گروه استانهای دفاعپرس - موسیالرضا عبداللهی؛ طبیعت انسانهای هدفمند و ذیشعور، فطرتاً این است که تمام هَمّ خود را بکار میگیرند تا درد، رنج و ناراحتی را از خود و دیگران دور کنند و برای تحقق آرمانهای دینی و ملی که به آن معتقد هستند و جذب مؤلفههایی که خوشایند بشریّت است از هیچ تلاشی دریغ نکنند ازاینرو میتوان گفت انگیزه بسیج و بسیجی کسب منفعت برای مظلومین و دفع ضرر از آنهاست و تا مادامیکه ناراحتی و درد برای مظلومان جهان بهخصوص دینداران و مسلمانان وجود دارد آرام نمیگیرند و در این راه لذّتی خوشایندتر از احقاق حق مظلوم و ستمدیده برای بسیجی نیست.
منطق بسیج این است که چون رنج و غم انسانها و اسلام برای او دردآور است تمام هَمّ، توان و اندیشه خود را بکار میگیرد تا این عارضه را برطرف کند.
بسیجی برای احقاق حق مظلومان نگران آینده نیست که چه در انتظار اوست چون معتقد است در فرهنگ بسیجی منفعت شخصی معنا ندارد، دلنگرانی او پاک شدن ناهنجاریها از دامان اسلام و مستضعفان است.
بسیجی بر مبنای اصول اعتقادی و بر اساس منویات امامین انقلاب نسبت به هیچ پدیده ناگوار اجتماعی بیتفاوت نیست و از هر ظرفیتی برای رفع آنها بهره میبرد. به همین جهت در آرمانهایی که به آن اعتقاد دارد با کسی اهل معامله و سازش نیست.
«یقینت» آرمان بسیجی به اهداف آینده به حدّی است که خواب به چشمانش نمیرود، وقتی چنین باوری در اندیشه بسیجی حکمفرما شد آنچنان همی را در او به وجود میآورد که اصلاً نخواهد توانست نسبت به آینده بیتفاوت باشد و از خطرات و اتفاقات آن هراس داشته باشد و به آن فکر نکند. وجه تمایز بسیجی این است که نمیتواند صرفاً خود را درگیر امور زندگی شخصی کند و نسبت به جامعه بیتفاوت باشد.
مراتب عالی یقین در بسیجی در سطحی است که هیچگاه از وظایف خود غافل نمیشود ولو اینکه زخمزبان بشنود و یا گاهی به دلیل انجام وظایف و تکالیف اجتماعی مورد بیمهری خواص منفعتطلب قرار گیرد.
او با اعتقادی که دارد هرگز از اهداف آرمانی خود عقبنشینی نمیکند و جایگاهش را با مقام و منزلت و همچنین ثروت و منفعت معامله نمیکند چون خود را نسبت به جامعه مسئول میداند و باید در قبال آن به پروردگار عالم پاسخگو باشد.
انتهای پیام/