به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، ۲۳ شهریور سالگرد یکی از شهدای دفاع مقدس است که پیش از پیروزی انقلاب از طریق مبارزه با رژیم شاهنشاهی، در مسیر جهاد قدم گذاشت و بعد از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی این مسیر را ادامه داد.
حسن مدنی فرد فرزند شهید «توفیق مدنی فرد» در تاریخ اول مهر سال ۱۳۳۲ در روستای بلکر از توابع شهرستان مریوان به دنیا آمد. در سن سه سالگی مادر خود را از دست داد. پدر و مادر وی انسانهایی آزاده و معتقد به اصول و فروع دین بودند. دوران کودکی خود را در روستای بلکر گذراند اما بعد از فوت مادر مجبور به ترک وطن و عزیمت به شهر مریوان شد.
دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را تا مقطع سوم دبیرستان تمام کرد اما به علت فقر مالی به ناچار مجبور به ترک تحصیل شد و ضمن کمک به والدین خود در مسجد محله همراه پدر به کسب علوم قرآنی پرداخت.
در سال ۱۳۵۳ هجری شمسی با دختر عموی خود که او نیز یکی از زنان رزمنده درآن زمان بود، ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو فرزند پسر به نامهای «امید» و «هیوا» شد. در زمان شهادت شهید، فرزندان او پنج ساله و یک ساله بودند.
پس از اتمام خدمت سربازی در شهربانی کرمانشاه با آگاهی از جلسات انقلابیون تلاش مستمر خود را در راه به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی در کنار مردم انقلابی مریوان و دیگر مبارزان یک دل و یک صدا شروع کرد به گونهای که در طول این مدت چندین بار توسط عوامل رژیم طاغوت دستگیر و متحمل شکنجههای بسیار شدید روحی و جسمی شد.
حسن فردی باتقوا و پرهیزکار بود. با چهرهای خندان و خوشرو، فردی شجاع از مقلدین حضرت امام در خدمترسانی به فقرا و محرومان پیشتاز بود. به طوری که قبل از انقلاب برای کمکرسانی به مردم روستاهای دورافتاده و محروم میرفت و در رفاه و آسایش مردم محروم تلاش میکرد.
در کلاسهای عقیدتی سیاسی شرکت فعال میکرد و به فراگیری احکام دینی علاقهمند بود. وی در جهت ترقی و پیشرفت دین مبین اسلام گامهای مؤثری برداشت و لحظهای از تبلیغ و ترویج دین اسلام غافل نماند. تشویق مردم به مسلح شدن در برابر ضد انقلاب از اقدامات او با همت دیگر همرزمانش بود.
با اوج گرفتن جریانهای نهضت اسلامی به رهبری امام راحل (ره) برای مبارزه با رژیم طاغوت بارها و بارها تا سر حد شهادت درمبارزه با طاغوت پیش رفت. با ظاهرشدن نشانههای پیروزی مردم به رهبری امام عزیز سراز پا نشناخته و پس از شش سال خدمت از سال (۱۳۵۲ تا ۱۳۵۸ هجری شمسی) به عنوان مأمور شهربانی مریوان، تبریز و کرمانشاه از شهربانی استعفا داد و به صف مبارزین پیوست و هر کجا که احساس نیاز میکرد به عنوان کسی که آموزشهای نظامی را در دوران خدمتش در شهربانی و مراکز آموزشی فرا گرفته بود، حاضر میشد.
بعد از پیروزی انقلاب، شهید مددی با شناختی که از جریانهای فکری و سیاسی داشت، درمقابله با منافقین که در آن زمان برای مبارزه با نظام نوپای اسلامی قد علم کرده بودند از هیچ کوششی فروگذاری نکرد. بعد از پیروزی انقلاب، بسیاری از گروهکهای ضد انقلاب در کردستان حضور داشتند و او نیز بنا به دستور حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر این که هیچ سربازی حق ندارد، بند پوتینهای خود را باز کند تا زمانی که کُردستان پاکسازی شود، همراه با دیگر همرزمانش مبارزات شبانه روزی خود را شروع کرد و لحظهای از این هدف متعالی دور نشد.
