شهید «حسنی»؛

انقلاب بدون ایثار و جانفشانی حفظ نمی‌شود

«محمد حسنی» از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران در وصیتنامه‌اش حفظ انقلاب را تنها منوط به ایثار و جانفشانی و از خودگذشتگی می‌داند.
کد خبر: ۴۷۵۲۲۷
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۱ - 04September 2021

انقلاب بدون ایثار و جانفشانی حفظ نمی‌شودبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از قم، دفاع مقدس آیینه تمام نمای رشادت‌ها، ایثار و گذشت‌ها و جانفشانی‌های جوانان رزمنده‌ای است که در راه دفاع از آرمان‌های اسلام و انقلاب اسلامی جان شیرین خویش در طبق اخلاص نهاده و به پیشگاه احدیت تقدیم کردند.

شهید «محمد حسنی» فرزند داود از جمله نیرو‌های ارتش است که در راه دفع تجاوز دشمنان، به فیض عظیم شهادت نائل آمد؛ وی متولد هفدهم بهمن ۱۳۳۷ در یکی از محلات خیابان خاکفرج قم و پدرش کارمند اداره ثبت احوال بود.

«محمد» پس از اینکه دیپلم خود را در رشته اقتصاد اخذ کرد، در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۶۲ جذب ارتش شد و دوره‌های آموزشی تخصصی و مهارتی را در آموزشگاه افسری پیاده شیراز طی کرد. وی در پنجم تیرماه ۶۲، پس از اتمام دوره افسری با درجه ستوان سومی به گردان ۱۵۵ از تیپ یکم لشکر ۲۸ پیاده کردستان راه یافت.

شهید حسنی در جبهه، مسئولیت‌هایی همچون فرمانده دسته ادوات و معاون گروهان را عهده دار بود تا اینکه سرانجام در ۱۳ شهریور ۱۳۶۴ در مصاف با نیرو‌های دشمن در شمال غرب کشور-سردشت- بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، به شهادت رسید.

پیکر مطهر این شهید والامقام ارتش روز ۲۴ شهریور سال ۱۳۶۴ طی مراسم باشکو‌های در قم تشییع و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) به خاک سپرده شد.

فرازی از وصیت نامه شهید

شهید حسنی در فراز‌هایی از وصیتنامه اش به تاریخ ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۴ می‌نویسد: با سلام بیکران نثار ارواح شهداى اسلام از صدر تا کنون و سلامى گرم حضور حضرت مهدى (عج) و نایب برحقش این ریاضت کشیده و این اسطوره و این رهبر که واقعا روح الله است.... میترسم از اینکه خود را یک قهرمان یا سرباز فداکار جلوه دهم. خدا کند ترس همیشه براى خدا باشد، نه از چیزى و نه براى چیزى. اگر این کاغذ را مى‌نویسم... فقط و فقط براى اینست که سنت رسول و خدا (دستور تأکیدى) را انجام داده باشم.

در این زمان که اسلام با کفار و مشرکین و منافقین و غاصبین و... در حال جنگ مستقیم است، وظیفه شرعى و قانونى دانستم تا وارد ارتش اسلام شوم تا شاید بتوانم قدمى در راه خدا برداشته باشم. من داوطلب خدمت دراین ارتش و در این لشگر شدم، لشگرى که در تمام نقاط محروم ایران خیمه زده و لشگر کردستان نامیده شده است.

خدمت در هر کجا و در هر لباسى که در راه خدا باشد مورد قبول خدا است، اما چقدر زیباست که این خدمت به عنوان سرباز مسلح به اسلحه ایمان و اسلحه دیگرى بنام تفنگ توأم با هم باشد خدمتى به مقدسى سربازى امام زمان (عج).

خداوندا از تو مى خواهم که در رختخواب نمیرم و تنها مرگم شهادت در راه تو باشد... شهادتى که مورد قبول درگاهت باشد. خداوندا از تو مى‌خواهم قبل از شهادت توفیق بندگی ات و خدمت در راهت را به من دهى و مرا قبل از هر چیز به راه راست هدایت و در راه راست تا آخرین نفس ثابت قدم نگهدارى.

شهادت را حیات و حیات را راهى بسوى شناخت خود و شناخت خود را وسیله‌اى براى شناخت خدا مى‌دانم، شهادت تنها مرگ نیست بلکه انقلاب است... آیا این انقلاب را مى توان بدون فداکارى و از جان گذشتگى حفظ کرد؟ آیا زمانى که از فداکارى صحبت مى شود، واژه‌اى بنام شهادت نباید آن را تکمیل کند؟ آیا نباید انسانهایى جان ببازند تا قدر قیمت انقلاب مشخص شود؟ آیا بدون خون ریزى مى‌توان هدفى را در جنگ گرفت؟ هدفى به وسعت کیلومتر‌ها خاک وطن اسلامى یا هدفى را منهدم کرد به بزرگى فرعون و طاغوت؟!

شما را به کار خیر توصیه مى‌کنم شاید امر به معروف باشد، جنگ را فراموش نکنید حتى اگر هر خانواده ایرانى چند شهید و اسیر و معلول داده باشد. در اسلام عبادت فقط نماز و روزه و حج و زکات و خمس و امر به معروف نهى از منکر نیست.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها