گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «آرام میگیریم» عنوان سریالی تلویزیونی به کارگردانی «روحالله سهرابی» است که در سال ۱۳۹۵ تولید و از شبکه دوم سیما پخش شد. این مجموعه ۵۰ قسمتی که با حضور بازیگرانی همچون؛ هوشنگ توکلی، ثریا قاسمی، آتیلا پسیانی، لعیا زنگنه، کاظم بلوچی، نسرین مقانلو، آشا محرابی، مجید صالحی، کامران تفتی، لیلا اوتادی، علی اوسیوند، میرطاهر مظلومی، مهدی سلوکی، نگار عابدی مونا فرجاد، ارسلان قاسمی، محمد فیلی، حسن جوهرچی و ... در همان سال عنوان پربینندهترین سریال سال تلویزیون از نگاه مخاطبان را به خود اختصاص داد، در بستر روایتی اجتماعی - خانوادگی به موضوع شهدای مدافع وطن پرداخته است.
بازپخش این سریال که این روزها از شبکه آیفیلم در حال پخش است بهانهای بود تا به سراغ «محدثه قبادی» ایفاگر نقش لیلا در جایگاه همسر شهید مدافع وطن برویم و گفت و شنودی را با او داشته باشیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
دفاعپرس: سریال آرام میگیریم برخوردار از قصهای اجتماعی است که در خلال آن به اهمیت نقش و جایگاه شاخص مدافعان وطن در ایجاد امنیت اجتماعی پرداخته شده است. بهنظر شما تولید فیلم و سریالهایی با این مضامین تا چه اندازه در ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت در جامعه موثر است؟
من خودم را به عنوان یکی از اعضای کوچک شرکت کننده در پروژه بزرگ آرام میگیریم دانم. پاسخ سوالی که مطرح شد خیلی سر راست است و اینکه قطعاً موثر است. ولی داستان این است که من فکر میکنم اولین چیزی که به ذهن میرسد این باشد که این فرهنگ ایثار و مقاومت چرا اینقدر ضرورت پیدا کرده است که ما برای حفظ آم باید به سمت تولید آثار هنری و سینمایی برویم.
من فکر میکنم یکی از محبوبترین زیرشاخههای درام، فیلمهای جنگی و تاریخی است. ما هر وقت به سراغ سینمای دفاع مقدس میریم در واقع بخشی از تاریخمان را روایت میکنیم. و ما جزء معدود کشورهایی هستیم که میتوانیم سرمان را بالا بگیریم و بگویم که این تاریخ، یک جنگ تحمیلی است که ما درباره آن صحبت میکنیم.
یعنی اینکه مردم ایران در اوج مظلومیت با این جریان مواجهه شده است و دقیقاً فرهنگی که در این راه به ما کمک کرد، فرهنگ ایثار و مقاومت بود. نمونههای چنین موضوعاتی را ما شاهدیم؛ مثلا در افغانستان در اتفاقات اخیر شاهد بودیم که تعداد زیادی از افرادی که میتوانستند تاثیرگذار باشند منفعل برخورد کردند. این موضوع در بسیاری از کشورهای عربی نیز وجود دارد اما در جریان جنگ تحمیلی ایران از معدود کشورهایی بود که ایستادگی و مقاومت کرد و این فرهنگ ایثار کمک کننده بود.
بیشتر بخوانید:
ضارب شهدای مدافع وطن دستگیر شد
«مدافعان حرم»، هفتاد و سومین یار حسین بن علی علیه السلام
در تاریخ کشورهای مختلف نمونههای زیادی وجود دارد که در آثار سینمایی بازنمایی شده است. از «نجات سرباز رایان» تا فیلمی که درباره چرچیل ساختند همگی در کشورهایی تولید شده است که معتقد به فرهنگ ایثار و مقاومت نیستند اما به این موضوعات میپردازند. مثلا در انگلستان مطرح میشود میخواهیم در برابر هیتلر مقاومت کنیم و سالها از این نوع دفاع صورت گرفته تمجید میکنند و قصههای مختلف از این نوع فرهنگ خالق میکنند اما در کشورمان ایران هنوز تولیدات هنری و سینمایی به اندازه اتفاقاتی که در جریان هشت سال دفاع مقدس وجود داشته نرسیده است درحالی که ما هنوز هم در دفاع از کشور شهید تقدیم میکنیم.
من فکر میکنم تولید آثار هنری با رویکرد ایثار و شهادت خیلی کمک کننده است برای اینکه جامعه فعلی ایران همذاتپنداری داشته باشد و دلیل خیلی از وقایع را متوجه شود و خیلی مسائل سیاسی برایش روشن شود. امیدوارم که حداقل سریال آرام میگیریم توانسته باشد چنین رویکردی را انجام داده باشد. من در جریان این سریال خیلی بازخوردهای خوبی از افراد مختلف و از قشرهای مختلف با تفکرات مختلف داشتهام. برای خیلیها این موضوع مهم بود که حتی مهندسان کشورمان در مرزها و نقاط مختلف توسط اشرار کشته میشوند و افرادی داریم که با اینکه شاید قلم در دست دارند اما ترور میشوند.
دفاعپرس: شما در این سریال ایفاگر نقش همسر شهید مدافع وطن بودید که بازی احساسی و تاثیرگذاری را ارائه کردید. چطور به این حس و ایفای نقش رسیدید؟
من خیلی سخت این نقش را به دست آوردم؛ از این نظر که دو سال قبل از حضور در مجموعه آرام میگیریم برای تست در بازی یک کار دیگر به دفتر تهیه کننده این مجموعه رفته بودم و برای آن نقش انتخاب نشدم. اتفاق خوبی که رخ داد این بود که دو سال بعد کاملاً اتفاقی مجدداً و بخاطر حمایتهایی که دوستان در عرصه تئاتر از من داشتند این نقش را پذیرفتم.
این نقش در ابتدا کامل نشده بود و یک نقش کوتاه در کنار یک مهندسی بود که قرار بود در نقاط صفر مرزی کشور حضور داشته باشد و یکسری فعالیتها در رشته مهندسی داشته باشد ولی اون فرد صاحب یک فلسفه عمیق بود و فلسفه شهادت را خیلی خوب درک کرده بود و به نوعی استاد همسرش شده بود.
این نقش برای من خیلی نقش جالبی بود و با اینکه نقش کوتاهی بود؛ به دلیل ادامهدار شدن سریال، طولاتری شد. آقای سهرابی گفتند «این خط قصه برای من فوقالعاده با اهمیت است»؛ و این اهمیت، بخاطر ارادتی بود که ایشان به شهدا داشتند. او از من خواست در سکانسهای بعدی مشارکت داشته باشم که با اقبال هم روبرو شد. من فکر میکنم وظیفه بزرگی که داشتم این بود که بتوانم به شناخت عمیقی از این نقش برسم که بتوانم هماینکه نقش را تصنعی بازی نکنم و هماینکه بتوانم از اغراق دور باشم و جنس زندگی به نقش بدهم.
من خیلی از خانمهایی را دیده بودم که از خانوادههایی بودند که همسر شهید یا فرزند شهید بودند. معمولا این افراد را از جنس خیلی خیلی آسمانی نشان میدهند که خیلی راحت با موضوع شهاد کنار میآیند. من منکر روحیه به شدت مقاوم، فداکار و قوی بسیاری از این زنها نیستیم چراکه بسیاری از این زنها را از نزدیک در خانواده خودم دیدهام که حتی برای شهادت همسران و فرزندانشان اشک هم نریختهاند چراکه نمیخواستند دشمنخوشحال باشند. من اینها را خیلی دیدهام؛ اما در کنار اینها زنهایی هستند که در خانوادههایی هستند که بسیار احساسی هستند و عواطف درگیری دارند و ممکن است بخاطر عواطفشان آسیبهای جدی ببینند.
من فکر میکنم یکی از هنرهای آقای سهرابی در مجموعه آرام میگیریم این بود که سراغ این جنس از خانوادههای شهدا رفت و گفت اینها هم بچه دارند آسیبپذیرند. وقتی یک پدر از خانواده کم میشود درحالی که دو بچه بیسرپرست بزرگ شوند چه اتفاقی برایشان میتواند رخ دهد؟! جالب است که ما بازخوردهای مردم را که رصد میکردیم؛ خیلیها پس از سکانس شهادت مجتبی میگفتند حالا چه بلایی سردوقلوها خواهد آمد و چه اتفاقاتی در آینده خواهند داشت. همینکه ما توانستیم این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد کنیم که برای این خانواده کوچک چه اتفاقی رخ خواهد داد؛ بهنظرم ایرانیها را نسبت به یکدیگر مهربانتر میکند. من بهعنوان یک بازیگر خیلی خوشحالم با وجود حساسیتهایی که داشتم یکی از بهترین کارها را در شروع بازیگری انتخاب کردم و خدا به بنده لطف داشت که چنین کاری روزی کاریام قرار گرفت.
