به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در چهل و یکمین سالگرد آغاز دفاع مقدس، از کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» رونمایی کرد.
کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» از جمله کتابهای اسنادی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به شمار میرود که بهعنوان یک منبع اصلی و مرجع اطلاعات ارزشمند و مهمی درباره علل تاکتیکی موفقیت نیروهای خودی در عملیاتهای آزادسازی، تاکتیکهای رزمی نیروهای خودی و دشمن از ابتدای جنگ تا عملیات والفجر مقدماتی، تجربههای مطرح شده از عملیاتهای نظامی انجام شده تا پایان سال ۱۳۶۱، راهکارهای پیشنهادی مبنی بر تغییر در شیوهها و اقدامهای تاکتیکی و عملیاتی جهت تداوم جنگ در آینده یعنی سال ۱۳۶۲ را ارائه میکند.
بهمنظور آشنایی بیشتر با این اثر با اکبر رستمی، مدیر گروه مطالعات و جغرافیای نظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و علیرضا لطفالله زادگان نویسنده این کتاب به گفتوگو نشستیم.
مشروح مذاکرات فرماندهان سپاه پاسداران
در ابتدا اکبر رستمی، مدیر گروه مطالعات و جغرافیای نظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به انتشار کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» اشاره کرد و در خصوص محتوای این کتاب گفت: این کتاب شامل مشروح مذاکرات فرماندهان سپاه پاسداران از ۲۹ اسفند ۱۳۶۱ تا ۲ فروردین ۱۳۶۲ در منزل مسکونی محسن رضایی در شهر شوش است که در دو سطح برگزار شده است. در سه جلسه نخست فرمانده سپاه به همراه عناصر اصلی قرارگاه خاتم و جانشینان سپاههای قدر، صاحبالزمان و حدید حضور داشتند و در سه جلسه بعدی فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه نیز به جمع مذکور اضافه شدند. پس از برگزاری این سه جلسه، مباحث با حضور فرماندهان قرارگاه خاتم و سپاههای سه گانه مجدد ادامه یافت.
وی با اشاره به اینکه این جلسات توسط جواد زمان زاده راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ به فرمانده سپاه، ثبت و ضبط شده است، اظهار کرد: اطلاعات این نوارها توسط علیرضا لطفالله زادگان از راویان باسابقه مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در قالب کتاب و در ۳۵۱ صفحه تدوین و تنظیم گردیده است. سردار سرلشکر غلامعلی رشید نیز ناظر علمی کتاب هستند.
مباحثی به طور کلی سری در قالب یک کتاب
در ادامه این گفتگو علیرضا لطفالله زادگان با اشاره به کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» آن را مشروح مذاکرات فرماندهان سپاه پاسداران که در هشت جلسه برگزار شده بیان کرد و در خصوص چرایی این جلسات گفت: سال ۱۳۶۱ سال تغییر سرنوشت جنگ تحمیلی بود، زیرا در نخستین روزهای سال عملیات آفندی فتحالمبین در منطقه عملیات دزفول و شوش به وسیله رزمندگان اسلام اجرا شد که نتیجه آن عقب رانده شدن نیروهای متجاوز عراق در کرانه غربی رودخانه کرخه تا رودخانه دویرج به مسافت تقریب ۴۰ کیلومتر بود. کمتر از دو ماه بعدازآن، عملیات دیگری در منطقه جنوب غربی اهواز تا خرمشهر به نام عملیات بیت المقدس به اجرا در آمد که نتایج بسیار درخشانی به بار آورد و شهر خرمشهر آزاد شد. آزاد شدن این شهر تمام امیدهای عراق را به یاس مبدل ساخت.
وی افزود: رزمندگان خودی با حملات پیاپی در سال ۱۳۶۰ و اوایل سال ۱۳۶۱ برتری نظامی ایران را بر ارتش عراق به اثبات رسانده بودند، ولی هنوز موفق نشده بودند متجاوزان را حتی به خارج خطوط مرزی بین دو کشور عقب برانند؛ به همین جهت لازم بود نیروهای ایرانی به موفقیتهای بیشتر نظامی دست پیدا کنند تا در صورت پذیرش موضوع حل اختلافات از طریق مذاکرات سیاسی، حکومت ایران حداقل در شرایط مساوی و در صورت امکان موضع قویتری قرار گیرد. به همین جهت از تلاش برای بیرون راندن ارتش متجاوز از مناطق اشغالی و کشاندن جنگ به داخل خاک عراق بازنایستادند و همچنان به نبردهای تعرضی ادامه دادند.
