به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، مراسم رونمایی از کتاب «زور چترها به باران نمیرسد» عصر روز شنبه (۲۰ شهریور) در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
این کتاب روایت دلتنگی همسر شهید مدافع حرم فاطمیون سید جاوید موسوی است به قلم بهاره شاهی نوری که انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آن را منتشر و روانه بازار کرده است.
این مراسم با حضور علیاصغر جعفری مدیرعامل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سید علی موسوی از فرماندهان لشکر فاطمیون، خانواده شهید موسوی و بهاره شاهی نوری نویسنده کتاب برگزار شد.
سید علی موسوی فرمانده گردان امام رضا (ع) و فرمانده ویژه لشکر فاطمیون در آیین رونمایی از کتاب «زور چترها به باران نمیرسد» با اشاره به خاطرات رزمندگان در سوریه اظهار داشت: ما سال ۱۳۹۳ از منطقه عملیاتی حلب به دمشق آمدیم. آن موقع ابوحامد هنوز شهید نشده بود. سه نفر از حلب به سمت مرکز غدیر (که اطراف شهر دمشق است) آمدیم. آنجا ستون فرماندهی تیپ فاطمیون بود (آن موقع هنوز لشکر نبود.) سمت غدیر آمدیم و دیدیم که کسی آنجا نیست. یکی از بچههای تکتیرانداز که کمی کلیه او مشکل داشت و تازه عمل کرده بود و در یکی از بیمارستانهای دمشق هم بستری بود. از او علت را جویا شدیم که چرا کسی در غدیر نیست. او گفت: ما دو روز پیش دخانیه (یک منطقه شهری در جرملان ورودی شهر زینبیه) را زدیم.
موسوی درمورد داستان شهادت سید جاوید گفت: ابواحمد آمد و ناراحت بود. از یکی از آنها که علت را جویا شدیم، گفت در دخانیه حرکت کردیم و حتی موفقیت هم داشتیم اما در «سهراهی» کمین خوردیم و بچهها مشکلاتی برایشان پیش آمد و آنجا به جز سید جاوید(موسوی)، هشت شهید دیگر هم داشتیم. شهید محمد رضایی.
اینها پشت دیوار بلوکی میایستند. مسلحین وقتی سر سهراهی قرار میگیرند، با BMP حرکت میکنند، BMP آنها خراب میشود برمیگرداند تا آن را نجات دهند و آن منطقه یک شهید میدهند. آنها برمیگرداند. شهدا یک روز در آن معرکه مانده بودند. آن معرکه، یک دیوار بلوکی بود که تیر و کلاش از آن رد میشود و خیلی نمیشود از آن به عنوان موضع یا سنگراستفاده کرد و تنها در حد پوشش میتوان از آن استفاده کرد.
فرمانده ویژه لشکر فاطمیون درمورد نزدیکی رزمندگان فاطمیون به داعش اظهار داشت: شهدا یک روز آنجا مانده بودند اما فرمانده میگفت کسی حق ندارد شهدا را عقب بیاورد. آنها ۲۵ تا ۳۰ کیلومتر از ما فاصله داشتند. ما سر یک سهراه بودیم و دشمن از همه جهت بر ما دید داشت. ما خیلی به داعش نزدیک بودیم. جنگ، جنگی شهری بود و کار خیلی سخت بود. در اینجا شهید حسین براتی محور عملیاتی حمام مسئول عملیات سید حکیم تنها کسی بود که جرئت کرد طناب به خود ببندد و شهدا را به عقب بیاورد. او که پنج – شش سال خود را در سپاه محمد در سال ۱۳۸۷ در افغانستان گذرانده بود. طناب بست به کمر خودش و شهدا را یکی یکی کولشان کرد.
وی درمورد نحوه تفحص سید جاوید گفت: حین حمل شهدا از مسئول ادوات خواستیم تا هر دو دقیقه یک خمپاره بیاندازد. ابوحامد آنجا خوشحال شد اما سید جاوید، شهید خلیلی و یک نفر دیگر پشت دیوار مانده بودند. بچهها ۱۰ روز کانال آبی به عمق سه و نیم الی چهار متر و عرض دو و نیم متر کندند اما به سید جاوید نرسیدند تا اینکه پس از یک عملیات دیگر که تقریباً دو هفته بعد از آن موفق شدند تا این سه شهید را برگردانند.موفق شدند و این سه شهید را پیدا کردند و جالب این است که تغییرات فیزیکی و آب و هوایی هیچ تأثیری بر جسم شهدا نگذاشته بود. تنها عطر خوش پیکر شهدا بود.
موسوی در توصیهای نست به رسانهای شدن سرگذشت شهدای مدافع حرم گفت: در بوکمال فرمانده گردانی به نام شهیدی به نام محمداکبر رضایی به نیروهای خود گفت عقب برگردند و خودش اسیر شد، مجروح شد و زنده زنده او را سوزاندند و تنها استخوانهای او را تحویل گرفتیم. ما شهید از بصر و حریر آوردیم و موشکهای اسرائیلی به آنها اصابت کرد. ما دیگر آنجا شهیدی نداریم و حداقل ۸۰ شهید پودر شدند. به طوری که DNA آنها قابل تشخیص نیست. اینها باید رسانهای شوند و کتابشان باید نوشته شوند.
فرمانده ویژه لشکر فاطمیون راجع به اینکه خانواده شهدا نیازمند ترحم نیستند، اذعان داشت: خانواده شهدا منتظر یک نشانی از شهیدان هستند. سعی کنیم هوای هم را داشته باشیم. خانواده شهدا نیاز به ترحم ندارند. برخی به اشتباه ترحم میکنند. اینها اگر نیاز به ترحم داشتند، اجازه نمیدادند همسرانشان به جبهه بروند. حواسمان باشد که کرامت انسانی و کرامت خانوادههای شهدا را حفظ کنیم. یکی از خصوصیات ما افغانستانیها این است که از ترحم خیلی خوشمان نمیآید.
موسوی در ادامه افزود: در اتفاقی که برای شهید حججی اتفاق افتاد، دو نفر از نیروهای لشکر فاطمیون نیز به شهادت رسیدند. نکته قابل توجه این است که خانواده شهدا نیاز به ترحم ندارند. کرامت آنها را حفظ کنیم ما افغانستانیها ترحم را نمیپسندیم.
وی در پایان درمورد یکی بودن رزمندگان مدافع حرم گفت: ما از هم هستیم و همدیگر را قبول داریم و اینها خونشریکی است. در یک سنگر هم فرد سوریهای است، هم حزبالله لبنان هست، هم زینبیون هست، هم فاطمیون هست و هم پاسدار.
در ادامه سید زهرا موسوی همسر شهید ضمن قدردانی از نویسنده کتاب زور چترها به باران نمیرسد، اظهار داشت: بنده و شهید سید جاوید موسوی از کودکی با یکدیگر بزرگ شدیم. به خاطر دارم که مردم افغانستان بسیار علاقمند به امام خمینی بودند و به علت ارادت به ایشان، بسیار اذیت شدند و از این رو به ایران مهاجرت کردند.
وی همچنین در ادامه تصریح کرد: ۱۰ سال با سید جاوید زندگی کردم که همه این زندگی سراسر خاطره بود. نماز اول وقت او هیچ وقت ترک نمیشد. به خاطر ندارم که سید جاوید استراحت را به نماز ترجیح بدهد و حتی به بنده هم تاکید میکرد که اول نماز بخوانم و بعد به سایر امور بپردازم.
موسوی با اشاره به خاطرات زندگی خود با شهید سید جاوید موسوی ادامه داد: همیشه در ماه رمضان با همسرم چله خواندن دعا و اعمال نیک را میگرفتیم. زمانی که بحث سوریه پیش آمد سعی کردم او را منصرف کنم اما او برای رضایت دادنم به اینکه به سوریه برود، بنده را متقاعد کرد. وقتی او به شهادت رسید، همان موقع به خانواده اطلاع ندادند و من اضطراب داشتم اما آن موقع نمیدانستم منشأ این اضطراب از چیست. امیدوارم بتوانیم راه شهدا را ادامه دهیم.
داود صلاحی مدیر انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز در مراسم رونمایی از کتاب زور چترها به باران نمیرسد، خاطرنشان کرد: «شکر خدا» مراتب و درجاتی دارد که اولیای خدا تلاش میکنند به بالاترین درجه آن برسند. یکی از این مراحل، شکر از مخلوق خدا است؛ لذا در راه تکریم شهدا لازم است از همه عزیزانی که در این راه تلاش کردند، تشکر کنیم.
وی همچنین یادآور شد: این کتاب مانند هر اثری ایرادات و نقطه ضعفی دارد اما این مسئله منجر به این قضیه نمیشود که نقاط قوت و اخلاص نویسنده را نادیده گرفت. البته این کتاب اولین اثر بهاره شاهی نوری است. بنابراین چنین کتابی نشاندهنده آینده روشن این نویسنده است.
در این مراسم بهاره شاهی نوری نویسنده کتاب نیز گفت: اولین گفتوگوی بنده با همسر شهید سید جاوید موسوی ساعتها به طول انجامید. هدایت و نوشتن این کتاب به دست من نبود، همگی از جانب خود شهید بود.
انتهای پیام/ 118