ولی منصوریان/ گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، دومین دوره انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم؛ جایزه «سردار شهید حاج حسین همدانی» به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس درحال برگزاری است؛ در همین راستا سلسله نشستهای تخصصی با عنوان واکاوی نسبت ادبیات مقاومت و پایداری با جریان مدافعان حرم در خبرگزاری دفاع مقدس برگزار میشود.
«بررسی چرایی و ضرورت پرداختن به موضوع مدافعان حرم در ادبیات معاصر» موضوع نخستین نشست این برنامه بود که با حضور «علی شجاعیصائین» پژوهشگر و کارشناس حوزه ادبیات و از مدیران با سابقه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد که بخش اول منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
اشاره فرمودید تیم محققان و پژوهشگران در مناطق مقاومت بازدید میدانی داشته باشند؛ با توجه به شرایط جنگی موجود شاید بسیاری از نویسندگان چنین ریسکی را تحمل نکنند، شما معتقدید در چه شرایطی باید نویسنده وارد میدان شود؟
بر این باور هستم که خیلیها آمادگی حضور در چنین مناطقی را نیز دارند، اما ما در چنین شرایطی میتوانیم از روشهای مختلف استفاده کنیم. حتی اگر روش حضور در متن حادثه و یا حضور بعد از حادثه در میدان را فراهم نداشتیم، امکان گفتگو با فرماندهان و رزمندگان را میتوانیم اجرا کنیم.
ما از هر روشی که ممکن باشد برایمان مقدور باشد باید استفاده کنیم. به نظرم بهترین شیوه حضور در متن حادثه است. اتفاقی که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در همان سالهای نخست جنگ اندیشه طلایی را به کار بستند و در کنار هر فرمانده یک راوی قرار دادند. بزرگترین و زندهترین سندهای جنگ هشت ساله ما در این دفترچههای راویان دفاع مقدس ایجاد شده است. ما میتوانیم از این تجارب استفاده کنیم چراکه بزرگترین و زندهترین سندها را برایمان ایجاد میکند.
درخصوص موانع تولید برای پژوهشگران اشارههایی داشتید؛ درخصوص موانع پژوهشگران عرصه مقاومت توضیحاتی را بفرمایید.
بهنظرم ما درابتدا کاریم. نه بخاطر اینکه جایزه در دوره دوم است هرچند جایزه نیز چنین شرایطی دارد. یعنی اینکه ما با متن حادثه فاصله زیادی نداریم. تازه وارد این مسیر شدهایم و باید آزمون و خطا و تجربه کسب کنیم تا به یک بلوغی برسیم. بخشی از نقصان موجود این عرصه بخاطر این است که ما هنوز در ابتدای کار هستیم. همانطور که درباره دفاع مقدس و جنگ هشت ساله نیز آثاری که سالهای جنگ درباره جنگ تولید شد و نخستین سالهای بعد جنگ پدید آمد، با آثار سالهای اخیز از نظر کیفیت قابل مقایسه نیستند. ما هماکنون به پختگی رسیدهایم.
بیشتر بخوانید:
شجاعی صائین: با طبقهبندی اسناد محرمانه پژوهشگران جریان مقاومت را محدود نکنیم
بخشی از موانع و کاستیهای ما در عرصه مقاومت بخاطر کم تجربهگی است، چون هنوز در تجارب نخست هستیم و با بلوغ کام فاصله داریم. در کنار این، ما مشکل عمومی برای کارهای پژوهشی در حوزه دفاع مقدس و پژوهشهای دانشگاهی و ادبیات دفاع مقدس داریم که اساساً پژوهش در نگاه ما وزنی ندارد. در سامانههای فرهنگی پژوهش جدی گرفته نمیشود. اینجا ارزشگذاری درستی برای کارهای پژوهشی صورت نگرفته است.
مشکل دوم؛ مشکل سندی است؛ که ما خاص دفاع مقدس و به ویژه مقاومت به آن گرفتاریم. طبقهبندی اسناد مانع از دسترسی پژوهشگران به متن حادثه است. هنوز بسیاری از اسناد دفاع مقدس در اختیار عموم قرار داده نشده است. با این شرایط نباید انتظار داشته باشیم دیگران ارتباط زیادی با پژوهش در این حوزه برقرار کنند.
بخاطر زنده بودن جریان مقاومت نمیتوان خیلی از حرفها را گفت، اما باید از تکرار تجربه دفاع مقدس اینجا بپرهیزیم و با دید و دست بازتری با پژوهشگران تعامل داشته باشیم و کمک کنیم با حادثه آشناتر شوند.
هر وقت صحبت از مقاومت به میان میآید، یادآوری دفاع مقدس زنده میشود؛ به نظر شما چه نسبیتی بین موضوعات پژوهشی دفاع مقدس و مقاومت و مدافعان حرم وجود دارد؟
قطعاً مروری بر تجربیات پژوهشی در حوزه دفاع مقدس میتواند به حوزه مقاومت کمک کند و حتماً آن تجربه میتواند در اختیار همه نویسندگان این حوزه باشد و کمک کننده باشد. البته مشکل اینجاست که ما در دفاع مقدس دستهبندی و تدوین صورت نگرفته که از طریق گفتگو با پژوهشگران به یک راهنما برسیم.
هنوز دیر نشده است و پژوهشگران ارشد این حوزه در قید حیات و زنده هستند و ما میتوانیم پلی بین این ۲ نسل و ۲ حوزه برقرار کنیم و به تبادل تجربیات کمک کنیم. لازمه این کار این است که نهادهای مربوطه وقت و انرژی ویژهای برای این مساله اختصاص دهند. اگر قرار باشد مقاومت زنده بماند، این پژوهش باید تقویت بشود. همچنان که اگر بخواهیم دفاع مقدس زنده باشد باید با پژوهش از آن دفاع کنیم وگرنه دیگران تاریخش را برایمان خواهند نوشت.
پژوهش یک عامل پیشبرنده است. یعنی تحقیق و سوال خواهد شد. در زمینه سیاسی، نظامی و سبک زندگی چنین کارکردهایی دارد. وقتی حرف از مقاومت میزنیم به فرهنگ دفاع مقدس بازمیگردیم؛ در حوزه مدافعان حرم نیز پژوهش در زمینههای مختلف قابل انجام است که نمونه آن سبک زندگی است. پژوهش در این زمینه چگونه است و آیا پژوهشگران به این سمت رفتهاند؟
هر حادثهی تاریخی از جمله دفاع مقدس و جریان مقاومت، یک ظاهر و باطن دارد. ظاهر آن به تاریخ شروع و پایان جنگ و اتفاقات آن و عدد و رقم اشاره دارد؛ ظاهر اتفاق با گذشت زمان اهمیت خود را از دست خواهد داد و اهمیت آن کم میشود. بلکه آزادسازی سرزمین و عاملی که موجب انرژی برای آزادسازی سرزمین از دست دشمن شد مهم خواهد شد.
یعنی کدام اندیشه و اتفاق رخ داد که توانستیم که دشمن را از خاک کشورمان بیرون کنیم. ما باید بتوانیم این ۲ مساله را پیدا و تبیین کنیم. اگر آن را پیدا و تبیین کردیم بخشی از آن سبک زندگی مشخص و نوع نگاه به جهان و تحلیل نسبت به حوادث عوض میشود.
ما باید این را دریبابیم که درون مایه حرکت دفاع مقدس و مقاومت چه چیزی است که در ادامه سبک زندگی، سیاست، اقتصاد و دانش در آن تجلی پیدا میکند. من براین باور هستم که پژوهش میتواند چنین کارکردی داشته باشد و این منطق را فهم و تبیین کند. با خاطره، شعر و داستان و رمان کمتر به این هدف خواهید رسید. شعر و داستان مخاطب را با شور و هیجان و فراز و فرودهای حادثه بیشتر آشنا میشوید تا اندیشه.
براساس مطالعه آثار موجود در بخش پژوهش دومین دوره انتخاب بهترین کتاب مدافعان حرم فکر میکنم ابتدای راه هستیم. این جمله به منظور نقد جدی آثار نیست بلکه به این معناست تازه در حال تجربه هستیم.
در حوزه پژوهش سرمایهگذاری کمی صورت میگیرد و دستگاههای دولتی فعال در این عرصه بسیار اندک هستند؛ نسبتی که امروز در تولید کتابهای مدافعان حرم وجود دارد پاسخگوی مسائل و شبهات امروز جامعه است؟
نه تنها در بخش پژوهش آثار مدافعان حرم با سایر گونههای تناسبی رعایت نشده است؛ بلکه در حوزه دفاع مقدس همچنان نسبت آثار پژوهشی با سایر گونههای ادبی رعایت نشده است. مشکل بزرگ ما عدم ارزش گذاری درست برای پژوهش است.
پژوهش موتور محرک و تصمیمساز است
شاید ما حوصلهی کارهای زمانبر را نداریم؛ و دلمان میخواهد همین امروز چیزی و کاری انجام دهیم که مشکل امروزمان را حل کند و مشکلات آینده را دیگران حل میکنند. الگوی دانشبنیانها امروزه موتور محرک اقتصادمان شده است. در حوزه نوآوری دانشبنیانها اقتصاد را حرکت دادهاند و اگر نبودند شاید در شرایط تحریم وضعیت نامناسبتری را تجربه میکردیم. پژوهش موتور محرک و تصمیمساز است. ما یک تصمیمساز و یک تصمیم گیرنده داریم؛ تصمیم گیرنده اگر خودش به تنهایی تصمیم اتخاذ کند، اتفاق دقیقی نیست. برای رسیدن به یک تصمیم مناسب باید فرایند تصمیمسازی وجود داشته باشد که با پژوهش صورت میگیرد.
هزینههای صورت گرفته برای فعالیتهای پژوهشی در مقایسه با فواید آن صفر است و عددی نیست. ما هنوز به اهمیت پژوهش واقف نیستیم درحالی که پژوهش میتواند موتور محرکه سایر فعالیتها و به تصمیمسازی کمک کند و نوردهنده به تصمیمگیرندگان باشد، ولی هنوز به اهمیت این مساله باور نداریم.
به نظر شما محورهای اصلی پژوهش در حوزه مدافعان حرم چه چیزی است؛ چه انتظاری از پژوهشگران و مستندنگاران برای ورود به این عرصه وجود دارد؟
در درجه اول باید تاریخی از حادثه داشته باشیم. به اصطلاح پژوهشگران دفاع مقدس باید یک تاریخ نبردی داشته باشیم که تصویر کلی از حادثه به ما منتقل کند که چه اتفاقی رخ داده است؟ و تاریخی برای نبردهای صورت گرفته، روزشمار و دایره المعارف برای تمام حادثه طراحی کنیم. همه اینها باید از منظر پژوهش صورت گیرد.
باید این فعالیتها صورت گیرد تا گام اول را برداشته باشیم. بدون این مقدمات نمیتوان وارد مراحل بعد فعالیت پژوهشی شویم. باید چند گام تعریف شود و در گام اول باید خانههای مختلف این تصویر را جاگزاری کنیم تا بتوانیم تصویر روشنی از حادثهی با عنوان مقاومت را مشاهده کنیم. در مراحل بعد، مقدمات، زمینههای شکلگیری، اهداف شکلگیری، راهبرد اصلی ما و دشمن، پیامدها و آثار مثبت و منفی را بعداً مورد بررسی قرار داد.
ما در مراحل بعدی و با پس از یک ترسیم اولیهی باید بتوانیم به راهبرد دشمن و خودمان و دیدگاههای کلان برسیم. طبیعتاً هر کار پژوهشی نیز که باید مساله و منبع، نتیجهگیری و ... داشته باشد؛ باید در یک راهبرد کلان معنای خودش را پیدا کند. متاسفانه، چون ما این راهبرد کلان را در ادبیات مقاومت تعریف نکردهایم، پژوهشگر مجبور است خودش و با یک برداشت شخصی کار را انجام دهد و با این شرایط خیلی بعید است که کار، کاری بزرگ و تاثیرگذار در بازهی زمانی بلندمدت قرار گیرد.
انتظار زیادی است که در شرایط کنونی منتظر تعداد زیاد آثار پژوهشی و کیفیت بالا باشیم؛ با توجه به شرایط موجود آیا اثر فاخر پژوهشی به این رویداد رسیده است؟
اثر فاخر را ۲ جور میتوان تفسیر کرد. اول با درنظر قرار دادن تمام ویژگیهای یک اثر تحقیقی و پژوهشی باید داشته باشد؛ و در یک معنای دیگر اثر پژوهشی با توجه به درنظر گرفتن تمام محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد. این محدودیتها شامل زمان، آشنایی با حادثه و ... است. ما با اثر پژوهشی فاخر به معنای مصطلح فاصله داریم.
اما با توجه به محدودیتهای پژوهش از نظر زمانی، جغرافیایی، دسترسی به منابع و ...، میتوانیم بگویم حرکت خوبی شروع شده است و در اندازهی امکان و هزینهی که صورت گرفته است، آثار موجود قابل دفاع هستند. اما با یک اثر کلاسیک با معنی دانشگاهی و پژوهشی شناخته شده در مجامع علمی هنوز فاصله داریم.
چرا بخش پژوهش در این دوسالانه افزوده شده است؟ بهنظرتان این رویداد میتواند تسهیلگر رفع کمبودهای محتوایی و دسترسی منابع برای پژوهشگران باشد؟ اساساً هدف این بخش را چگونه ارزیابی میکنید؟
جوایز معمولاً برای آشنایی با آثار برجسته یک بازه زمانی مشخص و تقدیر از نویسندگان برتر برگزار میشود. این هدف مهمی است و برای یک نویسنده خیلی مهم است که فارغ از کمیت جایزه حس کند که اثر او دیده شده است. همین مساله میتواند زمینهساز تولید یک اثر جدید و بهتر باشد.
اضافه شدن بخش پژوهش به این رویداد نیز امری طبیعی است چراکه کتابهای پژوهشی همانند آثار دیگر بخشها باید دیده شوند. البته بهاعتقاد من پژوهش بسیار مهم است و میتواند زمینهساز تولید سایر گونههای ادبی باشد. اگر مقتلهای مربوط به حادثه کربلا نبود، شعرعاشورایی هم نبود. پژوهش منابع جاودانه برای تولید سایر گونههای ادبی است. اغلب جشنوارهها کارشان را با جمعآوری آثار آغاز و با اهدای جایزه تمام شده میدانند درحالی که معتقدم باید در این زمینه بازنگری داشته باشیم یعنی اهدا جایزه را آغار بدانیم. با برگزاری جشنواره با یک اثر فاخر و یک نویسنده دارای فکر و اندیشه آشنا میشویم که نباید او را رها کنیم.
از طرفی باید به معرفی اثر کمک کنیم و از طرفی دیگر که نویسنده برای ما گنجینه است را مورد استفاده مجدد قرار دهیم. ما باید با برگزاری جشنواره تازه برای ارتباط با نویسنده و تعریف کارهای جدید با او برنامهریزی داشته باشیم و برای گفتوگوی با او وقت بگذاریم و مسیر تعریف کنیم.
اگر کسی با امکانات محدود توانسته اثر قابل توجه عرضه کند، حتما با حمایت میتواند اثر بهتری را پدید آورد. ما باید از این نویسندگان داستان جدید و اتفاق جدید را شکل بدهیم. چنین نویسندهای خودش گنج است که مهمتر از کتاب او، خودش است.
انتهای پیام/ 121