گروه استانهای دفاعپرس - «موسیالرضا عبداللهی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ ماحصل مطالعه تاریخ جنگهایی که در قرون اخیر روی داده و یک طرف آن ایرانیان بودهاند و مقایسه این نتایج با دفاع مقدس بهروشنی نشان میدهد که در جنگ تحمیلی علیرغم امکانات اندک و موقعیت اجتماعی متزلزل، نتیجهای بهمراتب بهتر از جنگهای معاصر بدست آمده که حفظ قلمروی سرزمینی ایران اسلامی و تسلیم نکردن حتی یک وجب از این خاک پاک، تنها یک نمونه از آن است. بدون شک یکی از مهمترین عوامل دستیابی به چنین فتوحاتی، اخلاص در قول و عمل فرماندهان دفاع مقدس است که خود خداباورانه پیش از همه حرکت میکردند و سنگر به سنگر، اشغالگران را بیرون میراندند.
صداقت در قول و عمل ازجمله صفات اخلاقی برگزیدهای است که اگرچه جنگ و صلح نمیشناسد اما در شرایط بحرانی نبرد در مصادیق بارزتری نمود و تأثیر دارد. بهطور مثال، اگر رزمندگان ما در عملیاتهای گوناگون به صدق در قول و عمل فرماندهان دفاع مقدس ایمان نداشتند، هرگز حماسههایی به عظمت خیبر و کربلای پنج خلق نمیکردند و همچون افسران بعثی که در تنگناها، اضطرار و وحشت بر آنان مستولی میشد و از میانه نبرد میگریختند، رزمندگان ما نیز از قلههای غیرت و ایستادگی دوری میجستند و در زمان محاصره و سختی، گریزپا میشدند لذا میتوان چنین گفت که درک و شناخت عمیق از روحیات رزمندگان علیرغم گرایشهای فکری و روحی متفاوت، یکی از مشخصههای بارز فرماندهان ما در دوره دفاع مقدس بود که تمام رزمندگان را بدون ابتلا به ذرهای هوی و هوس تا فرازهای بلند تعالی روحی به پیش میبرد و همین عامل بود که بدون اجبار یا خشونت، آنان را از هرگونه فتنهگری، کینهتوزی و سایر رذایل اخلاقی مبری میساخت و در میدان نبرد، عارفانی سالک و خداجو تربیت میکرد.
صدق و اخلاص عملی فرماندهان جنگ در دوران دفاع مقدس موجب میشد تا عامه رزمندگان نیز متأثر از فرماندهان خود به سمت تقویت خصلتهای معنوی و انقلابی کشیده شوند، در این مشی عبادی، از خود شخصیتی در تراز انقلاب اسلامی بسازند و با طی طریق کردن در این راه، حتی مشوق رفتار شورآفرین جهادی در بین دیگر رزمندگان باشند. این یکی از ابعاد مهم دفاع مقدس بود که فرماندهان جنگ، اقتدار فرماندهی خود را آمیخته با خشونت و بیصداقتی نساختند؛ همان موضوعی که در شیوه مدیریتی جنگ در اردوگاه دشمن، امری رایج بود و به تبع آن، بیاعتمادی، سستی در اراده و سایر پیامدهای فرهنگی در سربازان ارتش بعث عراق مشاهده میشد.
توصیفناپذیر بودن بسیاری از حماسههای دفاع مقدس همچون جهاد بینظیر شهید همت و یارانش در جزایر مجنون یا رزم خارقالعاده شهید علیمردانی و نیروهایش در تنگه چزابه، ریشه در همین عامل دارد که رزمندگان متأثر از اخلاص لسانی و رفتاری فرماندهان خود، بر آرمانها پافشاری میکردند و پا پس نمیکشیدند. همینگونه است که با منطق بشری نمیتوان برای محبوبیت شهید سلیمانی ریشه و عامل اصلی را شناسایی کرد؛ زیرا شیوه فرماندهی سردار دلها که نمونه عینی مرام مدیریتی فرماندهان دفاع مقدس بود، باعث میشد تا شخصیتهایی نظیر شهید حججی تا آخرین نفس در هزاران کیلومتر دورتر از خانه و کاشانه خود و فقط برای دفاع از اسلام بایستند و حتی در زمان اسارت هم ذرهای ترس و حسرت به دل راه ندهند.
الگوی تربیتی مدافعان حرم و شیوه فرماندهی شهید سلیمانی، باعث دلگرمی
میشود تا نسبت به امتداد یافتن مرام مدیریتی فرماندهان دفاع مقدس یا همان «صدق در قول و عمل» امیدوار بود. اگر معتقد هستیم که «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم»، این ضمیر اول شخص جمع، به معنای دقیق ماهوی خود آحاد جامعه را از شهدای حماسهساز دفاع مقدس گرفته تا نسل آیندهساز متولد دهه ۹۰ و قرن جدید شامل میشود.
انتهای پیام/