همسر شهید موسوی:

اگر به گذشته بازگردم، باز هم همسرم را راهی جبهه می‌کنم

همسر شهید موسوی در مراسم رونمایی از کتاب «زور چترها به باران نمی‌رسد» گفت: با وجود تمام سختی‌هایی که تحمل کردم، اگر به هفت سال قبل بازگردم، باز هم همین راه را ادامه می‌دهم و همسرم را به جبهه می‌فرستم.
کد خبر: ۴۷۶۸۱۶
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۳ - 12September 2021

حتی اگر به ۷ سال گذشته بازگردم، باز هم همسرم را راهی جبهه می‌کنمبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مراسم رونمایی از کتاب «زور چترها به باران نمی‌رسد» عصر دیروز (شنبه) در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

این کتاب روایت دلتنگی همسر شهید مدافع حرم فاطمیون، سید جاوید موسوی است به قلم بهاره شاهی نوری که انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آن را منتشر کرد، روانه بازار شده است.

این مراسم با حضور علی‌اصغر جعفری مدیرعامل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سید علی موسوی از فرماندهان لشکر فاطمیون، خانواده شهید موسوی و بهاره شاهی نوری نویسنده کتاب برگزار شد.

زهرا سادات موسوی همسر شهید در مراسم فوق اظهار داشت:  من و همسرم از بچگی با هم بزرگ شدیم. جاوید مهاجرت کرد و باز به افغانستان بازگشت. خانواده عمویم مهاجرت کردند و سید جاوید آن موقع پنج ساله بود. دولت جدیدی که آن موقع در افغانستان سرکار آمد، کمونیست بودند و می‌خواستند که مردم دولت را به رسمیت بپذیرند اما خانواده جاوید نمی‌خواستند لذا به خاطر علاقه به امام و ناامنی سیاسی در افغانستان در سال ۱۳۷۶ به ایران مهاجرت کرد.

همسر شهید در مورد زمان اعزام و شهادت سید جاوید گفت: همسرم ۱۲ مرداد ۹۳ اعزام و ۲۰ شهریور به شهادت رسید. در میان خصوصیات اخلاقی همسرم خوش اخلاقی و شوخ طبعی او بارز بود. در کنار آن انسان مؤمن و متدینی بود. اهمیت زیادی به نماز اول وقت می داد. همیشه به من تأکید می‌کرد مهم نیست کار خانه عقب بیافتد، نماز مهم‌تر است.

موسوی ادامه داد: همسرم به خاطر مشکل کلیه از روزه منع شده بود. با اینکه دوست داشت روزه بگیرد. من و همسرم در ماه رمضان با هم قرآن می‌خواندیم، هر دو با هم چله می‌گرفتیم و ختم قرآن انجام می‌دادیم. هر سال ماه رمضان که می‌رسد، این خاطرات برای من زنده می‌شود. 

وی در مورد چگونگی دادن رضایت بابت حضور همسرش در سوریه اظهار داشت: همسرم در راه اسلام شهید شد و من خوشحالم. همسرم اعزام به سوریه را قبل از ماه رمضان ۱۳۹۳ مطرح کرد و من سخت مخالفت کردم. برای آنکه او به ماندن راضی شود، دخترمان را پیش کشیدم اما با من صحبت کرد تا راضی شوم. به من گفت ما در محرم گریه می‌کنیم و «حسین (ع)، حسین (ع)» می‌کنیم. حالا حضرت زینب (س) سرباز می‌خواهد و با این وضع فردای قیامت چگونه می‌توانی به حضرت زینب (س) نگاه کنی و جواب ایشان را بدهی که چگونه زمانی که ایشان به سرباز نیاز داشتند، تو از عزیزت نگذشتی. آن موقع احساس شرمساری کردم و به او اجازه دادم که برود.

همسر شهید موسوی در پایان در مورد نحوه شهادت همسرش گفت: بعد از اعزام به سوریه با هم صحبت می‌کردیم. همسرم به عنوان اولین داوطلب خط‌شکن در عملیات دخانیه دمشق در سوریه رفت و به شهادت رسید اما پیکر وی حدود دو هفته در آنجا ماند و بعد از دو هفته به عقب بازگشت.

موسوی در رابطه با تجربه زندگی پس از همسرش گفت: در ابتدا برایم بسیار سخت بود اما پس از آن به همسرم افتخار می‌کردم که به عنوان سرباز حضرت زینب (س) پذیرفته شد. با وجود تمام سختی‌هایی که تحمل کردم، اگر به هفت سال قبل بازگردم، باز هم همین راه را ادامه می‌دهم و همسرم را به جبهه می‌فرستم.

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها