پروسه افول آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر/ انزوای سیاسی آمریکا

مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گزارش زیر به بررسی وضعیت سیاسی ایالات متحده آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و وضعیت سیاسی این کشور پس از ۲۰ سال پرداخته است.
کد خبر: ۴۷۷۴۳۳
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۳ - 24September 2021

پروسه افول آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبربه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حادثه روز ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ سرنوشت آمریکا، مردم این کشور و سیاست خارجی آن را برای همیشه تغییر داد. روز بعد زمانی که آمریکایی‌ها از خواب بیدار شدند، با جهانی متفاوت روبه‌رو بودند. روز قبل ایالات‌متحده برای اولین‌ بار در خاک خود مورد حمله تروریستی قرار گرفته و مجبور بود از خود دفاع کند. همان‌طور که در حمله به بندر «پرل هاربر» نیز مجبور به دفاع از خود شد.

در طول چند روز آینده جورج بوش رئیس‌جمهور این کشور «جنگ علیه ترور» را اعلام کرد. بسیاری از تحلیل‌گران به‌ سرعت به این پیش‌بینی رسیدند که ایالات‌متحده نتیجه این حادثه تروریستی را به نفع خود تغییر داده و می‌تواند امنیت این کشور را توسعه بخشیده و با افراطی‌گری در کل دنیا مقابله کند. ۲۰ سال از آن زمان گذشته‌ است و حالا تمام دنیا به این نتیجه رسیده که ایالات‌متحده در تمام اهدافی که از حمله به عراق و افغانستان داشت شکست خورده‌است.

۱۱ سپتامبر سال ۲۰۲۱ اما شرایط جدیدی از آمریکا و مبارزه با تروریسم را پیش روی چشم جهانیان قرار داده‌است. در طول ۲۰ سال گذشته نسلی در آمریکا بر سر کار آمده و رشد کرده‌اند که در حافظه‌شان تصاویر مبهمی از این حملات وجود دارد و تصویری که بیشتر ذهن آن‌ها را این روز‌ها به خود مشغول کرده‌است، تصاویر خروج مفتضحانه این کشور از افغانستان است.

حالا ایالات‌ متحده دیگر تنها ابرقدرت و پیروز جنگ‌های خود در کشور‌های مختلف نیست و مانند دوران جنگ سرد نمی‌تواند ابرقدرت تک‌قطبی در دنیا باشد. دشمن ایالات‌متحده در این شرایط دیگر یک قدرت هژمونیک نیست بلکه یک مفهوم به نام «ترور و تروریسم» است که باعث شده‌است واشنگتن به‌ جای برخورد با آن به سمت برخورد با دنیای اسلام و کشور‌های اسلامی برود و همین مسئله آمریکا را در مردابی فرو برده که بیرون آمدن از آن، آن‌ هم پس‌ از ۲۰ سال کار ساده‌ای نیست. هزینه‌های حمله به افغانستان و عراق و همچنین هزینه‌های بیشتر برای حفظ امنیت، ایالات‌متحده آمریکا را دیگر در موقعیت ابرقدرت قرار نمی‌دهد.

زمانی که آمریکا به‌ همراه متحدانش یعنی انگلستان و سایر کشور‌های دنیا تصمیم به حمله به افغانستان و عراق گرفت، بسیاری از این از رهبران این کشور‌ها از همراهی با آمریکا در این جنگ‌ها استقبال کردند و تا ۲۰ سال آینده نیز در افغانستان باقی ماندند. حالا اما آمریکا تنها یک امپراطوری تنهاست و بیشتر از هر زمان دیگری در تصمیمات مرتبط با دنیا در انزوا قرار دارد.

آمریکا هم در داخل و هم در سیاست خارجی در طول ۲۰ سال گذشته دچار تغییرات و تحولات مختلفی شده‌ است. روی کار آمدن رؤسای جمهوری مانند ترامپ و بایدن آمریکا را بیش‌ از پیش به افول نزدیک کرده‌ است. در خصوص افکار عمومی نیز در شرایطی که در زمان حمله به افغانستان اکثریت افکار عمومی آمریکا از این مسئله حمایت می‌کردند. حالا با هر گونه تجاوز نظامی و یا دخالت آمریکا در بیرون از مرزهایش مخالفت دارند. بخش مهمی از قانون‌گذاران آمریکایی نیز در حال تلاش برای کاستن از میزان قدرت کاخ‌ سفید در به راه انداختن جنگ جدید در دنیا هستند.

تا به‌ حال در تاریخ آمریکا دیده نشده‌ است که دو رئیس‌جمهور از دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه تا این میزان در خصوص پایان دادن به جنگ‌های بی‌پایان آمریکا در مناطق مختلف جهان با یکدیگر هم‌نظر باشند. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور قبلی آمریکا معتقد بود میلیارد‌ها دلار در دو جنگ افغانستان و عراق هدر رفت. جو بایدن نیز مانند ترامپ بر این عقیده است که آمریکا از دوره ۱۱ سپتامبر گذشته و آن را پشت سر گذاشته‌ است و دیگر نباید وارد جنگ بی‌نهایت دیگری در منطقه و یا هر جای دیگر دنیا شود.

در حقیقت موضوع اصلی دنیا در شرایط فعلی نه دخالت نظامی بلکه رقابت‌های اقتصادی بین ابرقدرت‌ها است و رقابت بین چین و آمریکا نیز مستلزم این است که جنگ‌های قبلی پایان‌ یابد و آمریکا به درجه‌ای از ثبات برسد که بتواند اقتصاد خود را شکوفا سازد.

در شرایطی که چین در دو دهه گذشته مشغول رسیدگی به زیرساخت‌های خود و هزینه کردن برای شکوفایی اقتصادش بود، آمریکا مشغول جنگ‌های بی‌پایان در منطقه بوده و میلیارد‌ها دلار هزینه می‌کرد تا بتواند پروژه ملت‌سازی در کشور‌هایی مانند افغانستان و عراق را به‌ پیش ببرد. پروژه‌ای که حالا رئیس‌ جمهور آمریکا معتقد است اصلا جزئی از اهداف آمریکا در حمله به این دو کشور نبوده‌است.

جنگ عراق و همچنین حضور نظامی در افغانستان جایگاه آمریکا در دنیا را به‌ شدت زیر سوال برده‌ است. در سپتامبر ۲۰۰۲ در حدود شش ماه قبل‌ از حمله به عراق بسیاری از رهبران دنیا از یک‌ جانبه‌گرایی تهاجمی دولت بوش گلایه می‌کردند. دنیا بر این عقیده بود که هیچ کشوری نباید علیه کشور‌های مستقل اعلام جنگ کند حتی اگر کشور مهاجم یک ابرقدرت باشد.

۲۰ سال تهاجم نظامی بی‌وقفه و غیرسازنده در افغانستان نشان داد تنها چیزی که در این‌ میان برای آمریکا به خطر می‌افتد شأن و جایگاه ابرقدرتی این کشور است. بر اساس نظرسنجی مؤسسه «پیو» میزان اعتماد و علاقه به ایالات‌ متحده در سطح جهان بعد از حملات به افغانستان و عراق و همچنین بعد از خروج آمریکا از افغانستان به‌ شدت کاهش پیدا کرده‌است.

متحدان آمریکا در سراسر دنیا همانند اروپاییان، انگلستان و حتی کشور‌های عرب منطقه دیگر اعتمادی به آمریکا به‌ عنوان یک شریک سیاسی قدرتمند ندارند. حمله به عراق و افغانستان و خروج آشفته و مفتضحانه آمریکا از افغانستان چهره این کشور را به‌ عنوان یک نیروی پلیس جهانی و همچنین نیرویی که به گفته‌ خود مشغول گسترش دموکراسی در جهان بوده‌است، به‌ شدت زیر سوال برده‌ است.

تهدیدات درونی آمریکا، مهم‌تر از تهدیدات بیرونی

آمریکا حالا نه از بعد بیرونی و سیاست خارجی بلکه در درون نیز دچار شکاف‌های گسترده و آشفتگی‌های سیاسی و همچنین امنیتی است. بسیاری از تحلیلگران آمریکایی بر این عقیده‌اند که مهم‌ترین و بزرگ‌ترین دشمن آمریکا نه بیرون از مرز‌های این کشور بلکه درون این مرز‌ها بوده و اقدامات تروریستی داخلی بیشتر از نیرو‌های خارجی آمریکا را تهدید می‌کند.

حمله به ساختمان کنگره در روز ششم ژانویه و تروریست خواندن مهاجمان توسط کنگره آمریکا، نشان داد آمریکا این‌بار به‌ شدت از درون در حال درگیری و تهدید شدن از سوی گروه‌های تروریستی است. دو دهه توجه ویژه آمریکا به جنگ در سایر کشور‌ها و به‌ خصوص افغانستان، تمرکز این کشور بر مسائل داخلی را از بین برده‌است و همین مسئله است که باعث شکل‌گیری شکاف گسترده‌ اجتماعی و سیاسی و همچنین اقتصادی میان مردم آمریکا شده و امید آن‌ها به بهبود یافتن شرایط زندگی در این کشور در آینده را به شدت کاهش داده است.

افول آمریکا در عرصه جهانی

خروج آمریکا از افغانستان درواقع نه‌ تنها خروجی شکوهمندانه و از روی پیروزی نبود بلکه نشان داد آمریکا برای رقابت‌های اقتصادی با چین حاضر است منافع دیگرش را نیز در منطقه مورد تهدید قرار دهد و همین مسئله افول آمریکا را به‌ خوبی در عرصه سیاست خارجی و نظامی به نمایش می‌گذارد. با این‌ حال واشنگتن از این مسئله به‌ خوبی درس نگرفته‌ است و با وجود اینکه رسانه‌های آمریکایی طی چند روز گذشته بار‌ها به‌ مرور درس‌های تجاوز و دخالت نظامی ۲۰ ساله در افغانستان اشاره کرده‌اند تا راه‌گشای دولت‌ها در سال‌های آینده باشد اما دولت آمریکا با ایجاد تهدیدات جدید در حوزه شرق آسیا در حال به نمایش گذاشتن این مسئله است که ظاهرا قرار نیست از درس‌های تاریخی ۲۰ سال گذشته خود بیاموزد و راهی دیگر را برای سیاست خارجی‌اش انتخاب کند.

زمانی‌که رویکرد همان رویکرد ۲۰ سال گذشته باشد، درنهایت با نتایج مفتضحانه ۲۰ سال گذشته نیز همراه خواهد بود. چین و حوزه شرق آسیا باتلاق جدید آمریکا در عرصه سیاست خارجی است و همانطور که کشور‌های منطقه غرب آسیا تلاش می‌کنند زندگی جدیدی را بدون حضور نظامی محسوس آمریکا در منطقه آغاز کنند، آمریکا به‌ دنبال تکرار اشتباهاتش در مناطق دیگر دنیا می‌رود. افول آمریکایی درنهایت یک پروسه است. پروسه‌ای که از سال‌ها پیش‌آغاز شده و با جاه‌طلبی‌های نظامی آمریکا در سال‌های آینده نیز به سمت نقطه نهایی خود در حرکت خواهد بود.

گزارش از ثمانه اکوان

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار