به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، شهر یکپارچه سیاهپوش دردانه خداست اما این محرم با تمامی محرمها فرق دارد. چشمان عزداران گریانتر از سالهای دیگر و گویی بغضی سنگینتر گلوهایشان را فشار میدهد و ماسکهایی که نیمی از صورتها را پوشانده و چشمان غمزدهشان را بیشتر بولد کرده است.
به کوچه و پس کوچههای شهر که میرویم، نوای حسین (ع) حسین (ع) زیر پوست شهر حس میشود. موکبهای مختلفی میبینیم که امسال به جای پخش کردن چای و شربت نذری، بیشتر ماسک و الکل به مردم داده و تأکید میکنند که ماسکهایتان را از صورت برندارید.
به یکی از محلههای شلوغ و پررفت و آمد شهر میرویم. محلهای به نام شهید جهانگیری که تا سالهای گذشته از محلههای شلوغ عزاداری محرم شهر اراک به شمار میآمد اما امسال جمعیت بسیار کمتر است و بیشتر آنها در ماشینهایشان با نوای نوحهها ذکر مصیبت شهدای کربلا میکنند. چراغهای قرمزرنگ و نوای نوحهای رساتر، حواسمان را به خیابان انتهایی این محله میکشاند که با کنجکاوی به سمتش حرکت میکنیم.
به منبع روشنایی و صوت که میرسیم به ناگاه در پس چشمانمان چیزی شبیه به بینالحرمین میبینیم. به ناگاه با خودت گمان میکنی که قدمهایت را بر سرزمین نور گذاشتهای اما خوب که دقت میکنی میبینی اینجا شبه بینالحرمین است و تو با نوای حسین (ع) حسینی (ع) که میشنوی و بابالقبلهای که میبینی، قرار است ریسمان دلت را برای ساعاتی به ضریح سفینةالنجاة گره بزنی و روحت را به سوی دردانه خدا پرواز دهی.
اینجا همان جایی است که میتواند آلامی برای درد فراقت از کربلا باشد. فراقی که در سایه ویروسی منحوس روحت را خراش داده و تورا از حسین ابن علی (ع) دور کرده است. در این شبه کربلای کوچک میتوانی به قدمهای لرزان و چشمهای گریانت وعده دیدار یار دهی و عطش دوری ات را سیراب کنی.
دخترکان کوچکی که با چهرهای کودکانه ماسک بر صورت کوچکشان زده و چادر به سر در کنارشان نشستهاند و با نگاههایی مملو از سوال به این سو و آن سو مینگرند و با دستهای کوچکشان آرام آرام بر سینه میزنند و در آن سو نیز پسر بچههای کوچکی که میخواهند شبیه پدرانشان مردانه به نظر بیایند با لباسهایی که خط قرمز «یا حسین شهید (ع)» بر رویش خودنمایی میکند در صفوف ابتدایی ذوق عزادارای دارند.
پیرزن در حالی که عصایش را کنارش تکیه داده زمزمه یا حسین (ع) میکند اما چون ماسک بر صورت دارد حرکت لبهایش مشخص نیست اما چشمهایش زیباتر این ذکر را زمزمه میکنند و هر از چندگاهی قطرات اشک میزان ارادتش را به صاحب ذکر یادآوری میکند با همان نگاه به دخترش مینگرد و با صدایی آهسته میگوید: سالها آرزوی رفتن به کربلا را داشتم اما امشب و در اینجا احساس میکنم که رو به ضریح مولایم نشسته و زیارتش میکنم.
به هر سو که مینگری، کسی را میبینی که در لابه لای حرفهای سخنران خودش را اینجا گذاشته و روحش را به سمت کربلا پرواز داده و با گریه دیدار ابا عبدالله (ع) را طلب میکند.
شور و شعور حسینی آمیخته با یک دیگر
فضایی تقریبا دو هزار متری با شکل و شمایلی نزدیک به بینالحرمین تو را به سرزمین نور میبرد که شامل دو قسمت برادران و خواهران شده است. در قسمت شمالی این فضا و سن، نمایی از بابالقبله به صورت نمادین ایجاد شده که برادران در این قسمت و انتها نیز به خواهران اختصاص داده شده است.
در هر یک از ورودیها خادمین با لباسهای مرتب و آراسته با ماسک و دستکش و لوازم ضدعفونی، عزاداران را به شکلی کاملاً بهداشتی ضدعفونی کرده و به داخل مجموعه هدایت میکنند. همگی در صفوف منظم و با فاصله کنار یکدیگر نشسسته و اشکریزان اربابشان را صدا میزنند و همگی در پس اشکهایی که میریزند تنها یک خواسته از سیدالشهدا (ع) بیشتر ندارند و آن هم نجات تمامی اهل زمین از شر این ویروس منحوس جهانی است.
خادمین با وسواس هر چه بیشتری در میان جمعیت حرکت میکنند و به عزادارن تذکر میدهند که ضمن عزاداری رعایت کامل شیوههای بهداشتی را الویت خود قرار دهند.
اینجا بوی کربلا میدهد
در میان جمعیت به سراغ مسئول برگزاری این مراسم معنوی میرویم. پسر جوانی که عشق و ارادتش به سید و سالار شهیدان (ع) او را به این مسیر کشانده است. خودش را سعیدی منش مسئول موکب شهدای گمنام استان مرکزی معرفی میکند و برایمان از نحوه فعالیت این مجموعه اینچنین میگوید: موکبی که مشاهده میکنید موکب پایگاه بسیج شهید آسنجرانی مسجد فتحالمبین و هیأت شهدای گمنام استان مرکزی است که سومین سال فعالیت آن است.
وی میافزاید: ما تقریبا از ۲۰ روز قبل از فرا رسیدن ماه محرم با کمک والدین خادمینِ این مجموعه، کار فضاسازی و فعالیتهای عمرانی به منظور برپایی این موکب را آغاز کردیم و همچون سنوات گذشته ۱۲ شب برنامه عزاداری با رعایت کامل شیوه نامهها و پروتکلهای بهداشتی داریم و پس از آن نیز به مدت ۳۰ شب با برپایی غرفههای مربوط به مشاوره، خانواده و همینطور مباحث دیگر تربیتی در خدمت عزاداران حسینی (ع) هستیم.
مسئول موکب شهدای گمنام استان مرکزی تصریح میکند: فضای اختصاص یافته به برگزاری این رویداد مذهبی چیزی در حدود دو هزار متر مربع است که مربوط به یکی از خیرین همین منطقه و فضای کاملا شخصی است که به مدت سه سال است که در اختیار این هیأت قرار داده شده و تمامی هزینههای این مجموعه به صورت کاملا مردمی و بدون وابستگی به ارگان خاصی است.
سعیدی منش با اشاره به زمانبندی برنامههای مذهبی در نظر گرفته شده در این موکب میگوید: برنامه عزاداری در این فضا در قالب قرائت قرآن، سخنرانی، گروه تواشیح و سینهزنی به مدت دو ساعت برنامه ریزی شده و در مدت برگزاری برنامه نیز بستههای کوچک که شامل چای آویشن، قند و برنج است به صورت متبرک در میان عزاداران توزیع میشود و در طول برنامه نیز با چای در ظروف کاغذی یکبار مصرف از مردم پذیرایی میشود.
وی ادامه میدهد: ما در این موکب سعی کردیم علاوه بر فعالیتهای تربیتی، مذهبی، اخلاقی اقدامات خیرخواهانه دیگری با همکاری مردم و خادمین فعال در این مجموعه انجام دهیم که از جمله آنها میتوان به بحث خیریه کرامت و پوشش ۳۰۰ خانواده نیازمند اشاره کرد.
مسئول موکب شهدای گمنام استان مرکزی خاطرنشان کرد: به یاری خدا ما توانستیم با هماهنگی و برنامهریزیهای صورت گرفته، هرماه به صورت مستمر بستههای معشیتی را برای خانوادههای نیازمند تحت پوشش اختصاص دهیم.
سعیدی منش در ادامه صحبتهای خود با اشاره به هدف فضاسازی این موکب به شکل بینالحرمین میگوید: ما بر اساس جلسات متعددی که با خادمین خوشفکر و فعال هیئات شهدای گمنام داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که با توجه به دلتنگی و فراق دوسالهای که میان مردم و زیارت کربلا افتاده فضای در نظر گرفته شده برای موکب امسال متناسب با حال و هوای کربلا باشد.
وی میافزاید: صفر تا صد این فضاسازی تماما توسط خادمین این مجموعه انجام گرفت و هدف نهایی تسکین درد فراق مردم با سید و سالار شهیدان (ع) بود به گونهای که مردم با ورود به این موکب خودشان را حاضر در کربلا دیده و دلهای عزادران را آماده عزیمت به کربلا کنیم.
خادم هئیت شهدای گمنام استان مرکزی بیان میکند: من احساس میکنم که برگزاری برنامهها در فضای باز امسال توانست برکات بیشتری را برایمان به همراه آورد و بتوانیم در کنار رعایت کامل شیوه نامههای بهداشتی عزاداری منسجم تری و زیباتری را به تصویر بکشیم و مردم هم استقبال بیستری کردند.
وی تاکید میکند: کرونا در کنار محدودیتهایی که ایجاد کرد توانست فرصتهای بسیاری را هم پیشرویمان قرار دهد و ما به این دیدگاه برسیم که میتوانیم از ظرفیتها بسیاری که تاکنون به نوعی مغفول مانده بودند بتوانیم استفاده کنیم.
سعیدی منش با اشاره به تعداد خادمین فعال این مجموعه میگوید: خادمان در گروه سنی جوان و نوجوان با این مجوعه در قالب فعالیتهای مختلف فرهنگی و هنری، اخلاقی و مذهبی، خیرخواهانه همکاری دارند که در طول سال ارتباط مستمر با آنان برقرار میشود.
صحبتهایمان که با مرد جوان مسئول هیئات که تمام میشود، به میان جمعیت باز میگردم. جمعیتی که با قاب گریان چشمانشان حسین (ع) را صدا میزنند و عکاسانی که در گوشه و کنار این مراسم تمامی این زیباییها و عشقبازیها را در قالب فشردن دکمه شاتر دوربینشان برای همیشه در دل تاریخ ثبت میکنند.
دیگر ساعات پایانی عزدارای است و مداح سعی میکند در آخرین خطهای جامانده از روضهاش عافیت برای تمام اهل زمین را از بابا حسین ابن علی (ع) طلب کند.
با خود فکر میکنم شاید سالهای قبل که لباس محرم بر تنمان میکردیم شاید هیچ وقت گمان نمیکردیم که روزی برسد که حال و هوای روضههایمان این گونه شود و بوی گلاب مراسمهایمان در دل رایحه الکلها گم شود اما در کنار هزاران حسرتی که کرونا بر دلهایمان گذاشت، یآدآوری دردناکی هم به همگیمان کرد که قدر همین اشک ریختنها، نشستن بر سفره اهل بیت (ع) و تمسک جستن به آنها را بدانیم که شاید این محرم آخرین گریههایمان برای دردانه زهرا (س) باشد.
کسی چه میداند شاید یکی از همین شبها که پایت را اینجا بگذاری، بابا حسین (ع) با مهربانی و عطوفتش دستی بر جسمهای آلوده به گناهمان کشد وتطهیرمان کند. بیایید محرم امسال با عطر و بوی حسین (ع) روحهایمان را ضدعفونی کنیم ...
گزارش از: مهری کارخانه
انتهای پیام/ 118