نویسنده کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» اظهار کرد: اولین عملیات در اجرای این تدبیر، عملیات رمضان بود که در همان منطقه نبرد اهواز - خرمشهر اجرا شد که برخلاف نبردهای قبلی موفقیتآمیز نبود. جهت بررسی علل ناکامی و عدم موفقیت در این عملیات جلسههای متعددی تشکیل شد که حاصل آن رسیدن به نتایجی مانند لزوم گسترش سازمان رزم سپاه، افزایش توان نظامی سپاه و تقویت واحدهای زرهی بود. محقق شدن این اهداف و نیازمندیها فرصت بیشتری را طلب میکرد. اما برای جلوگیری از رکود در جبههها و فرصت ندادن به دشمن جهت تقویت و بازسازی خود میبایست یک سری عملیاتهای محدود طرحریزی و اجرا میشد که انجام عملیاتهای مسلم بن عقیل در منطقه سومار و محرم در منطقه عین خوش در همین راستا بود که با موفقیت تقریبا کاملی نیز همراه شدند.
وی افزود: پس از انجام این عملیاتها، با گسترش سازمان رزم سپاه و تبدیلشدن تیپها به لشکر زمان برنامهریزی جهت انجام عملیاتی گسترده در جنوب بود. از همین رو عملیات والفجر مقدماتی در حدفاصل چزابه- فکه جهت تصرف منطقه العماره طرحریزی و در ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ به مرحله اجرا در آمد که مانند عملیات رمضان با موفقیت همراه نبود. با توجه به این واقعیت که توان نظامی بهکاررفته در عملیات رمضان و والفجر مقدماتی حداکثر توان نیروهای ایران به شمار میرفت، ادامه دادن جنگ نیازمند یک بازنگری در توان رزمی، امکانات، عملکرد و روشها بود. به همین منظور فرماندهان سپاه در آخرین روزهای سال ۱۳۶۱ و روزهای آغازین سال ۱۳۶۲ در یک بازه زمانی کوتاه مدت با فراخوانی محسن رضایی، فرمانده سپاه، گرد هم آمدند تا ضمن بررسی روند جنگ از ابتدای هجوم سراسری عراق تا پایان عملیات والفجر مقدماتی (۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۰ بهمن ۱۳۶۱) تصمیمهای جدیدی جهت ادامه دادن جنگ اتخاذ کنند.
لطفالله زادگان یادآور شد: این سلسله جلسات در شوش و با شرکت تقریبا همه فرماندهان در سطح قرارگاه خاتم، قرارگاههای تابعه و فرماندهان لشکرها برگزار شده است.
وی با اشاره به مباحث مطرح شده در این جلسات عنوان کرد: در مباحث مختلفی که در این جلسات صورت گرفت، بررسی شد که چرا ما دیگر مانند عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس و طریقالقدس موفق نمیشویم. به همین دلیل نقاط قوت عراق در هجوم هایش و نقاط ضعف خودی در هنگام دفاع از مرزها را موردبررسی قرار دادند. این مباحث کلی به مسایل جزئی از جمله بررسی تاکتیکهای بهکاربرده شده توسط عراق و نیروی خودی، تدابیر بهکاررفته برای بازیابی نیروی انسانی، میزان دارایی منابع و وضعیت زمین در عملیاتهای موفق، وضعیت عراق در هنگام شکست و چگونگی غلبه بر دشمن رسیده است.
نویسنده کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» افزود: هدف این بود که با بررسی این مسایل و با توجه به تجربیاتی که کسب کرده بودیم، از این به بعد چه کنیم تا از وضعیت فعلی که تقریبا به مرحله عدم الفتح رسیده بودیم، عبور کنیم. تمامی این موضوعات و مباحث در کتاب مطرح شده است.
وی با بیان اینکه کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» بازگویی بخشی از تاریخ تصمیمسازی در جنگ و در نگاه دیگر در زمره تولید سند جای میگیرد، بیان کرد: هشت جلسه از مباحث فرماندهان در این کتاب منتشر شده است و بهنوعی تولید سندهای دست اول میباشد. مباحث این جلسات در زمان خودش به طور کلی سری بودند، ولی اکنون با مرور زمان این اسناد از طبقهبندی خارج و نشر داده شده است. این گفتگوها و مذاکرات در سطح فرماندهان عالی سپاه انجام شده تا بگویند «دیروز چه بودیم؟ امروز چه هستیم؟ و فردا چه کنیم؟» این کتاب در واقع چکیدهترین حالت برای این جلسات است.