دفاعپرس: شما این نقش را چقدر دوست داشتید و به نظرتان اینگونه مجموعهها چقدر برای دختران و زنان امروزی میتواند مورد استفاده و مورد الگو قرار داده شود؟
ببینید؛ با این نقش خیلی اتفاق جالبی برای من رخ داد؛ بخاطر همین این نقش را خیلی دوست دارم. من اصلا توقع این نقش را نداشتم چراکه من برای نقش دیگری رفته بودم که زمین تا آسمان با این نقش فرق داشت. وقتی این نقش به من پیشنهاد داده شد هر قدم که جلو میرفتم؛ من به شدت حیرتزده میشدم.
استمداد از دایی شهیدم بازیگری را برایم آسان کرد
اتفاق جالبی در کنار این سریال برای من افتاد. من یک دایی داشتم که اوایل جنگ ایران و عراق مفقودالاثر شده بودند و مادربزرگ من همیشه چشم به راه ایشان بود و البته بسیار امیدوار؛ و مادر و خالههایم نیز چنین وضعیتی داشتند. من خودم از کودکی انتظار این آدمها را دیده بودم و این حلقه اشک را میدیدم. اسم دایی من «مجتبی کریمی» بود؛ جالب این اتفاق چنین بود که من از بچگی خیلی یاد گرفته بودم که اسم مجتبی را کمتر استفاده کنم تا مادرم بغض نکند و باعث یادآوری برای مادر بزرگم نشود.
در خانه مادربزرگم کمدی وجود داشت که متعلق به داییام بود. ما نسبت به این کمد و وضعیت آن و حساسیت آن مطلع بودیم که نباید سراغ آن برویم و اسمی از آن ببریم. وقتی وارد کار در مجموعه آرام میگیریم شدیم با شهیدی روبرو شدم که اسم او مجتبی بود. من از این اتفاق حیرتزده شده بودم چون من خیلی سخت میتوانستم اسم مجتبی را بیان کنم و چندبار که اسم ایشان را اشتباه گفتم و یا بد تلفظ کردم؛ کارگردان معترض شد و وقتی وضعیت را به آقای سهرابی توضیح دادم؛ او خیلی متاثر شد و بعد از این اتفاق با من خیلی مهربانتر برخورد کرد. من با این ماجراها خیلی از شهدا به ویژه دایی شهیدم برای ادامه نقش استمداد طلب کردم چون کار برایم سخت شده بود و احساس میکردم به یک نیروی ماوراطبیعی برای اجرای درست نقش احتیاج دارم. این انرژی برای من بهعنوان یک بازیگر نقش اول خیلی کمک کننده بود و این عقبه خانوادگی و فرهنگ شهادت که از نزدیک دیده بودم من را با فضای قصه بیگانه قرار نمیداد و به من کمک میکرد برای اولینبار زنهایی را که در این شرایط قرار میگیرند را بازی کنم و این نقش از جنس زندگی باشد.
بازی من در مجموعه آرام میگیریم با بازخوردهایی که از رسانهها گرفتیم خیلی مورد توجه قرار گرفت و مخاطبین خیلی به من لطف داشتند. حالا که بازپخش سریال در حال انجام است انگار بیشتر از گذشته مجموعه درحال دیده شدن است و من حالا متوجه میشوم علت اینکه این سریال در شبکه دو به عنوان پربینندهترین مجموعه انتخاب شد چه چیزی بود.
دفاعپرس: سینمای دفاع مقدس و تولید فیلم و سریالهای تلویزیونی با مضامین ارزشی همواره از جامعهی مخاطبین قابل توجهی برخوردار بوده است، اما طی سالهای اخیر شاهد کمکاری و افت تولید در این حوزه هستیم. این اتفاق چگونه و از کجا نشات میگیرد؟
من فکر میکنم در هه 70 و 80 خیلی اتفاقات بهتری در سینمای دفاع مقدس و اتفاقاتی که مربوط به فرهنگ ایثار و شهادت باشد رخ میداد و آدمهای قوی زیادی فعالیت داشتند که این موضوع دلایل مختلفی دارد. من فکر میکنم قصه گفته شده جنگی بسیاری وجود دارد که در دهههای 70 و 80 زیاد گفته شده و قدیمی شده است و شاید بخاطر اینکه این قصهها سیاه و سفید و قدیمی گفته شده زیاد دیده نشده است.
من شخصاً خیلی اهل سینما و فیلم دیدن هستم؛ بسیاری از فیلمها و سریالها را میبینم که متعلق به دهه 70 است و با اینکه قصه زیبایی دارد اما کادر و رنگ و نور و بازیگرهای ناشنان هم باعث شده تا فیلم دیده نشود. قصههای زیادی از جنگ وجود دارد که خیلی خوب است پرداخت جدید داشته باشند به دلیل اینکه بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. البته قصههای ناگفته زیادی از جنگ وجود دارد که هنوز پرداخت نشده است چراکه سینمای جنگی ذات پیچیده و تولید پرهزینهای دارد و متاسفانه تهیه کنندگان و افراد تصمیمگیرنده و مسئولان حاضر نیستند هزینه این پیچیدگیها و این پروداکشن قوی را پرداخت کنند.
فیلمهایی که هالیوودی دفاع مقدس را نشان دادند ماندگار نشدند
شاید اگر یک نفر بگویم من یک ژانر درام عاشقانه یا طنز تولید میکنم و هزینه چندبرابری دارد راحتتر مورد پذیرش قرار میگیرد درحالی که اگر رقم کمتری از این هزینهها مورد استفاده برای معرفی قهرمانان ملی قرار گیرد، از سوی مسئولان و تهیه کنندگان مورد استقبال قرار نمیگیرد. ما از طبقات و مناطق مختلف کشور با فرهنگهای متنوع قهرمانان ملی زیادی را در میان شهدا داریم که با اینکه نبوغ داشتهاند و از افراد خاص جامعه بودند اما برای کشور و درراه دفاع از خاک کشورمان به شهادت رسیدهاند.
وقتی یک تهیه کننده برای ساخت فیلم دفاع مقدس قدم برمیدارد پشتاش را خالی میکنند و او را دلسرد میکنند و اگر یک کارگردان خوب هم وارد میشود میگویند رزومه خوبی ندارید یا اینکه افراد جدید را وارد نمیکنند تا خون جدید وارد سینما شود. فیلمسازانی مثل جمال شورجه و ابراهیم حاتمیکیا درسنین خیلی کم فیلمها ماندگار ساختهاند لذا باید به جوانان فیلمساز امروز هم اعتماد کرد تا بتوانند در عرصه دفاع مقدس فیلمسازی کنند.
خستگی عوامل و طولانی بودن پروژههای فیلمسازی دفاع مقدس همگی بروز بیشتری دارد که نیاز هست حمایت بیشتری از این آثار وجود داشته باشد. ما در این عرصه نیازمند کار تحقیقی و پژوهشی بیشتری هستیم؛ ما بخاطر تنوع بخشی باید به سمت پژوهش برویم تا بتوانیم به شدت به واقعیت وفادار باشیم. فیلمهایی که هالیوودی سینمای ایران را نمایش دادهاند؛ ماندگار نشدهاند. اما فیلمهایی که از جنس بومی خودمان به جنگ یا فرهنگ ایثار پرداختهاند فیلمهای فوقالعادهای هستند. «ناخدا خورشید» فیلمی است که امروز نسل فعلی که جنگ را لمس نکرده است اما به شدت به آن ارتباط برقرار میکند.
دفاعپرس: شما در جایگاه یک هنرمند عرصه سینما و تلویزیون، چه توصیهای به وزیر جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم دارید؟
هر دولتی که عوض میشود؛ در سطوح و وزارتخانههای مختلف یکسری شور و هیجان جدید بهوجود میآید. به هرحال آدمها نوع نگاه جدیدی را به کارها خواهند داشت که خون تازهای به جریان میافتد. همین تغییر و تحولات باعث گامهای بلند رو به جلو خواهد رفت. من بهعنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری یک خواهش از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دارم که این امیدواری، انگیزه و چشم به در و قلمی که توسط اهالی فرهنگ و هنر دوخته شده را ناامید نکنند چراکه ما خیلی امیدواریم که اتفاقات خوبی رخ دهد. ما حرفهای خیلی زیبا و خوبی را میشنویم و با وجود اینکه ممکن است بسیاری از این حرفها محقق نشود؛ اما ما همیشه امیدواریم.
انتهای پیام/ 121