شهید مددی در تاریخ یکم خرداد سال ۱۳۵۹ هجری شمسی وارد سازمان پیشمرگان مسلمان کرد شد. بعد از انقلاب به علت وجود عناصر ضد انقلاب مجبور به ترک دیار و مهاجرت به تهران و کرمانشاه شد. او با دیگر همرزمانش به فرمان امام راحل به سوی کردستان برای پاکسازی منطقه از منافقین آماده شد و در عملیاتهای پاکسازی شهرهای کردستان شرکت و نقش قابل توجهای داشت که در پاکسازی کامیاران دو نفر از دوستانش به نامهای شهید «محمد داربرزین» و «محمد رستاد» به شهادت رسیدند. با شروع فتنه و آشوب منافقین در مریوان به اتفاق تعدادی از برادران پیشمرگ به منظور مقابله و رویارویی با ضد انقلاب و دفاع از نظام از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و در جریان درگیری با ضد انقلاب چندین بار مجروح شد.
او یکی از افتخارات دوره خدمت خود را توفیق همسنگری با سردار جاویدالأثر حاج احمد متوسلیان میدانست، همچنان که در نهایت موفق به کسب فیض و بهرهگیری از فضایل اخلاقی و معنوی این اسوه تقوا و اخلاق شد.
حسن در طول مدت تصدی مسئول اطلاعات سازمان پیشمرگان مسلمان کرد خدمات صادقانهای داشت. با توجه به حضور گسترده ضد انقلاب در مریوان و ناامن بودن و حساسیت خاص و ویژه منطقه از نظر جغرافیایی و صعبالعبور بودن از نظر دستیابی به مراکز استانها استفاده از توان و تجربه و استعداد نیروهای پیشمرگ مسلمان منطقه همه حرکات ضد انقلاب را زیر نظر گرفت و با استفاده از اندوختههای انقلاب و جنگ موفق شد سازمان منسجم و پویا در واحد اطلاعات سازمان پیشمرگان مسلمان کرد را ایجاد کند.
ثمره تلاشهای او انهدام مقر ضد انقلاب در روستاهای سیاناو، چناره و گله، ساوجی، آلمانه، خشکلان، پایگلان و به هلاکت رساندن تعداد زیادی از آنها بود. انجام عملیاتهای برونمرزی مانند عملیات مینگذاری در جادههای نظامی کانی مانگاه در کُردستان عراق، حمله به مقر ضد انقلاب در گوخلان کردستان در خاک عراق و آزادسازی روستاهای طویله و بیاره در تضمین امنیت پایدار منطقه بسیار مؤثر بود.
با توجه به این که شهرستان مریوان و حومه کاملاً تحت کنترل ضد انقلاب بود با تعداد ۱۸ نفر از همرزمان خود به عنوان نیروی داوطلبی درخواست فرستاده شدن به مریوان توسط شهید صیاد شیرازی که مسئولیت پرواز بالگردهای آن زمان به پادگان شهید عبادت مریوان را داشت اعزام شدند. شهید به مدت ۱۰ روز در پادگان جهت توجیه موقعیت و اطلاعات منطقه شروع به فعالیت کردو بعد از به دست آوردن اطلاعات کامل از تعداد ضد انقلابیون با هماهنگی نیروهای ارتش در پادگان به شهر حمله کرد و مریوان را از لوث دشمن پاکسازی کرد.
سرانجام این مرد دلاور پس از سالها رشادت در تاریخ ۲۳ شهریور سال ۱۳۶۰ هجری شمسی، ساعت هشت صبح جهت انجام مأموریت و شناسایی تعدادی از ضد انقلاب یون که در تهران بودند با شش نفر از پیشمرگان و در زمان حرکت از مریوان به مقصد تهران در روستای خانقاه رزاب از توابع شهرستان سروآباد در حین حرکت بر اثرتله انفجاری که توسط مزدوران ضد انقلاب درجاده کار گذاشته بودند به همراه دو نفر از همرزمانش جرعه شهادت را نوشید و با بدنی تکه تکه به آرزوی دیرینهاش رسید و سیاهی ذلت و ننگ را بر دامن ضد انقلاب یون مزدور نشاند و پیکرش در گلزار شهدای دارسیران شهرستان مریوان آرام گرفت.
انتهای پیام/ 118