به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، جهادگر «علی جهانبین» در سال ۱۳۴۲ در روستای سرهنگ از توابع شهرستان تربت حیدریه در خانوادهاى مذهبى و مستضعف چشم به جهان گشود. وى دوران ابتدايى خود را به خوبى و با نمرات عالى پشت سر گذاشت اما اختلافات خانوادگی، کانون گرم خانواده او را از هم گسیخت و در اوج دوران نوجوانی و درحالی که ده سال بیشتر نداشت، از مادرش جدا شد و ضمن ادامه زندگی با پدر، با صبر و بردباری به ادامه مراحل تحصیلی خود پرداخت.
گذراندن دوران راهنمایی و آغاز ورود به دبیرستان برای شهید جهانبین با اوجگیری مبارزات مردم علیه رژیم ستمشاهی مصادف بود. او مشتاقانه در راهپیماییها و جلسات مذهبی و سیاسی شرکت میکرد و در زمانى كه منافقين و ديگر جریانهای منحط و ضداسلامی، جو دبیرستانها و مدارس را دگرگون كرده بودند، بر شدت تلاش خود افزود و انجمن اسلامى دبيرستان «غريبگرد» بیرجند را با كمک چند تن از دوستان خود بنيان نهاد.
پس از اخذ ديپلم وارد جهاد سازندگى بيرجند شد و در آنجا به خدمت پرداخت و در طى این دوران، به مناطق محروم سيستان و بلوچستان رفت تا با كمك چند تن از دوستانش، شوراهاى اسلامى را در روستاهاى آن استان به وجود آوردند و ضمن برقراری رابطه برادرانه میان شیعیان و اهل سنت در این نواحی و ترویج وحدت، روحیه خدمت و محرومیتزدایی را نیز در این خطه نهادینه کنند.
جهانبین بعد از چند سال خدمت در جهاد، دوران خدمت سربازی را در ارتش آغاز کرد. وى از همان ابتداى ورود به ارتش در بخش عقيدتى سياسى مشغول به انجام وظیفهاش و خدمت خود را به مناطق جنگى انتقال داد تا به این ترتیب، حدود يک سال و نيم از این دوران را در کسوت سرباز، در جبهههای حق عليه باطل باشد.
پس از پايان این مدت به مشهد بازگشت و مسیر ادامه تحصیل را با آغاز دوران تحصیل دانشگاهی در پیش گرفت. در رشته الهيات در دانشگاه مشهد پذيرفته شد و در همان مدت كه درس دانشگاهش را مىخواند، به مطالعه دروس حوزه نيز میپرداخت. در همين ايام بود که در چند نوبت، داوطلب حضور در خطوط مقدم جبهههای نبرد شد و به افتخار جانبازی در راه دین خدا نیز نائل آمد.
چند ماه پس از رفتن به دانشگاه براى اينكه سخن امامش را لبيک گفته باشد، در تاريخ ۱۱ آذر ۱۳۶۵ به صورت رسمی عازم جبهه شد؛ مدتى را در منطقه فاو ماند، سپس به شلمچه رفت و به عنوان فرمانده گروهان عملیات خاکی، با ديگر برادران جهادگرش در عمليات كربلاى ۴ و ۵ شركت نمود.
در روز دوم عملیات کربلای 5 بود که بار دیگر جانباز شد و بدن مجروحش را به بیمارستان سوسنگرد انتقال دادند اما اشتیاق او به انجام تکلیف باعث شد تا با لباس بیمارستان، دوباره خود را به شلمچه برساند. جانفشانیهای او در خطوط مقدم جبهههای نبرد حق علیه باطل ادامه یافت تا اينكه در ۲۴ بهمن ۱۳۶۵ و در حالی که با بولدوزر جهاد سازندگی خراسان، مشغول احداث خاکریز برای رزمندگان اسلام بود، بر اثر اصابت مستقیم گلوله دشمن به ديدار معبودش شتافت و به لقاءالله پيوست. پیکر این شهید والامقام جهاد سازندگی خراسان در قطعه شهدای بهشت رضا (ع) مشهد به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیتنامه جهادگر شهید «علی جهانبین»
به جهادگران عزیز که در حقیقت اسوههای اخلاص و ایثار و سربازان گمنام خط سرخ شهادتاند، خاضعانه سلام عرض میکنم و به عنوان برادری کوچک که مدتی از روحیات و معنویتشان کسب فیض نمودم، یادآور میشوم که شرط بقای انقلاب اسلامی حفظ ارزشهاست و اگر ارزشهای متعالی اسلامی چون اخلاص، ایثار، شهادت، توکل و روحیه تعهد از میان ما برود، دیگر نباید منتظر نصرت خدا باشیم.
شما که روزی برای حفظ انقلاب از همه چیز دست کشیدید، همچنان قوی و آماده پذیرش هر خطری باشید که دشمنها در کمین انقلاباند. به هنگام خدمت از برخوردهای ساده و بیریا با محرومین فراموش نکنید چراکه امروز الگوی ما ولی فقیهی است که اینگونه است.
همیشه باید در خط رهبر باشید، همه را با معیارهای ولایت فقیه محک بزنید، هیچگاه از امام جلو نیفتید و سعی کنید بدان گونه زندگی کنید که همیشه امام را درک میکنید. همچنین از خودسازی فراموش نکنید چرا که وظیفه شما سازندگی است و چه زیباست این کلام نورانی امام که فرمود: «انسان تا خود را نسازد، نمیتواند جامعه را بسازد».
انتهای پیام/