لطفالله زادگان تصریح کرد: راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، یک همزبانی و اشتراک فکری با فرماندهان جنگ داشتند و ازیکطرف این دغدغه را داشتند که صحبتها و گزارشهای مختص به فرماندهان را در سطح جامعه برای تاریخنویسی و در امان ماندن از تحریف به شکل گزارش، کتاب و اشکال دیگر به جامعه منتقل کنند. در این کتاب با توجه به اینکه مباحث نظامی است و گفتمان و اصطلاحات تخصصی خود را دارد، سعی کرده ام تا هم فضایی را که در آن جلسات برگزار شده و هم اصطلاحات و هم گفتمانی که صورت گرفته را به نحوی که عموم مردم و یا حداقل پژوهشگران از آنها استفاده کنند، مقدور باشد.
وی تشخیص صدای فرماندهان را از مشکلات اولیه برای نگارش این کتاب مطرح کرد و گفت: در جلسهای که ۱۵ نفر هستند، افراد زمان صحبت، خود را معرفی نمیکنند. با توجه به اینکه در آن زمان امکانات کم بود و از یک ضبط صوت معمولی برای ثبت وقایع استفاده شده است. ما باید این صداها را بشناسیم. اگر صداها واضح نبود از روی قراین همچون نوع گویش و لهجه به دست میآوردیم که چه کسی دارد صحبت میکند.
نویسنده کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» افزود: در روند نگارش این کتاب، بعد از پیادهسازی هم برای رفع ابهامات و هم برای تکمیل اطلاعات و هم برای ویراستاری و روانسازی، متن بیش از ۱۰ بار مورد بازبینی قرار گرفته روانسازی در اولویت ما بود چراکه هم به دنبال معنای اصطلاحات و تبدیل آنها بودیم و هم به دنبال قابل فهم شدن بهتر مطالب بودیم.
وی اظهار کرد: گاهی اوقات در این جلسات مطالب مبهمی مطرح میشد چراکه شخص مورد نظر در آن زمان از موضوعی صحبت میکرد که دیگران از آن موضوع باخبر هستند و نیازی به توضیح بیشتر نداشت. ولیکن ما برای کامل شدن موضوع موردبحث و روانسازی نیاز داشتیم تا توضیحاتی بر آن بی افزاییم و اطلاعات مربوط به آن را بیان کنیم. حتی برای گویا کردن و توجه بیشتر خوانندگان از نقشه و کالک استفاده کردیم. همچنین برای رفع برخی از مطالب مبهم با سردار سرلشکر غلامعلی رشید که خود ناظر علمی کتاب هستند، جلساتی را برگزار کردیم و این نارساییها و کاستیها را با راهنماییهای ایشان برطرف کردیم.
لطفالله زادگان عنوان کرد: به منظور روانسازی و پیوستگی مطالب، تغییراتی در روند انتشار مطالب جلسات داده شده است مثلا یک جلسه را بر جلسات دیگر تقدم داده ایم. حتی در گفتگوهای یکساعته احساس میشد بعضی از مطالب را باید جابهجا کرد تا پیوستگی مطالب از دست نرود و قابل فهم و درک باشد.
وی از مذاکرات فرماندهان نظامی در جوی صمیمانه را از نکات مثبت این جلسات دانست و گفت: هرکسی این کتاب را مطالعه میکند برخلاف انتظاری که دارد مثلا مذاکرات فرماندهان نظامی رسمی و دستوری باشد، در جایجای این کتاب متوجه میشود مباحث اغنایی است و حتی گاهی فرماندهی کل سپاه را هم مورد سوال قرار میدهند. تمامی این افراد شرکت کننده در جنگ نه به عنوان فرمانده که بهعنوان کارشناس حوزه نظام و جنگ حضور دارند. این افراد هم صاحب فکر و اندیشه هستند و هم در میدان حضور داشتهاند و با همدیگر مباحثه میکنند و این گفتگوها بسیار صمیمانه است و اصلا جو خشک نظامی بر جلسه حاکم نیست.
نویسنده کتاب «مباحث استراتژیک جنگ تا پایان سال ۱۳۶۱» با اظهار به اینکه همانند این جلسه و در این سطح در سالهای بعدی دفاع مقدس برگزار نشده است، در عین حال بیان کرد: به طور معمول بعد از هر عملیات جلساتی با حضور فرماندهی عالی عملیات با فرماندهی یگانهای عملیات کننده و یا فرماندهی قرارگاهها به عنوان تحلیل نبرد تشکیل میشد. در آن جلسات نقاط قوت و ضعف برای انتقال تجربه مطرح میشد و دلایل موفقیت و یا عدم موفقیتها توضیح داده میشد. ولیکن این جلسه چکیده تجربیات و جمعبندیها و نظرات فرماندهان شرکت کننده طی دو سال و نیم جنگ است با این نظرگاه که ما از این به بعد باید چه راههایی را طی کنیم؟ چه ابتکاراتی به خرج دهیم و چه اندیشهای کنیم تا از وضعیت حاکم آن دوره زمانی خارج شد.
انتهای پیام/ 121