنی حمایتهای مردمی شده و دیگر صرفا پشتیبان محض نیست بلکه در وسط آزمون و در کنار مردم، خواسته های بحق آن ها را پیگیری و مطالبه می کند.
بی رسانگی و یا در کلام خاص تر رسانه اثرگذار نداشتن باعث شده تا برخی طلبکاران شخصی، خود را مدعی و سردمدار مطالبه ای دروغین کرده و با بهره و سوء استفاده از جای خالی رسانه، حرف باطل و پوچ خود را در بمباران رسانه ای به کرسی بنشانند که شایسته است خبرنگاران رسمی و حرفه ای به نفع عامه مردم احساس خطر کرده و برای صیانت و حراست از اندیشه، بیتالمال، جان مردم و داشته های عمومی در عرصه های صحیح و کاربردی اطلاع رسانی حضوری پررنگ یابند و فضا را برای خناسانی که انتفاع خود را برتر از صلاح مردم می پندارند، تنگ و تنگ تر کنند، گو اینکه تشکیلات پر سر و صدایی چون ارشاد و خانه مطبوعات در این مسیر و فراهم آوری اطلاع رسانی شفاف و عدالت وار می تواند نقشی پر واضح از خود به نمایش بگذارد.
خبرنگاری که مطالبه نداند و مطالبه گر نباشد، خبرنگار نیست بلکه کاتب و نویسنده خبر و رخداد است و خبرنگار عنوانی زیبنده برای وی نیست بلکه باید تلاش کرد تا این فرد مدعی خبرنگاری در این رهگذر در جای خود قرار گرفته و بازستاننده حقوق حقه مردم باشد.
انتهای پیام/341